در تشکیلات فرقه ی رجوی که همه چیز از مسعود و یا بنام او شروع شده و به او ختم میشود ، مقام ها و عناوین سازمانی اعتباری ندارند و افرادی مانند مسئول اول یا رئیس شورای مرکزی از سوی مسعود و احیانا گاهی ازطرف مریم انتخاب میشوند و در این میان، خرد و تصمیم جمعی ول معطل است!
خانم زهرا مریخی هم که اخیرا برای دومین بار به مسئول اولی انتصاب شده ، خودش بهتر از بقیه میداند که من چه میگویم و بر این امر واقف است که مجری و نوکر بی اختیار رجوی است و هنر بیشتری که بکند، میتواند ادعا نماید که دستیار اول مریم رجوی است که این یکی هم کنیز حقیر سرجلادی بنام مسعود رجوی است.
با این حال ، خانم مریخی به روی خودش نیآورده که کیست و در ظاهر هم که شده ، قبول نموده که مسئول اول است و درمراسم مربوطه که بیشتر به خیمه شب بازی شبیه است ، سوگند وفاداری خورده و طی آن چنین گفته است :
” حالا ما به آغاز پنجاه و هفتمین سال تولد سازمان مجاهدین رسیدهایم… این نوید پیروزی خلق و بشارت آزادی زیباترین وطن؛ ایران عزیز است. بهمناسبت صحبتهای رئیس شورای مرکزی سازمان زهره عزیزم میخواهم یادآوری کنم که موضوع مسؤل اولی سازمان بطور خاص و هر مسئولیتی در تمام سطوح مجاهدین بهطور عام امانتی است که تارو پودش از خونها و رنجها بافته و ساخته شده….. امانتی به سنگینی کوه که توسط برادر مسعود و خواهر مریم غنا و محتوای عمیق پیدا کرده، …مربوط و منحصر به افراد خاصی نیست وبا دستور و انتصاب شکل نمیگیرد…”.
اولا 50 سال درست است و نه 57 سال!
ثانیا سازمان مجاهدین خلق سابق در طول این 50 سال انواع فراز و نشیب ها و اتخاذ سیاست های متضاد را شاهد بوده و هیچ سریشمی وجود ندارد که این 50سال قطعه قطعه شده را بهم وصل کند.
ثالثا منطقی تر است که سازمان فعلی مجاهدین خلق (باند رجوی) ، تاریخ تاسیس اش را خرداد 1360 بداند و برای این 40 سال سورچرانی و یا هر غلطی که خواست بکند!
رابعا این مطلب را درنظر داشته باشد که کارهایش دراین مدت 40 سال ، یا ربطی به مردم ندارد و یا اگر درمواردی دارد، در راستای دشمنی بی امان با مردم ومنافع ملی کشور است و مریم ومسعود فقط ازهمین بابت است که اهمیت پیدا کرده و ملقب به دشمنان خلق میشوند.
خامسا خانم مریخی خیلی وقیح است که این انتصاب را که حداکثر از طرف 2 نفر انجام گرفته ، نفی کرده و نامش را انتخاب میگذارد.
در ادامه :
” بله فضل و فزونی و اجر عظیم قانونمندی و پاسخ مجاهدت و ایستادگی بر سرموضع است، در برابر انفعال و نشست کردن و بریدگی و تسلیم به شرایط و تعادل قوا. این داستان جنبشی است که بهقول برادر مسعود بزرگترین و طولانیترین مقاومت سازمانیافته تاریخ ایران را نمایندگی میکند .”
موضع داریم تا موضع !
مواضع رجوی از سال 1360 ضد مردمی است و بجای فضل و فزونی، مایه ی سرافکندگی شماها شده است.
درثانی چه عملی ازتان سرزده که قانونمندی شماها را نشان میدهد و یا معنی این واژه را نمیدانید وصرفا برای اظهار فضل بکار برده اید؟
ثالثا اینکه اقدامات ضد مردمی وضد ملی تشکیلات رجوی طولانی ترین مقاومت باشد، اینرا عاقلان دانند و آنهاست که باید در این مورد اظهار نظر کنند . چرا که ما عملا در طول این 40سال خلاف انرا شاهد بوده ایم!
سپس:
” در حضور خواهر مریم عزیزم؛ در حضور شورای مرکزی مجاهدین و برادران مجاهدم؛ با سوگند به کلام خدا قرآن مجید؛ با تعظیم به پرچم ایران و آرم سرخ فام سازمان مجاهدین خلق ایران؛ از رأی و تصمیم جمع مجاهدین در خصوص تمدید دوره مسئولیتم بهعنوان مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران پیروی میکنم.”
شما این تضمین را برای انتصاب فردی ای که انجام شده داده اید وگرنه درعرض این 40 سال نه مجاهدی وجود داشته ونه رای وتصمیم جمعی در باند رجوی درکاربوده و ارزش مسئول اول بودن شما درچهار چوب تنگ این انتصابات است که معنی ومفهوم دارد!
همچنین:
” تعهد میدهم به نبرد تا آخرین نفس و آخرین قطره خون برای مردم و میهنی که در حسرت آزادی است؛ تعهد میدهم به حفاظت از سازمان حنیف و مسعود و نگاهبانی از دستآوردهای آرمانی و تشکیلاتی و سیاسی این سازمان؛ در روزهایی که بیش از همیشه مردم اسیر ما در بیماری و محنت و فقر و سرکوب وحشیانه، فریادرس میطلبند. ..”
چطور میشود در یک قلعه ی دور افتاده با انواع موانع و حفاظت ها وآنهم درکشوری دور افتاده و منزوی، خونی از تو جاری شود زهرا خانم؟!
تو تنها در یک کشوری با موقعیت مناسب میتوانی در خدمت آرمان های حنیف یا بوالهوسی های مسعود رجوی باشی و انجام توامان این دو ممکن نیست.
فعلا که در خدمت مسعود بعنوان دشمن استقلال و تمامیت ارضی کشور هستی و اگر هوس زیادی داشتی و اشتهای فراوان که مثلا بخواهی بخاطر حنیف هم کار کنی ، چاره ای غیر از تغییر فکر، موقعیت و مختصات خود نداری.
این کارهای متضاد را چگونه انجام خواهی داد زهرا خانم؟!
وحید