انتخاب در جوامع بشری وجود داشته و دارد. از اولیه ترین انتخاب ها انتخاب اسم است و هر انتخاب دیگری که در بین جوامع بزرگ و کوچک انسانی برگزار می شود . مثلا در یک خانواده برای انتخاب اسم یک نوزاد و یا انتخاب اسم برای سر در یک دکان و مغازه و فروشگاه بایستی مجموعه ای روی آن توافق کنند .
اما ما می خواهیم تحقیق کنیم که درسازمان مجاهدین تحت هژمونی مسعود و مریم رجوی چه بلایی سر انتخاب و انتخابات آمده است .
ابتدا می خواهیم ببینیم اساسأ انتخاب در فرهنگ فرقه ای بلاخص فرقه رجوی ها یعنی چه ؟ چه معنایی دارد ؟ وچه انتخاب و انتخاباتی درآن و با چه کیفیتی انجام شده است؟
در کلام اول بایستی بگویم شخص رجوی در دهه هفتاد موقع انتخابات در سازمان آزادیبخش فلسطین زیرآب انتخاب و انتخابات را زد . او(مسعود) درنشست عمومی خطی گفت متاسفم برای فلسطینی ها که هنوز از انتخابات عبور نکرده و دارند با بازی انتخابات مشروعیت خود را زیر سئوال می برند .
او گفت انتخابات یعنی باند بازی و کلاشی، یک عده می آیند تبانی می کنند رأی دیگران را می زنند و با کلک به مقصود خود می رسند . این یعنی ضد انتخاب و آزادانه نبودن انتخابات که درسازمان مدعی آزادیبخش بودن و سایر احزاب و گروه های سیاسی وپیشتاز درجهان مرسوم است وتحت عنوان کنگره و… خود را گول می زنند وسر مردم کلاه می گذارند .
رجوی گفت درست این است که سیستم ومجموعه را از لحاظ مسئولیت پذیری به جایی رساند که مبنا وسرلوحه بشود. اعتماد و رهبر ویا شورای رهبری انتخاب کنند و بقیه با همان اعتماد به بالا همان انتخاب را تایید کنند . درحقیقت این تئوری که سرلوحه دیکتاتوری رجوی بوده درتمامی ادوار درفرقه رجوی جاری شده وموارد آن به شرح زیر است .
1-انتخاب استراتژی آمدن به عراق فقط با نظر رجوی بود: که باعث شد یک دوم از اعضای شورای دست ساز جدا شدند .
2-انتخاب مسئول اول در سال 68 : مریم رجوی از قبل توسط رجوی انتخاب شده و طی نامه ای (پیام) به بدنه سازمانی ابلاغ و در نشست عمومی با بالا بردن دست جمع برای ثبت صرفأ فیلم وعکس گرفتن تصویب شد . این انتخاب مسئول اولی تاکنون طبق این سیاق از بالا انتخاب و پایینی ها مجبور به تمکین بوده اند .
3-تصمیم برای عملیات خودکشی فروغ که ذره ای چشم انداز موفقیت نداشت و ماحصل آن کشته شدن دوسوم نیروهای سازمان و خونریزی در شهرهای مرزی و …
4-انتخاب (انتصاب) مریم به عنوان رئیس جمهور مادام العمر فقط تصمیم رجوی بود که با اعمال هژمونی فرقه ای با دست بلند کردن اجباری در شورا و سازمان به اعضاء تحمیل شد .
5-تصمیم برای شرکت در سرکوب مردم کرد و شیعه درعراق: جبران مافات در خدمت به صدام فقط انتخاب مسعود و مریم بود که باعث خونریزی و کشتار در مناطق کردی و شیعه عراق شد .
6-تصمیم برای طلاق عمومی و برهم زدن بنیاد خانواده و متلاشی کردن خانواده ها در فرقه فقط انتخاب رجوی بود که تاکنون این تراژدی ضد انسانی ادامه دارد .
این فقط سرفصل ها و موارد عمده هست . رجوی اساسأ به انتخاب و رأی احدی ایمان ندارد و خود را خدای فرقه می داند وحتی نسخه ضد آزادی وضد حقوق بشری خود را برای دیگران هم می پیچد .