سالیان سال است که فرقه مجاهدین در هر تجمعی که برگزار می کند و حالا هم به دلیل محدودیت های کرونا با برپایی تجمعات مجازی به امریکایی ها متوسل می شود، آن هم از نوع جنگ طلب ترین و ضد ایرانی ترین ها، پیر و پاتال های از کار افتاده و هیچکاره، مثل مایک پمپئو فاشیست ضد ایران و ایرانی و رودی جولیانی که در دوران ریاست ترامپ در کاخ سفید افتضاحش بالا آمد و رسوا شد یا جان بولتنی که سینه چاک فرقه رجوی بود و با اردنگی از کاخ سفید اخراج شد.
این دایره شوم ضد ایرانی که شامل امریکایی های فاسد و از کار برکنار شده است در هر تجمعی که فرقه مجاهدین برپا می کنند سرو کله شان پیدا می شود و دهان گشاد و چاله خود را باز می کنند و با تعریف و تمجید از خانم رئیس جمهور مادام العمر یا خواستار تحریم بیشتر مردم ایران می شوند یا از دولتشان می خواهند که ایران را بمباران کنند، خانم رجوی و دارودسته پیر و از کار افتاده گوشه نشین در آلبانی هم از این چرندیات به وجد آمده و با دست زدن های پی در پی همین یاوه ها را تایید می کنند.
البته کسانی چون رودی جولیانی و کسانی که در این سالیان در چنین تجمعاتی شرکت کرده اند بخوبی مجاهدین را شناخته و الان هم برای رونق دادن به کار خود دست مایک خرسک را گرفته و وارد شوی ضد ایرانی مجاهدین نموده اند تا بهتر و بیشتر بتوانند این گاو نه من شیرده ( سران فرقه رجوی ) را بدوشند.
البته پر واضح است که هیچ دولتی در امریکا و در اروپا تا کنون مزخرفات این جماعت را نه تایید کرده و نه اشاره ای، چون تمام دولت ها اولین موضوع منافع خودشان است که برایشان در اولویت قرار دارد و طبیعتاً هیچ دولتی بر روی الاغ مرده مجاهدین شرط بندی نکرده و نخواهند کرد، این موضوعی است که مجاهدین خیلی خوب به آن اشراف دارند.
اما چرا با اشراف به این موضوع که خوب می دانند با حضور مشتی امریکایی بازنشسته و از دور خارج شده آبی برایشان گرم نمی شود باز هم همین داستان را تکرار می کنند و میلیون ها دلار ( البته دلارهای اهدایی کشورهای مرتجع منطقه) را به جیب این هیولاهای پول پرست و کاسبکار می ریزند؟
در این میان سه هدف بیشتر متصور نیست، اول اینکه با این کار می خواهند به مردم ایران نشان دهند که فرقه دیکتاتوری رجوی مورد حمایت امریکایی ها هست.
دوم به نیروی متناقض و کسانی که در خانه سالمندان در آلبانی گرفتار هستند دلگرمی داده باشند تا از ریزش نیرو جلو گیری کنند، چون ریزش نیرو در سال اخیر شدت گرفته و اگر این نیروها از تشکیلات مخوف فرقه رجوی به همین شکل خارج شود فرقه بایستی رسماً اسم سازمانش را به گروه مجاهدین تغییر دهد چون با اندک افرادی که باقی بماند واژه سازمان بی معنی می شود، برای جلوگیری از ریزش نیرو هم ملاقات با خانواده ها را ممنوع کرده هم در آلبانی بین افراد جدا شده جاسوس سازی را در دستور کار خود قرار داده تنها به دلیل ترس و وحشت از ریزش نیرو.
سوم اینکه آقا و خانم رجوی تعریف و تمجید را دوست دارند و اینکه امریکایی ها در مقابل دوربین از آنان تعریف کنند احساس خودبزرگ بینی می کنند، این روال در تشکیلات جاری بود و هر کسی که بیشتر از آقا و خانم تعریف و تمجید می کرد هم رتبه می گرفت و هم پست و مقام.
اما هر سه هدف و تلاش سران فرقه پوچ و بی اساس است، اولاً مردم ایران آن مردم سال قبل از 1357 نیستند و با تحولات در جهان و منطقه ما به خوبی آشنا هستند و فریب حمایت این امریکایی یا اون اروپایی را نخواهند خورد زیرا عراق دیروز و حمایت امریکا را دیدند و امروز هم افغانستان در جلوی چشمانشان است، پس این مجاهدین هستند که به دلیل پرت شدن از جامعه ایران از مردم ایران شناختی نداشته و گمان می کنند با همان ملت چهل و چند سال پیش طرف هستند.
دوم اینکه اعضای گرفتار در آلبانی که آمادگی رها شدن از چنگال فرقه را دارند و این پتانسیل در آنان وجود دارد پس ازگذشت سالیان و شنیدن چرندیات تکراری و برگزاری شوهای نمایشی شما،اعضای گرفتار هرگز مانند گذشته فریب دروغ های شما و تحلیل های آبکیتان را نمی خورند و هر فرصتی که پیدا کنند به دنیای آزاد پا می گذارند، بی جهت خودتان را خسته نکنید.
و سوم اینکه، خانم رجوی، آیا از روزی که شما وارد فرقه یا سازمانتان شدید همین تعریف و تمجید ها را ندیده و یا نشنیده اید؟ در دورانی که در عراق بودید شما و همسر غایبتان را تا عرش الهی بالا بردند آیا به جایی رسیدید؟ آیا مسعود رجوی را که خودتان با زبان خودتان می گفتید به آقا وصل است و تا آسمان هفتم بالا می بردید ندیدید چگونه با مخ سقوط کرد؟ مگر ندیدید با چه فضاحتی در رفت و نیروی خود را زیر بمب و بمباران در بیابان های عراق اشغال شده تنها گذاشت؟ این شکست ها آثار همان تعریف و تمجید های بی جهت و خود بزگ بینی های شما و همسرتان بوده، پس این خود بزرگ بینی و این خودپرسی را کنار بگذارید، به ظلمی که در حق اعضای گرفتار در آلبانی و خانواده هایشان می کنید پایان دهید.
واقعیت این است که امروز در آلبانی با کسانی روبرو هستیم که هم بیمار و سالخورده هستند و متناقض نسبت به تشکیلات و اطراف خود و هم اینکه هزاران کیلومتر از ایران دور، دیروز در عراق تا دندان مسلح بودند و امروز دست خالی، دیروز در کنار خاک میهن نتوانستند کاری انجام دهند در عوض رقص رهایی را پایه گذاری کردند، اگر همین افراد را به لحاظ فیزیکی به گذشته بازگردانند و همان سلاح های اهدایی را دوباره تحویلشان دهند و در همان عراق مستقرشان کنند امروز در برابر قدرت نظامی ایران زیر صفر به حساب خواهند آمد، و مهمترین موضوع این که فرقه رجوی در میان مردم ایران نه تنها پایگاه و جایگاه ندارد بلکه مردم ایران از این فرقه به شدت متنفر هستند و یکی از دلایل آویزان شدنشان به امریکایی ها هم همین است، اگر اپوزاسیونی در میان مردم خودش جایگاه داشته باشد دیگر نیاز به حمایت مشتی پیر و پاتال از کار بر کنار شده آمریکایی و جنگ طلب و پول پرست ندارد.