چندی پیش به مناسبت سی مهر سالروز انتصاب مریم عضدانلو توسط شوهرش تحت عنوان رئیس جمهور مقاومت سران فرقه و به طور خاص دستگاه دروغ پرداز تبلیغاتی سازمان طی انواع و اقسام مقالات به تمجید و تعریف و بزرگ نمایی از کارهای مریم عضدانلو کرده است مقالاتی نظیر: مریم رجوی تبلور رنج ها و آرزو های مردم ایران و ۳۰ مهر معرفی يک الگو با شاخسارانی از گشایش یا اینکه انتخاب مریم رجوی به عنوان رئیس جمهور دوران مقاومت پاسخی به جمع بندی شکست جنبش های معاصر ایران هست. در مقالات سعی کردند برای مریم عضدانلو سابقه تراشی کنند ولی از آنجایی که هیچ سابقه مبارزاتی ندارد گفته اند که برادرش از زندانیان دوران شاه بوده و خواهر ایشان هم بعد از انقلاب اعدام شده است و ایشان هم از دوران جوانی هوادار سازمان بوده است و فعالیت می کرده است البته هیچ اشاره ای به فعالیت های ایشان در دوران جوانی نشده است حتما چیزی پیدا نکردند وگرنه اگر موردی داشتند آن را با بزرگنمایی اعلام می کردند. در این مقالات فعالیت های رسمی مریم عضدانلو را از سال هفتاد و دو خورشیدی که ایشان توسط شوهرش و شورای دست ساز ش تحت عنوان شورای ملی مقاومت به عنوان رئیس جمهور مقاومت انتصاب شد اعلام کرده است و از جمله فعالیت های ایشان خارج کردن سازمان از لیست تروریستی وزارت خارجه آمریکا و هجرت سازمان از عراق به کشور آلبانی دانسته است.
نویسنده این مقالات گفته که نیروهای سازمان روز انتخاب مریم عضدانلو را روز مریم و روز سیمرغ می نامند. دراینجا ابتدا باید عرض کنم که بالاترین جرم زوج رجوی خیانت به ناموس و حرمت واژه ها هست و سازمان مجاهدین و بطور خاص رهبری سازمان متخصص شناور ساختن واژه ها و خارج کردن آنها از معنای حقیقی شان هست واژه هایی نظیر: انقلاب و اسلام و شهید و آزادی و دمکراسی و انتخابات و غیره و همچنین این سازمان و سرانش و بطور خاص رجوی ها متخصص وارونه جلوه دادن حقايق هستند و ید طولایی در دروغ پردازی دارند و چنان در دستگاه‌های دروغ پردازی فرو رفته اند که بعضی وقتها متناقص حرف می زنند و به قول معروف می گویند دروغگو کم حافظه هست مثلا اینها از فعالیت های مریم عضدانلو هجرت از عراق به آلبانی اعلام کرده اند اما یادشان نیست که آن زمان همین خانم می گفت کوه ها بجنبد اشرف از جایش تکان نمی خورد و یا وقتی عده ای را به کمپ لیبرتی منتقل کرده بودند خط بازگشت به اشرف را دنبال می کرد و به بهانه حفظ اشرف و اموال اشرف عده ای از نیروهای سازمان را به کشتن داد و بعدش هم که به خاطر درخواست مردم عراق توسط دولت عراق از کشور عراق مفتضحانه اخراج شد و به کشور آلبانی منتقل گردید و برای همیشه قرار گاه استراتژیکی اشرف را به قول خودشان در جوار خاک میهن را از دست داده و وقیحانه اسم این شکست را هجرت از عراق و از شاهکارهای مریم اعلام می کنند.
و یا خارج شدن از لیست تروریستی وزارت خارجه آمریکا در زمان هیلاری کلینتون وزیر خارجه وقت آمریکا که بخاطر تن دادن سازمان به خلع سلاح و اخراج از عراق و نفی مبارزه مسلحانه در عمل اتفاق افتاده را از افتخارات مریم عضدانلو سرکرده فعلی این گروه تروریستی دانسته اند حالا گیریم که به فرض محال این خارج شدن از لیست تروریستی وزارت خارجه آمریکا به خاطر فعالیت های مریم عضدانلو بوده است و به قول ایشان این خارج شدن از لیست تروریستی موجبات تغییر رژیم ایران را فراهم می کند آخر تا آن موقع ادعا می کردند با گذاشتن سازمان در لیست تروریستی دست سازمان را بسته اند و سرنگونی را به تاخیر انداخته اند. حالا بعد از این همه مدت که از لیست تروریستی خارج شده اند چه پیشرفتی داشته اند؟ جز اینکه با شتاب به سمت فروپاشی کامل تشکیلات قرون وسطایی و پوسیده شان پیش می روند.
حالا بعد از این دروغپردازی تبلیغاتی سازمان برای بزرگ نمایی مریم عضدانلو سرکرده فعلی این گروه تروریستی می پردازیم به این سؤال که چرا سران سازمان در بزرگ نمایی از کار های مریم عضدانلو دارند؟
به نظر بنده دلایل زیادی برای این کار می توان برشمرد ولی مهم‌ترین دلیل از نظر بنده عدم برخورداری سابقه مبارزاتی و عدم صلاحیت ایشان در جایگاه رهبری سازمان هست و بسیاری از کادر های سازمان از جمله برادرش و شوهر سابقش به این امر معترض هستند ولی از آنجایی که مسعود رجوی عاشق مریم خانم شده بود او را وادار به طلاق از شوهرش و ازدواج با خودش کرده و اسم این افتضاح اخلاقی را انقلاب کذایی مریم تحت عنوان انقلاب ایدئولوژیک نامیده و بعدش ایشان را در جایگاه مسؤل اول سازمان و بعدش رئیس جمهور مادام‌العمر منصوب کرد و الان هم بعد از مفقودالاثر شدن مسعود رجوی مریم عضدانلو عملا سرکردگی این گروه تروریستی را بر عهده دارند ولی با مشکل پذیرش این امر از سوی کادر های بالا و نیروهای سازمان هستند و همین امر هم ریزش نیرویی سازمان را افزایش داده است و فروپاشی تشکیلات قرون وسطایی و پوسیده سازمان را تسریع بخشیده است.
لذا به خاطر همین بحران عدم صلاحیت و بحران رهبری سران سازمان برای قانع کردن نیروهای سازمان اقدام به سابقه تراشی و بزرگ نمایی از کار های مریم عضدانلو کرده اند تا بلکه بتوانند سر نیروهای نگون بخت سازمان که در کمپ کشور آلبانی تحت عنوان اشرف سه گرفتار هستند را شیره مالیده و مانع ریزش نیرویی شوند. ولی دیگه بسیار دیر شده و حال وخیم این تشکیلات پوسیده و در آستانه فروپاشی کامل با این دروغ پردازی ها نه تنها بهبود نخواهد یافت بلکه وخیم تر خواهد شد و با سرعت به سمت فروپاشی کامل پیش خواهد رفت.