در قسمت دیگری از این تحلیل آبکی و درعین حال بالا بلند باند رجوی چنین میخوانیم :
” گسترش مجاهدین و گسترش شورای ملی مقاومت ایران، افزایش فعالیتهای بینالمللی، همه بخشی از پاتک مجاهدین علیه رژیم بود. اما این کارزارها، در سال 1372 به یک تعرض تمامعیار و همهجانبه علیه رژیم ارتقا پیدا کرد و قلب ارتجاع حاکم را هدف قرار داد. در اجلاس شهریور 1372 شورای ملی مقاومت خانم مریم رجوی را که در آن زمان مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران بود، بهعنوان رئیسجمهور برگزیده شورا برای دوران انتقال حاکمیت به مردم ایران، انتخاب کرد.”
گسترش که چه عرض کنم ، بهتر است که نامش را جنجال نامید که به واسطه ی تلویزیون 24 ساعته که تامین مخارجش بدون بذل و بخشش های زیاد حکومت عربستان امکان پذیر نمی باشد، برپا شد و پول های مفتی که به روسپیان سیاسی پرداخت شد که به تایید باند رجوی پرداخته و مراسم مختلف او را پر رونق نشان دهند.
به انتخاب مریم بعنوان رئیس جمهور خیالی که میرسیم، باید گفت که همه میتوانند در لفظ این کار را انجام دهند که کار سختی نیست.
در دارالمجانین ها ، این نوع انتخابات و انتصابات به وفور انجام میگیرد که میبینیم هرگز نتیجه ای نداشته است.
سختی کار در این است که این انتخاب وانتصاب باید نمود اجتماعی داشته باشد که انتخاب مریم چنین نمودی را نداشته و ندارد!
دوباره :
” همچنین انتخاب یک زن بهعنوان رئیسجمهور، شلیکی بود به قلب ارتجاع که زن را نیمه انسان محسوب میکند و او را بهطور قانونی نیز از مناصبی همچون قضاوت و ریاستجمهوری ممنوع ساخته است. انتخابی که برای زنان و همچنین مردان آگاه ایرانی، نویدبخش نفی کامل تبعیض جنسی، برابری زن و مرد و بنای ایرانی آزاد و دموکراتیک میباشد.”
این زن که نامش مریم باشد، هرگز نماینده ی زنانِ عضو تشکیلات رجوی هم نیست تا چه برسد که نماینده ی زنان ایران باشد.
او درمقابل آنها قرار داشته و باتمام قوا از مسعود رجوی دفاع میکند و مرید دست اول و گماشته ی اصلی اوست و انتخاب او هرگز به معنای انتخاب یک زن نیست و بنابراین ازاین بابت که در این خیمه شب بازی ، زنان قَدر دیدند و بر صدر نشستند، نمیتوان منتی بر سر زنانی گذاشت که علاوه بر تحمل بردگی فیزیکی، محکوم به بردگی جنسی هم بوده و ستم مضاعفی را تجربه کردند!
مجددا :
” رادیو سراسری ایتالیا- 30مهر 1372: «(انتخاب خانم رجوی) یک گام به پیش از جانب مقاومت ایران علیه رژیم آخوندها».روزنامه اکسپرسن- اول بهمن 1372: «در سراسر ایران، به این زن (مریم رجوی) امید بستهاند. لیبراسیون – 24آبان 1372: «مسئول اول پیشین سازمان مجاهدین خلق ایران، که بهتازگی بهعنوان رئیسجمهور دوران انتقال حاکمیت به مردم ایران معرفی گردیده، بهواقع کابوس اصلی رژیم ایران است”.
جراید ومطبوعات اگر از بابت درج این خبرها پولی هم نگیرند، میتوانند نظریاتی ارائه نمایند که مهم نیست.
مهم آنست که این تفسیرها محک تجربه خورده و دیر یا زود درستی و نادرستی خود را نشان دهند.
خوشبختانه این نظریات صادقانه یا حاصل بند و بست های متداول ، 17 سال محک تجربه خورده و نادرستی خود در جهان زمینی را به اثبات رسانیده و نشان داده اند که این انتخاب و جنجال سازی های گوش خراش مربوطه ، هیچ تاثیری در زندگی مردم ایران نداشته است.
ادامه دارد…
صابر تبریزی