خانم منتهی زهرایی مادر مصطفی قائدی از مادران زجر کشیده ای ست که در این سالها تلاش زیادی برای رهایی پسرش از چنگال رجوی انجام داده است. ایشان در گفتگوی تلفنی که با مسئول انجمن نجات اراک داشت، گفت:
رجوی جنایتکار بود. من نمی دانم از جان فرزندان ما چه میخواهد؟ چرا آنها را آزاد نمی کند؟ من دیگر پیر شدم و مریض حال هستم، رجوی خودش را انسان می داند؟! من چندین سال است از فرزندم خبری ندارم و به او اجازه نمی دهند سراغی از خانواده خودش بگیرد! چندین سال است فرزندم را به اسارت گرفته اند و نمی دانم چکار کنم. زمانی که فرزندم در عراق بود چند بار به عراق سفر کردم و کنار پادگان اشرف پسرم را صدا زدم، افراد رجوی به سمت من سنگ پرتاب می کردند و به من حرفهای نامربوط می زدند که فقط لایق خودشان است. الان هم پسر من را برداشته اند و برده اند آلبانی و دستم به او نمی رسد. بعضی وقتها با خودم می گویم ای کاش پسرم در ایران زندانی بود، لااقل هفته ای یک بار می توانستم به ملاقات او بروم.
خدا از رجوی نگذرد که مرا در حسرت دیدن پسرم گذاشته است. خیلی دلم می خواهد به کشور آلبانی سفر کنم و پسرم را از نزدیک ببینم. من تا زمانی که زنده ام پیگیر آزادی پسرم هستم. رجوی اگر ذره ای دلش به حال من مادر و مادرهای دیگر می سوخت به پسرم اجازه می داد با من تماس بگیرد. من فقط از خدا می خواهم پسرم خودش را نجات دهد و به آغوش خانواده اش بر گردد. دلم روشن است که پسرم خودش را از زندان رجوی نجات می دهد.
منتظر خبر خوش از پسرم هستم.