جداشدن ها و جداشده ها به اصلی ترین مشکل تشکیلات فرقه ای رجوی تبدیل شده است. اعضای مجاهدین هرگز از جنس رهبران این فرقه نبودند. در حالیکه بیش از ۴۰ سال از فعالیت فرقه رجوی در سرزمین های مختلف می گذرد باز هم بزرگترین چالش و وحشت رهبران مجاهدین خروج نیروها از این فرقه می باشد. زندگی آزاد جداشده ها مانند تیری هست که هر روز بر پیکره نیمه جان این فرقه فرود می آید. به نحویکه رهبران مجاهدین دیگر قادر نیستند افراد محدود خود را نیز با حصارهای بلند در درون سازمان جهنمی مجاهدین نگه دارند.
دنیای آزاد یعنی واقعیت ، یعنی جایی که فرد جداشده می فهمد که مجاهدین یک فرقه است و ایدئولوژی آن ساخته ذهن بیمار سران فرقه می باشد. سازمان سالهاست سعی می کند این دنیای واقعی را از اعضای خود مخفی کند همان طوری که در عراق این کار را انجام می داد.