فرقه رجوی در یک شوی رسانه ای از تاریخ ۲۴ تا ۲۷ دی تحت عنوان «همیاری ملی» در سیمای شیطان منظر این گروه سعی کرد نشان دهد که هزینه های سرسام آور مجاهدین صرفا از طریق کمک های مردمی تامین می شود!
به ادعای مجاهدین همیاری ملی از سال ۱۳۸۵ طی ۱۵ سال و هر ساله مبالغ هنگفتی کمک های مالی از سوی مردم به حساب مجاهدین واریز می شود!
در این میان یک تناقض آشکار وجود دارد، اگر فرض کنیم این ادعا درست باشد این مردم ایران است که به مجاهدین کمک مالی می کنند، این سوال پیش می آید؛ پس چرا هیچ صدای حمایتی از این فرقه از ایران شنیده نمی شود و آنچه هست تنفر مردم ایران از این گروه فاسد و بدنام است.
پس منطقی است با توجه به سوابق ننگین این گروه در مزدوری به بیگانگان و پیوستن به ارتش صدام نتیجه گیری کنیم که هدف مجاهدین از این همه صحنه سازی، صرفا فریب افکار عمومی مردم ایران و جهان از درآمدهای نامشروع و غیر قانونی این گروه است که در قبال فعالیت های جاسوسی، وطن فروشی و کشتن ایرانیان برای اهداف کشورهای بیگانه بدست آمده است.
اکنون هم «همیاری ملی» ترفندی است تا فرقه رجوی هم درآمدهای خود را شرعی و قانونی جلوه دهد و هم این امیدواری را به اعضای گرفتار در این فرقه بدهد که هنوز مجاهدین در داخل ایران حامی دارند.
در آذر ماه ۱۴۰۰ روزنامه آلبانیایی اگزیت نیوز طبق اسنادی که از قبل به دستشان رسیده بود افشا کرد که تعدادی از اعضای فرقه رجوی به جرم قاچاق انسان و مواد مخدر و پولشویی توسط پلیس آلبانی دستگیر شده اند.
این افراد در یک باند قاچاق عضو شده بودند تا در بین سالهای ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۱ حدود ۴۰۰ عضو گروه مجاهدین را از آلبانی به فرانسه منتقل کنند. البته این همه ماجرا نیست. در ژوئیه ۲۰۲۱، یک محموله مواد مخدر توسط پلیس کشف و ضبط شد و نرگس ابریشمچی و حسن نایب آقا، دو مقام ارشد فرقه رجوی، در پی این ماجرا دستگیر شدند. طبق گزارشهای رسمی آنها پس از دستگیری، به نقش خود در سازماندهی و انتقال محموله های مواد مخدر به ایتالیا اعتراف کرده اند.
البته این اولین بار نیست که فرقه رجوی به کسب درآمد های نامشروع روی می آورد بلکه در زمانی که در عراق بودند با وعده های سرنگونی حکومت ایران از صدام حسین سهمیه نفت دریافت می کردند.
طبق افشاگری های آقای قربانعلی حسین نژاد مترجم ارشد عربی وقت مسعود رجوی که چندین سال است از فرقه رجوی جدا شده، مجاهدین در سال ۲۰۰۰ ماهانه ۳ میلیون بشکه نفت از صدام دریافت می کرده و آن را در بازارهای بین المللی بفروش می رساندند.
با قیمت نفت همان سال فرقه رجوی در ماه ۳۱ میلیون دلار درآمد داشته که این رقم سرسام آوری است که فرقه باید پاسخ دهد این مبلغ را به ازای کدام خدمت آنها به صدام حسین که دشمن درجه یک ایران بود دریافت می کردند؟
آقای قربانعلی حسین نژاد می گفت؛ مسعود رجوی همه ساله در سالگرد تأسیس حزب «بعث» به صدام نامه مینوشت و ضمن تحلیل سرنگونی قریبالوقوع حکومت ایران از او تقاضای اضافه سهمیه نفت میکرد.
مسعود رجوی در یک نشست خصوصی بین اعضای ارشد سازمان با افتخار می گفت؛ پولهای دریافت شده از عراق حق ماست. وی معتقد بود این پولها قبل از ورود مجاهدین به عراق به سایر گروه های مخالف ایران از جمله به سلطنت طلبان و برخی گروههای کردی پرداخت می شد که اکنون آن را ما دریافت می کنیم.
و یا موضوع دریافت ۳ تن طلا از عربستان سعودی که به این فرقه هدیه داده شده بود در ازای کدام خدمت آنها به عربستان بوده است.
این موضوع توسط آقای مسعود خدابنده از مسئولین حفاظت رجوی و یکی از اعضای ارشد این فرقه که اکنون از این سازمان جدا شده است افشاگری شده و مستند است.
حال این فرقه با چه رویی می تواند برنامه ای تحت عنوان همیاری ملی برگزار کند و مبلغ اندکی را به عنوان واریزی ها به افکار اعضای داخلی این سازمان قالب کند که این مبلغ در کنار دستمزدهایی که برای مزدوری برای کشورهای مختلف گرفته مبلغ بسیار ناچیزی است.
یا اصلا این فرقه در کدامین تاریخ یار مردم بوده که اکنون بخواهد برنامه ای با عنوان همیاری برگزار کند؟ این فرقه تا توانسته از مردم ایران کشته و اکنون نیز با انواع ترفندهای مختلف سعی می کند مشروعیت کاذبی را بدست آورده و نشان دهد که در ایران دارای پایگاه اجتماعی است!
پر واضح است که فرقه رجوی باید برای افکار عمومی مردم ایران پاسخگو باشد که چرا باید چنین مبالغ هنگفتی از طرف دشمنان ایران به آنان پرداخت شده باشد و از همه مهمتر چرا اعضای دربند این سازمان از این مبالغ بی بهره هستند؟
البته پر واضح است دریافت این پولها توسط رهبران مجاهدین از حاکمان عراق، عربستان سعودی و دیگر کشورهای بیگانه؛ از جمله در ازای دست داشتن عوامل این گروه در کشتار حجاج ایرانی در سال ۱۳۶۶ در مکه در روز ۹ مرداد ۱۳۶۶ (۳۱ جولای ۱۹۸۷) که به مرگ ۳۲۵ تن از حجاج ایرانی ختم گردید، یا پیوستن مجاهدین به ارتش صدام و کشتن سربازان ایرانی در جبهه ها و یا دست داشتن در جمع آوری اطلاعات دانشمندان هسته ای کشورمان که به ترور آنان توسط عوامل اسرائیل انجامید و یا جاسوسی برای سرویس های اطلاعاتی کشورهای بیگانه بوده است. حال سران مجاهدین با ترفند «همیاری ملی» سعی بر پوشاندن این همه کثافت کاری های مالی در دهه های گذشته و پوشاندن آنها از چشم مردم ایران را دارند. نتیجه اینکه مجاهدین بعد از ۴ دهه آدم کشی، مزدوری و وطن فروشی که جز بدنامی و یک تکه زمین در آلبانی و بدنامی در تاریخ معاصر ایران، چیز دیگری نسیب شان نکرد، حال با دروغ و ترفندی به نام همیاری ملی به فکر بدست آوردن مشروعیتی هستند که در همان سال ۱۳۶۰ و با آغاز جنگ مسلحانه و پیوستن به ارتش صدام از دست دادند.