سرمقاله هفته نامه مجاهد شماره 825، 22 اردیبهشت ماه 1386،فراتر از یک یادداشت، یک سند بسیار مهم تاریخی به حساب می آید که در آن گردانندگان باند رجوی پرده از اصلی ترین علت اختلاف خود با ملت ایران برداشته و آنچه را تا کنون فقط در مناسبات داخلی بدان معترف بودند،یعنی رودرو قرار گرفتن با مردم مسلمان ایران را آشکار اعلام کرده اند.
سرمقاله نشریه مجاهد با عنوان " رابطه بین عجز و توطئه "، در ظاهر به قصد تطهیر توهین کنندگان به مقدسات میلیونها مسلمان ایرانی نوشته شده است، اما نویسنده آن سعی دارد تا به زعم خود تاکتیک های نخ شده ی مجاهدین را به توهین کنندگان به مقدسات آموزش دهد و شگردهای فرافکنانه ای را که مجاهدین از ابتدای انقلاب تا کنون به کار برده اند را مؤثر معرفی کند و همچنان که خود تا کنون هر کجا نیات و اقدامات ضد انسانی، ضد اسلامی و انحرافی اش افشاء شده است به فرافکنی و مظلوم نمایی پرداخته، به این توهین کنندگان توصیه می نماید تا از این حیله استفاده نمایند.
اگر چه باند آدمکش رجوی خود را با هزار من چسب نیز نمی تواند به چنین اقداماتی بچسباند، اما حمایت از این توهین کنندگان نشان می دهد که تا چه حد با مردم ایران دشمنی و عناد دارند، اهانت کنندگانی که با واکنش قاطع قاطبه ی دانشجویان روبرو گردیدند.
اما مجاهدین به عنوان اهانت کنندگان دیرینه به مقدسات مردم ایران در این یادداشت،ریشه های تاریخی ضدیتشان با مردم ایران را بر ملا می کنند:
"(آیت الله) خمینی در دو سالونیم اول حکومتش هم که مبارزه با او سیاسی و در چارچوب قوانین نظام بود، چنان در مقابل مواضع برحق، پیشرو و مردمگرایانه مجاهدین، مات شده بودکه با وجود میلیونها مقلد فریفتهیی که داشت، خود را نیازمند توطئهها و دروغپردازیهای آشکاری میدید… اکنون نیز توطئه چاپ توهین به مقدسات دینی اکثریت مردم ایران به نام دانشجویان پلیتکنیک، قبل از هر چیز عجز رژیم را دربرابر خیزشهای دانشجویان بهپاخاسته برملا میکند. "
باند مفلوک رجوی خود اذعان می کند که آیت الله خمینی، میلیونها مقلد داشته است؟
بنا براین باید از آنان پرسید با کدام مجوزی به اسلحه کشی در برابر یک جریان مردمی مبادرت ورزیدید؟
قلم به دست باند رجوی در حالی که تلاش می کند توطئه ها و اهانت های خود به مردم ایران و مقدسات آنان را لاپوشانی کند، ناگزیر ماهیت ایدئولوژیک خود را رو کرده و وقیحانه میلیونها ایرانی را " فریفته " می نامد و عجب این که باز هم مدعی است که اهانتی در کار نیست.
کسانی که با ایدئولوژی و فرهنگ مجاهدین به عنوان اصلی ترین مبنای رودرویی آنان با مردم و انقلاب ایران آشنا هستند می دانند که مجاهدین مذهب مردم را ارتجاعی و جریان تقلید و فقاهت را یک امر مرتجعانه قلمداد کرده و از همین نقطه با اسلام مرزبندی خود را آغاز و خود را در سال 1354 در طیف چپ و فراتر از آن جای داده و عمیقاً از تشیع فاصله گرفتند.
این در حالی بود که همان زمان مجاهدین مهلک ترین ضربه را از جریان چپ دریافت داشتند اما اهانت به مقدسات مردم ایران را بر موضع گیری علیه این خیانت ترجیح دادند.
علاوه بر این اذعان مجاهدین به این واقعیت آشکار تاریخی که میلیونها ایرانی هوادار و مقلد آیت الله خمینی بوده اند، ضدیت آنها با دمکراسی و گردن ننهادن به رأی مردم را به خوبی عیان می سازد، چرا که بنا بر آمار اعلام شده از جانب مجاهدین در بزرگترین میتینگ آنها پس از پیروزی انقلاب، تنها 300 هزار نفر شرکت کرده اند (که البته رقم صحیح آن 72 هزار نفر می باشد).
به هر حال مجاهدین با موضع گیری اخیر خود نشان دادند که هر جا جریان انحرافی و ضد مردمی است که هیچ احترامی به مقدسات و دین و مذهب مردم نمی گذارد، مورد حمایت آنها است.
ایران دیدبان