امیدوارم حالت خوب باشد. خیلی وقت است خبری از شما ندارم و دلم برای شما تنگ شده است. نمی دانم در کمپ آلبانی در چه وضعیتی هستی! تمام خانواده نگران حال شما هستند. چرا با خانواده ات تماسی نمی گیری و آنها را از نگرانی در بیاوری؟! در بین خانواده فقط جای شما خالی است. چی می شد اگر شما هم در بین خانواده ات می بودی. تلاش کن تماسی با ما بگیر تا صدایت بعد از چندین سال به گوش ما برسد و ما را خوشحال کنی. ما مشغول زندگی خود هستیم و مشکل ما شما هستید که در بین ما نیستید.
رضاجان ماندن در کمپی که آزادی در آن نیست ارزشی ندارد. خودت را نجات بده و به آغوش گرم خانواده برگرد و خانواده ات را خوشحال کن. بعضی وقتها به این فکر می کنم چرا خودت را به این روز انداختی؟ برای چی و برای چه هدف نامشخصی؟! فقط عمر خودت را برای هیچ و پوچ از بین بُردی. من به عنوان برادر کوچکتر و دل سوز شما ازت درخواست می کنم خودت را نجات بده. ما منتظر روزی هستیم که شما را در آغوش خانواده ببینیم .
برادرت محمد زنگنه