در چند روز گذشته رژیم آل سعود در یک اقدام فاحش نقض حقوق بشری، تعداد 81 نفر از مردمان آن کشور را بطور وحشیانه ای اعدام نمود. یک نوجوان 13 ساله نیز در بین این کشته شده ها بود. دلیل گردن زدن این انسانها را فعالیت های تروریستی و یا احتمال همکاری با گروه های معاند و همچنین مخالفتهای سیاسی عنوان کرده که در نوع خود بی سابقه بوده و در هیچ کشوری نمونه آن دیده نشده است.
اما چرا سران خود فروخته سازمان ضد انسانی مجاهدین در برابر جنایتها و آدمکشی ها و اعدام های گسترده رژیم آل سعود سکوت خفت باری در پیش گرفته و اعلام محکومیتی نکرده است؟
جواب سئوال فوق بسیار آسان است و آن پیروی بی چون و چرای سران سازمان ضد انسانی مجاهدین از تمامی دستورات و اوامر اربابان تروریست پرور و کودک کش خود می باشد. با وجود حمایت های مالی گسترده رژیم آل سعود از این فرقه منسوخ شده جای تعجبی ندارد که سران سازمان ضد انسانی مجاهدین نخواهند در سایت ها و مقاله های آبکی خود به این موضوعات مهم نقض حقوق بشر اشاره کنند و در این مورد جیغ و داد آنها به هوا بلند نشود! این درصورتی است که اگر در ایران فردی به جرم قتل عمد و یا تجاوز به عنف و امثال آن مجازات شود، سران سازمان ضد انسانی مجاهدین آسمان و ریسمان را بهم میبافند که ایران ناقض حقوق بشر است و غیره و تمام تلاش خود را بکار میبندند تا بتوانند ایران هراسی و منزوی نمودن کشورمان را به نحو احسن انجام دهند.
در جریان اعدام دسته جمعی مخالفین حکومت رژیم آل سعود و بخصوص بن سلمان آدم کش که قتل جمال قاشقچی را در کارنامه خود دارند، بسیاری ازشخصیتهای جهانی نیز دست به اعتراض زده و این عمل شنیع و غیر انسانی رژیم آل سعود در کشتن انسانها را محکوم کردند. با این حال گروهی که ادعای دموکراسی و برقراری حقوق اولیه انسانها را دارد بطور خفت باری در برابر این عمل غیر انسانی سکوت نموده و در لاک خود فرو رفته است تا مبادا که اربابان جنایت پیشه آنها بر آنها خرده بگیرند و از مواجب آنها کم شود!
البته از سران سازمانی که در کارنامه آنها قتل و ترور و وطن فروشی و شکنجه و کشتن عناصر خود در زیرشکنجه (قربانعلی ترابی) و یا زنده به گور نمودن کودکانی که مظلومانه از آنها درخواست کمک می نمودند (زنده به گور کردن کودکان عراق در جریان سرکوب اکراد شیعی آن کشور)، چنین حرکتهای خائنانه و ضد انسانی بعید نیست و ماهیت سیاه سران سازمان ضد انسانی مجاهدین در تمام دنیا شناخته شده میباشد و تنها عده ای محدود از انسانهایی که محصور ذهنی آنها شده اند و از دنیای بیرون هیچ اطلاعی ندارند و در اسارتگاه آنها بسر میبرند از آنها پیروی می کنند وگرنه هر انسان آزاده ای ازماهیت غیر انسانی آنها اطلاع کافی داشته و نوع برخورد غیر انسانی آنها را می داند .