نوروز ۱۴۰۱ بر همه ایرانیان مبارک باد

از دیرباز برگزاری جشن نوروز در فرهنگ سرزمین ایران جایگاه والایی داشته است که اکنون پیشینه و تاریخچه ای سه هزار ساله به خود اختصاص داده و یکی از کهن سالترین عیدهای ملی در جهان محسوب می شود.

طبق بعضی از افسانه ها سه هزار سال قبل در چنین روزی جمشید پس از بیرون آمدن از کاخ خود در جنوب دریاچه ارومیه که امروزه منطقه حسنلو نام گرفته است تحت تاثیر آفتاب سوزان و درخشان و طراوت تازه قرار می گیرد و آن روز را نوروز می نامد و بر آن می شود که همه ساله در چنین روزی آیین و مراسم های خاصی تدارک دیده و برگزار کند.

همچنین ریشه نوروز در شاهنامه این چنین عنوان شده است که جمشید در حال گذشتن از آذربایجان بوده است که دستور می دهد برایش تختی قرار داده و خود باد تاجی پر زرق و برق روی آن تخت بنشیند بنابراین با تابش نور خورشید به آن تاج زرین و پر زرق دنیا نورانی می شود و به خاطر شادمانی مردم آن روز را نوروز نامیده اند.

نخستین پادشاهی که موجب رسمیت پیدا کردن نوروز شد کوروش کبیر بود. وی قبل از میلاد و در سال ۵۳۸ دستور پاکسازی محیط زیست، ترفیع نظامیان، عفو مجرمان را به این روزها موکول کرد.

همچنین در این دوران رایج بود که مردم در بامداد نوروز به سمت یکدیگر آب پاشی کنند و نیز آتش روشن کردن در شب نوروز از زمان هرمز اول مرسوم شد و از دوره هرمز دوم دادن سکه به عنوان هدیه و عیدی در نوروز رایج شد.

در اسلام هم نگاهی خجسته به نوروز شده و تاکید بسیاری به گرامی داشتن آن شده است به طوری که از دیدگاه آن روز ظهور امام زمان روز نوروز است. امام صادق(ع) در حدیثی فرموده است:

«روز نوروز همان روزی است که خداوند در آن از بندگانش پیمان گرفت که او را پرستش کنند و هیچ چیزی را شریک او ندانند و این که به پیامبران و اولیایش ایمان بیاورند و آن نخستین روزی است که خورشید در آن طلوع کرده، و باد های باردار کننده در آن وزیده است و گل ها و شکوفه های زمین آفریده شده است.

آن روزیست که کشتی نوح (ع) به کوه جودی قرار گرفت و آن روزی است که در آن قومی که از ترس مرگ از خانه های خود بیرون آمدند و آن ها هزار ها نفر بودند پس خداوند آن ها را بمیراند و سپس آن ها را در این روز زنده کرد؛

و آن روزیست که جبرئیل بر پیامبر (ص) فرود آمد و آن همان روزیست که ابراهیم (ع) بت های قوم خود را شکست؛ و آن همان روزیست که پیغمبر خدا، امیرالمومنین علی (ع) را بر دوش خود سوار کرد تا بت های قریش را از بالای خانه خدا به پائین انداخت و آن ها را خرد کرد… »

سالی که گذشت هر چند خانواده های دردمند ایرانی به عزیزانشان در فرقه رجوی نرسیدند ولی توانستند با فعالیت هایشان ماهیت ضد انسانی و ضد مردمی رهبران مجاهدین در سطح بین المللی و در نزد مردم و مقامات دولت آلبانی را برملا سازند و نشان دهند که این فرقه تا کجا با ایدئولوژی دوسرشان بر جان و روان مردم ایران تاخته و خسارات بی بازگشتی را در ابعاد انسانی بر آنان تحمیل کرده اند.

باز در این میان یادی کنیم از ۱۰ نگون بختی که با مرگ شان در سال 1400 خانواده هایشان در حسرت دیدارشان ماندند. و لعن و نفرین کنیم بر رهبران سنگدل مجاهدین را که چنین سرنوشتی برای آنان و خانواده هایشان رقم زدند.

اکنون اما، آنچه که حال همه ما را خوب می کند دعای تحویل سال جدید بر سر سفره هفت سین است. مسلما خانواده های دردمند اعضای گرفتار در فرقه رجوی هم با گردآمدن بر سر سفره هفت سین از خداوند متعال در آغاز سال جدید رهایی فرزندانشان را از چنگال فرقه اهریمنی رجوی را خواهانند و دعا می کنند که سال جدید سال رهایی عزیزانشان باشد.

پس باهم می خوانیم:

یا مقلب القلوب و الابصار

یا مدبر الیل و النهار

یا محول الحول و الاحوال

حول حالنا تا احسن الحال

ای تغییر دهنده دلها و دیده‌ها

ای تدبیرگر شب و روز

ای گرداننده سال‌ها و حالت‌ها

حال ما را به نیکوترین حال دگرگون کن

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا