سایت فرقه رجوی مطلبی درباره سیزده بدر (البته برای سوء استفاده تبلیغاتی از آن) درج نموده که در آن آمده است: “موکب بهار و نوروزی را که دوازده روز با جشن و شادمانی گرامیش داشتیم، در سیزدهمین روز، به باغ و صحرا میبریم و به زبان سمبلیک و زیبای سپردن سبزهها به جویبارها، آن را به دشت و صحرا، جنگلها و کوهها و رودها و گلها و پرندگان خوشالحان میسپاریم.”
ضرب المثلی هست که می گوید: «تو که لالایی بلدی چرا خوابت نمی بره». این حکایت سران فرقه فسیل شده رجوی است. سران این فرقه در تبلیغات خود در حالی دم از دوازده روز جشن و شادمانی در ایام عید می زنند که حتی اجازه نمی دهند اعضای فرقه برای یک ساعت در اختیار خود باشند. یک تماس آزادانه با خانواده های شان داشته و به آنها عید را تبریک بگویند. برای شادی و جشن در خیابان و کوچه ها و بازار قدم بزنند و کمی شادی کنند.
اگر هم جشنی درون فرقه برگزار می شود به هیچ عنوان هدفش شاد نمودن اعضا نیست بلکه هدفش یک کار تبلیغاتی است و برای آن برنامه، که در ظاهر به آن «جشن» می گویند اما در واقعیت آن را «پروژه» می خوانند، آنقدر از اعضای نگون بخت کار می کشند که همه اعضا از شنیدن خبر برگزاری یک برنامه به نام جشن عزا می گیرند.
در مورد روز سیزدهم فروردین نوشتند: «موکب بهار و نوروزی را . . . در سیزدهمین روز، به باغ و صحرا میبریم و به زبان سمبلیک و زیبای سپردن سبزهها به جویبارها، آن را به دشت و صحرا، جنگلها و کوهها و رودها و گلها و پرندگان خوشالحان میسپاریم”
اما کسانی که این جملات زیبا را می نویسند سالیان مدیدی است که اجازه بیرون رفتن از قرارگاه و چارچوب مشخص شده را به اعضای فرقه نه تنها در روز سیزده بدر بلکه در کل سال نمی دهند. مگر ماموریت یا کار مشخصی در میان باشد که اهداف سران فرقه را برآورده کند یا چاره ای جز فرستادن چند نفر به بیرون قرارگاه نباشد.
چرا اعضای فرقه اجازه ندارند روز سیزده بدر به کنار جویبارها و دشت و صحرا و جنگل و کوه بروند؟ سران فرقه چرا در این چندسال که در آلبانی هستند به اعضا اجازه برگزاری جشن سیزده بدر را ندادند؟
چرا سران فرقه در سالیان طولانی که در عراق بودند به اعضا اجازه ندادند که برای سیزده بدر به بیرون قرارگاه بروند؟
این هم جنبه دیگری از ریا و دورویی رجوی هاست که در حرف نکات قشنگی را مطرح می کنند اما در عمل نه تنها ذره ای به آن عمل نمی کنند بلکه برخلاف آنچه که می گویند عمل می نمایند. پیشنهادم به رجوی ها این است که خفه شده و حرفی نزنند. چرا که هرچه بگویند جز موجب باز شدن کتاب قطور ظلم و ستم آنها نخواهد بود. زیرا که آنها دشمن شادی، دشمن عید، دشمن جشن و دشمن زندگی هستند. برای همین هم اعضای فرقه را مانند برده در یک چاردیواری محصور و زندانی کرده اند.
اما در ورای این حقیقت تلخ که درون فرقه فسیل شده رجوی جریان دارد، در ایام عید و روز سیزده فروردین، در ایران و هرجای جهان که جداشده ای از فرقه حضور دارد، آنها همچون دیگر هموطنان عید را کنار خانواده های خود جشن گرفته و همراه خانواده و دوستان روز سیزده به دل طبیعت زده یا در کنار هم به شادی پرداختند. یکی از نمونه های آن برگزاری جشن سیزده توسط دوستان جداشده در آلبانی است که از دیدن فیلم آن لذت بردم.
برای دانلود اینجا را کلیک کنید.
این تفاوت دو دیدگاه است. در یک سو دیدگاه رجوی هاست که مرگ و جنگ و نابودی را به عنوان یک اصل همیشگی می ستایند و غم و اندوه را ترویج می کنند. و در سوی دیگر جداشدگان زندگی، حیات و صلح را دنبال کرده و شادی را ترویج می کنند.
به امید اینکه همه اعضای گرفتار در فرقه روزی کنار خانواده های خود عید را جشن بگیرند.
صالحی