ما نبايد کسانی که فرقه را ترک کرده اند، به خاطر عضويت گذشته شان در فرقه، مورد سرزنش قرار دهیم. وظیفه ما یاری رساندن به آن هاست؛ در گام نخست کمک کنیم تا بتوانند نیازمندی های خود و خانواده خود را تأمین کرده و بار دیگر فرد مفیدی برای جامعه باشند. واقعیت این است که افراد رها شده از فرقه ها به یاری های فراوان مادی و روانی نیاز دارند.
هیچ کس قادر نیست که به تنهایی از یک فرقه مخرب جدا شده و بلافاصله زندگی معمولی خود را راه بیاندازد. باید به آن ها یاری داد تا صدمات جسمی و روانی خود را درمان کرده و با تکیه به آموزش ها و تجارب لازم برای کار و زندگی در جامعه، خود را بازسازی کنند.
فراموش نکنیم که ابراز محبت های گرم، صمیمانه و رفیقانه در بازیابی شخصیت صدمه دیده افراد جدا شده از فرقه، سخت ضروری و از اولویت درجه اول برخوردار است. آن ها تقریباً اعتمادشان را نسبت به همه چیز از دست داده اند. دشواری ها، ناملایمات و به خصوص دروغ ها و بی صداقتی هایی که در فرقه شاهد بوده و متحمل شده اند، آن ها را با نوعی عدم اطمینان و حتی عدم تعادل مواجه ساخته و به همین خاطر توان ریسک پذیری را نیز در آن ها به حداقل رسانده است.
با کمال تأسف باید گفت، گرچه بسیاری از آن ها به نظر بالغ و حتی مسن می آیند، اما گاه مانند کودکان به شدت محتاج تشویق و محبت هستند. آن ها باید دوباره بیاموزند که چگونه با دنیای رنگین خارج از فرقه رو به رو شوند، کجا و به چه میزان به دیگران شک کرده و بترسند و کجا و به چه میزان اعتماد کرده و ریسک کنند.
از این رو، برای ارائه بهترین شیوه کمک به افراد جدا شده از فرقه ها، به سازمان های متعدد دولتی و خصوصی نیاز داریم که برای یاری به آن ها از تخصص لازم و آشنایی های همه جانبه به ویژه در امور انسانی برخوردار بوده باشند.
کتاب فرقه های تروریستی و مخرب نوعی برده داری نوین
دکتر مسعود بنی صدر
صفحه 650
تنظیم از عاطفه نادعلیان