مهدی سامع از اعضای شورای فرقه رجوی که با سازمانی چند نفره و دست سازمدتهاست که ازحقوق ومزایای شورایی برخوردار است، برای خالی نبودن عریضه در مقاله ای بی ربط و بی معنی تحت عنوان " دست دادن با شیطان و رقصیدن با گرگ " به بحث مذاکرات ایران و آمریکا پرداخته است.
وی برای نشان دادن هویت کاذب کمونیستی خود دست از پا خطا کرده و برعکس علیرضا جعفر زاده، امریکا را در عراق به عنوان اشغالگر نام می برد. در این مقاله اینگونه آمده است:
"اما معادله «برد- باخت» در توازن کلی قوا میان نظام حاکم بر ایران و دولت امریکا به عنوان دو اشغالگر در عراق، معادله پایداری نخواهد بود."
این نوشته و کلیه نوشته های منتشره در سایت های "عراقی ــ ایرانی" مجاهدین نشان دهنده ترس آنها از رسیدگی به وضع امنیت در عراق می باشد چرا که فقط در بهم ریختگی اوضاع عراق گروههای وابسته می توانند به حیات خائنانه خود ادامه دهند و عده ای را در قرارگاه اشرف همچنان سرگردان نگه داشته و مانع از روشن شدن آینده کسانی شوند که در حقیقت گروگان گرفته شده است.
مقاله مهدی سامع با ذکر فاکت هایی از اظهارات طرف ایرانی که برای همه کاملا روشن است آغاز شده وبه نتیجه گیری کاملا مضحکی می رسد که ربطی به موضوع بحث ندارد.
"سیاست مماشات با استبداد مذهبی حاکم بر ایران تا کنون نتیجه ای جز گسترش بحران نداشته است. جنگ و دخالت نظامی خارجی اوضاع را در ایران و در کل خاورمیانه فاجعه بارتر می کند. هر دولت و نیروی سیاسی که خواستار کاهش تشنجات در خاورمیانه است باید حق مردم ایران برای تغیر رژیم ایران به وسیله خود ایرانیان و استقرار یک نظام دمکراتیک و عیر دینی در ایران را به رسمیت شناخته و از این حق حمایت کند."
در این مقاله وی رسما از استقرار یک نظام دمکراتیک و غیر دینی حرف میزند در حالیکه او به عنوان عضو شورای رجوی استقرارجمهوری دمکراتیک اسلامی!! را در دستور کار خود دارد.
این کمونیست دست آموز و تمامی مواجب بگیران شورا تلاش دارند که با رویارو قراردادن جنگ طلبان امریکایی و کشورایران ه به مقاصد شوم سیاسی خود برسند ولی با توجه به آخرین گزارش وزارت امور خارجه امریکا (در مورد گروههای تروریستی منتشر شده در ماه می 2007) هنوز برای آنان روشن نشده است که هرگز دولت آمریکا به نصایح کسانی که خود آنان را تروریست طبقه بندی کرده توجهی نخواهد کرد.
از نگاه سایت آوا بازگشت امنیت در عراق با خاتمه دادن به حضور تمامی جریاناتی که چه در دوران سیاه صدام حسین ویا امروز در قالب شیوخ و قبایل ویاعناصرغیربومی مثل وهابیون و مجاهدین با وی همکاری داشته، امکان پذیر است.
مناسبات مردم ایران و خواسته های آنها از حاکمیت، کمترین همگونی و شباهت به حرفهای هذیان گونه فرقه مجاهدین و تمامی حقوق بگیران آن ندارد و منافع دول غربی هرگز از طریق جریانات تروریستی تامین نمی گردد. نمونه طالبان در افغانستان بهترین گواه است که "مسعود رجوی" و حامیان شورایی وی در تفکر عقب مانده خود دست کمی از ملا عمر و داد الله و بقیه ندارند.
ما به آقای سامع توصیه می نماییم که همگام با خط علیرضا جعفرزاده (ازداوطلبان خودسوزی فرقه رجوی) نظر بدهد تا خدای ناکرده این امکان مالی و معیشتی ایشان در دیار فرنگ دچار بحران نگردد و سرنوشت مردم ایران را به خود آنها واگذار نمایند.
البته پاسخ به این سوال که تحلیل مهدی سامع به عنوان یادداشت سیاسی یک جریان "بی هویت چپ" چگونه راه به شعارهای کودکانه فرقه مجاهدین میبرد معلوم نیست ولی سطح نازل سیاسی اعضای شورا را بخوبی نشان میدهد.
سایت آوا، بیست و ششم می 2007