چنگ اندازی به حریم زنان و تجاوزات جنسی رهبر شیاد مجاهدین امر جدیدی نیست که بخواهیم به جزئیات آن اشاره کرده و مستندات و شواهد و قرائن برایش ارائه کنیم، تجاوز به زنان – که قرار بود طبق بند ب انقلاب کذایی مریم رجوی در حریم امن رهبری باشند – همواره به دستور مریم رجوی صورت گرفته و او بوده که در نشست زنان با مسعود دستور کشف حجاب داده است! اما در فرقه ای که زنان هیچ حق انتخابی ندارند و از اولیه ترین حقوق انسانی محروم هستند، صحبت رهبران این فرقه از حفظ کرامت زن و حرمت زنان! سخن به گزاف و لودگی و هجو است، در آخرین ملعبه و مضحکه رجویستی با بی شرمی تمام صحبت از هتک حرمت به روسری زنان می کند و…
برگردیم به روابط و مناسبات رهبر فرقه رجوی در مناسباتش. چرا وقتی نوبت به حقوق زنان در فرقه رجوی می رسد، هیچ حریمی رسمیت ندارد؟ کدام زن در سازمان سرکوبگر و وحشی رجوی، اجازه دارد تار مویش در مناسبات عادی بیرون باشد؟ اما در حضور مسعود رجوی حجاب از سر زنان بر می دارند، مگر مسعود رجوی و آن زن مسئول حرمسرایش، نگفتند که مسئولین زن حق دلسوزی برای تحت مسئولین مرد خود را ندارند و این عین همخوابگی با آن مردان است!
در فرقه رجوی دلسوزی برای مردان حرام است و مردان باید از صبح تا شب جان بکنند، زنان حق ندارند جلب توجه کنند. زنان حق ندارند تنهایی با مردان صحبت کنند. در روابط و مناسبات ضد انسانی داعش هم زنان این چنین تحقیر نشدند.
اگر بیرون بودن تار موی زنان در تشکیلات رجوی ممنوع است، پس چطور است که برهنه شدن زنان در حضور رهبر فرقه ممنوع نیست؟ چطور است که رهبر حق هر گونه تعرض به زنان را دارد و حتی حق دارد در صورت تمرد زنان با هم بستری با او، آنان را به اعدام و مرگ محکوم کند؟ !
ما مدعی هستیم سران فرقه بدون هیچ محدودیتی، به آزار جنسی زنان می پردازند، ما مدعی هستیم که رهبر فرقه مسعود رجوی ملعون و شیاد، با دست باز به انتخاب زنان پرداخته و آنان را وادار به هم بستری با خود نموده است، ما مدعی هستیم مریم رجوی تار مو که سهل است، گیسوان زنان را برای مسعود آرایش کرده و آنان را مجبور به هم خوابگی با مسعود نموده است، ما مدعی هستیم در فرقه رجوی مسعود رجوی به بسیاری از زنان در بند خود تجاوز کرده است (افشاگری های خانم بتول سلطانی) و برای جلوگیری از افتضاحات بیشتر، حتی رحم زنان را نیز درآورده است، ما مدعی هستیم در لایه های بالای سازمان، زنان مثل کالایی بین شان رد و بدل شده است (ازدواج های دستوری و تشکیلاتی)، ما مدعی هستیم در زندان های رجوی زنان مورد تجاوز و آزار جنسی قرار گرفته اند(افشاگری های زنان شورای رهبری جداشده)، ما مدعی هستیم مسعود رجوی دارای مشکلات عدیده اخلاقی است و برای فرار از پاسخگویی سالهاست که مخفی شده است و پاسخگو نیست.
اگر فرقه بدنام رجوی، این ادعاهای ما را قبول ندارد، ما حاضریم در معییت زنان و مردانی که جدا شدند، با حضور نیروهای سازمان ملل و صلیب سرخ جهانی و سازمان های مدافع حقوق بشر – به شرط حفظ امنیت جانی مان – در آلبانی به داخل حصارهای فرقه رجوی رفته و با برخی از اعضای نگون بخت مصاحبه هایی انجام دهیم و هم چنین به برخی اماکن ممنوعه که مخالفان رجوی در آنها زندانی و بازداشت هستند برویم و پرده از حقایق بسیاری برداریم، ما حاضریم با قبول تمام مخاطرات بعدی به درون فرقه ای ورود کنیم که سالهاست حقوق بشر به شکل وحشتناکی در آن نقض می شود و فریاد رسی نیست، شستشوی مغزی 24 ساعته در این فرقه در جریان است، تا از بیرون هم کمکی نشود این نقض حقوق بشر ادامه خواهد یافت، سران این فرقه خود را صاحب جان و مال و ناموس و شرف و همه چیز اعضای ساده می دانند، با بی رحمانه ترین ابزارها هم به خشونت خود با اعضای عادی فرقه ادامه می دهند، همیشه هم پیراهن عثمانی را بدست گرفتند و فریاد آی دزد ، آی دزد شان به هوا بلند شده است .
اما آیا وجدان های بشری و افکار عمومی آزاد اندیش، حاضرند بیش از این چشمان خود را به جنایات رجوی ببندند؟
اگر حرمت و کرامت زن این است که او را به بند بردگی کشید و هیچ حقی را برایش برسمیت نشناخت، لعنت به این حرمت و کرامت از نوع رجوی اش . . .
فرید