در خبرها آمده است که مایکل پمپئو وزیر خارجه سابق آمریکا و رئیس اسبق سازمان سیا CIA در سفری به آلبانی، دیداری با مریم رجوی در مقر فرقه ای سازمان مجاهدین خلق در این کشور داشته است. قبل از ورود به هر بحث و تحلیلی بهتر است سری به آگهی مایک پمپئو در یک سایت تبلیغی آمریکایی و اعلام دستمزدش جهت شرکت در مراسم و سخنرانی بزنیم:
در این آگهی، وزیر خارجه مفتضح ترین دولت تاریخ آمریکا، دستمزد خود را برای هر مراسم 100 الی 200 هزار دلار جهت شرکت حضوری تعیین کرده است. برای شرکت مجازی، خواسته شده که تماس گرفته شود. در تماسی که با دفتر مربوطه گرفته شد عنوان گردید که اگر مراسم در خارج از محل اقامت وی باشد باید تمامی هزینه های رفت و برگشت و اقامت هم پرداخت شود. هنوز مشخص نیست که وی برای حضورش در مقر فرقه ای مریم رجوی چند دلار با او حساب کرده است.
همچنین لازم است قبل از ورود به بحث این سؤال اساسی را مطرح نمود که چرا جناب پمپئو در تمام مدت سه سال تصدی خود در وزارت خارجه آمریکا، از دادن ویزای ورود به این کشور به مریم رجوی و دیگر سران سازمان مجاهدین خلق، علی رغم درخواست ها و التماس های مکرر آنان و لابی های فرقه رجوی، امتناع ورزید؟
خواص این گونه دیدارها چیست؟
زمانی که در بخش روابط بین الملل سازمان مجاهدین خلق فعالیت داشتم، در دیداری با استن اندرشون Sten Andersson وزیر خارجه اسبق سوئد، او مطرح نمود که فعالیت های دیپلماتیک سازمان به شکل دیدار با مقامات سابق و کسب امضای نمایندگان مجلس و غیره شایان هیچ گونه ارزش سیاسی نیست و هیچ تأثیری در پیشرفت کار در صحنه بین الملل نخواهد داشت. من همین موضوع را با محمد محدثین مسئول روابط بین الملل سازمان مطرح کردم که او در پاسخ دو موضوع را توضیح داد. اول این که این گونه فعالیت ها تأثیرات شگرفی در روحیه دادن به رزمندگان ارتش آزادیبخش ملی در عراق به علاوه هواداران در دیگر کشورها دارد و آن ها را به موفقیت سازمان در امر سرنگونی رژیم امیدوارتر می کند، و دوم این که مقامات و رسانه های رژیم را به واکنش وا می دارد که همین موضوع نیز برای سازمان در برابر اعضا و هواداران کسب اعتبار می نماید.
همچنین در دیدار با یکی از مدیران شبکه بی بی سی در لندن، وی طرح کرد که وقتی مثلا مریم رجوی با یک مقام سابق دیدار می کند این موضوع هیچ ارزش خبری ندارد و جایی منعکس نمی شود اما وقتی جمهوری اسلامی به هر شکل واکنش نشان می دهد آنوقت به خبر تبدیل می شود که انعکاس می گیرد.
به هر حال خاصیت این گونه دیدارها صرفاً حل تضادهای درون تشکیلاتی و پوشاندن ناتوانی در پاسخ به سؤالات و اعتراضات، خصوصاً زمانی که این تضادها شدت می یابند و درخواست خروج از سازمان اوج می گیرد، می باشد. مریم رجوی با صرف هزینه ای هنگفت که از جیب سعودی خرج می کند، و نمایش دادن یک عنصر هیچ کاره به نفراتش در آلبانی و دیگر کشورها که عنوان سابق را یدک می کشد، در اصل می خواهد تضادهای ذهنی آنان را به این شکل حل کرده و دهانشان را ببندد و همچنین بعد به آن ها بگوید که رژیم نسبت به این دیدار واکنش نشان داد و در رسانه ها منعکس شد پس ما خیلی مهم هستیم. همین و بس.
تا جایی که به مادران دل خسته و خانواده های چشم انتظار برمی گردد، امثال پمپئو که بعد از فراغت از تصدی در پست های سیاسی به فکر گشت و گذار و کاسبی افتاده اند، کاری به غیر از شرکت در جنایات فرقه رجوی علیه بشریت انجام نمی دهند. نزدیک به دو هزار نفر در اردوگاه بسته و دور افتاده فرقه رجوی در آلبانی گرفتار و اسیر ذهنی هستند و این گونه نمایش ها هیچ خاصیتی به غیر از استمرار اسارت آن ها و ادامه ی رنج و اندوه خانواده های آنان ندارد.
ابراهیم خدابنده