محمد گموش متولد 1347 اهل و زاده استان زنجان بود. در دوران تجاوز ارتش بعث عراق، برای دفاع از میهن بعنوان سرباز وظیفه در لشکر 64 ارومیه در منطقه عملیاتی کله قندی حاج عمران پیرانشهر در حال انجام وظیفه بود. سال 1366 در پی تهاجم مشترک نیروهای عراقی و عوامل رجوی در شب عملیات در منطقه پیرانشهر به اسارت فرقه مجاهدین در آمد.محمد گموش در حالی به اسارت درآمد که دوره خدمتش به اتمام رسیده بود و حتی کارت پایان خدمت خود را دریافت کرده بود و آرزوها و برنامه های زیادی برای آینده خود داشت.
از لحظه ابتدایی اعزام وی و سایر اسیران به زندان دبس واقع در حومه شهر کرکوک عراق، محمد بارها خطاب به سرکردگان فرقه تاکید می کرد که خدمت وی تمام شده و پدر و مادرش چشم انتظار آمدنش هستند و می خواست که نزد آنها برود ولی گوش شنوایی وجود نداشت. در زندان دبس محمد گموش چندین بار از سادات دربندی معروف به کاک عادل که رئیس زندان دبس بود درخواست کرد که او را آزاد کنند ولی در مقابل با تهدیدات این فرد و سایر زندانبانان مواجه شد.
مخالفت گموش با سران فرقه مجاهدین در دوران اسارت زبانزد خاص و عام بود. در نهایت در زمستان سال 1366 هم قطاران وی متوجه شدند محمد به طرز کاملاً مشکوکی کشته شده است.یکی از روزهای سرد زمستان بود. تعدادی از اعضا جسد محمد گموش را بالای دار دیده بودند. محمد صبح زود در پشت سلولها در ساختمان در حال ساخت به دار آویخته و کشته شده بود.عوامل جنایتکار رجوی به هیچ کس اجازه هیچگونه سوالی نداند و با ورود 20 الی 30 نفری، سایر زندانیان را با خشونت کنار زده و جسد محمد گموش را پشت یک خودرو جیپ قرار داده و سراسیمه از محل خارج و در نهایت در پشت زندان دبس بدون سر و صدا دفن کردند.
افراد زیادی شاهد این جنایت سازمان مجاهدین خلق بودند و طبعا سران فرقه مجاهدین باید در یک دادگاه بین المللی پاسخگوی جنایات خود باشند.