هادی شبانی متولد سال 1338 و اهل شهرستان تنکابن است. او در سال 1364 به سازمان مجاهدین خلق پیوست و در طی سال های حضور در مناسبات سازمان مسئولیت های مختلفی از جمله عضو تیم توپ 130 میلی متری در عملیات چلچراغ ، فرمانده قبضه توپ 122 میلی متری در عملیات فروغ جاویدان، فرمانده ی تانک در عملیات مروارید، فرمانده گروهان توپخانه و راننده تانک، فرمانده لشکر را به عهده داشته است.
هادی شبانی از سال 1370 از نظر فرقه مسئله دار شد چرا که با رویکردها و عملکردهای سران فرقه به مخالفت پرداخت. شبانی در این باره می گوید: در ابتدای پیوستنم به تشکیلات مجاهدین خلق همه چیز برایم شیرین بود. آرزوها و اهدافی در سر داشتم و فکر می کردم می توانم به آنها برسم ولی کم کم و طی سالهای حضورم در تشکیلات متوجه شدم اشتباه کرده ام. رجوی برای خودش کاخ و بارگاهی درست کرده بود و کسی جرات نزدیک شدن به آن را نداشت. او نهایتا در تیرماه سال 1383 توانست از فرقه رجوی جدا شود.او پس از مدتی به ایران بازگشت ازدواج کرد و حالا در کنار همسر و فرزندش زندگی زیبایی به دور از مناسبات فرقه ای مجاهدین خلق دارد.
هادی شبانی تجربه دو دهه حضورش در مناسبات سازمان مجاهدین خلق را در قالب کتابی با عنوان مجاهدین خلق از شعار آزادی تا مزدوری و جاسوسی به رشته تحریر درآورد.
هادی شبانی در گفتگو با خبرنگار سایت انجمن نجات هدف از نگارش این کتاب را این گونه بیان می کند: من خودم به خاطر فریب ها و شعارهای دروغین رجوی جذب سازمان شدم و نزدیک به دو دهه در مناسباتش زندگی کردم. تجارب زیادی کسب کردم و اشراف زیادی نسبت به مناسبات فرقه ای سازمان مجاهدین خلق ، البته در حد رده تشکیلاتی خودم پیدا کردم. به جایی رسیدم که دیدم چیزی از فدا و صداقت که شعار همیشگی سازمان مجاهین بوده است، نمانده. من دریافتم این سازمان روی دروغ و فریبکاری بنا نهاده شده است و به همین خاطر از فرقه جدا شدم. بعد از جدایی تصمیم گرفتم تجربیات و خاطرات خود را به رشته تحریر در بیاوریم تا درسی برای نسل جوان باشد که مانند من اسیر فریب های رجوی نشوند.
شبانی می گوید نگارش کتاب یازده سال زمان برد چون می خواستم کتاب کاملی باشد. او می گوید که به مناسبات و فعالیت های سازمان مجاهدین خلق از مقطع بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 تا سال 1383 یعنی زمانی که از فرقه جدا می شود به شکل مبسوط در کتابش پرداخته است: البته برای اینکه شناخت درستی از سازمان برای خواننده فراهم کنم، به فعالیت های سازمان در زمان شاه سابق و خیانت های رجوی نیز پرداختم.
آقای شعبانی کتاب بسیار خوبی نگاشته اند و این کتاب گویای بسیاری از خیانت ها و جنایت های فرقه رجوی می باشد مطالعه ی این کتاب را به همه افراد به ویژه جوانان توصیه می کنم.
در مصاحبه انجام شده، آقای شعبانی با بیانی صادقانه از اعضای اسیر در فرقه خواستند که به خویشتن خویش بازگردند و حصارها را در هم شکنند. به امید رهایی اعضای اسیر در فرقه مخرب رجوی