فرقه رجوی که اصل و اساس آن بر مبنای دروغ و تفکرات ضد انسانی بنا شده است، همواره برای توجیه جنایات بی‌شمار خود از جمله سر به نیست کردن اعضا، شکنجه، سرکوب و … از حربه دروغ و تحریف بهره برده است. مهمترین حربه و تحریف دینی رجوی در سودجویی از مفاهیم مذهبی و باورهای انسانی در سوگواری ایام محرم به ویژه تاسوعا و عاشورا است.
بر خلاف ادعای سران فرقه مجاهدین که تاکید دارند بر اساس آموزه های دین مبین اسلام در پی ایجاد یک جامعه بی طبقه توحیدی بوده و معتقد به دمکراسی و سکولاریسم می باشند، ماهیت خودشان را در سال 1350 مبنی بر میل به خط مشی مارکسیستی، کمونیستی عیان کردند و عملا پیرو این مکتب ها بودند. نباید فراموش کرد که موضوع مذهب و اعتقادات دینی در فرقه رجوی صرفا شاخ و برگها و زینت های تفکرات منحرف رجوی برای فریب اعضاء است و در واقعیت محوریت و افکار رجوی جزء خط وخطوط مارکسیستی، کمونیستی برای دست یابی به قدرت نبوده و نیست.
رجوی نان را به نرخ روز می خورد و در مقاطع حساس و حیاتی برای گمراه کردن اذهان نیروهای خود به یک باره در پرداختن به مفاهیم مذهبی مدافع دو آتشه می شود. یادم هست در زمان سلطه صدام به عراق در کمپ مخوف اشرف نه خبری از مسجد بود و نه دسته های عزاداری محرم. ولی پس از سرنگونی صدام و در انزوا قرار گرفتن فرقه در عراق به دستور رجوی مسجدی در خیابان 100 بنا و در ماه های محرم دسته های عزاداری به راه افتاد. تغییر ماهیت شکلی در تاریخ ننگین رجوی به وفور مشاهده می شود ولی ساختار تشکیلات پیچیده مناسبات فرقه که همچون تار عنکبوت بر هم تنیده شده است حکایت از نقض آشکار حقوق فردی، سانسور اخبار، تفتیش عقاید، تقض آزادی اجتماعی و قوانین مدنی دارد که بر خلاف ادعای رجوی با روح و مفهوم آموزه های دینی و فلسفه عاشورا در تضاد هستند.
صمد اسکندری