در دهه شصت جبار صبایی ماسوله هنوز به سن تکلیف برای ادای دین خدمت سربازی نرسیده بود که با اصرار خود به اتفاق شماری دیگر از دوستان و آشنایان خود از روستای محروم سقی بون (سیخبون) واقع در 9 کیلومتری ماسوله برای مقابله با نیروهای متجاوز بعثی عازم جبهه های نبرد شد و به نقل قول از خانواده بسیار هم در مقابله با دشمن انگیزه داشت و خوشحال بود. تا اینکه در نبردی به اسارت نیروهای عراقی درآمد و بعد ازعملیات فروغ جاویدان که فرقه مجاهدین ضربه سنگینی از نیروهای ایرانی دریافت کرده بودند، به اسارتگاه اشرف تحویل داده شد و آنگاه ارتباط ایشان با خانواده بالکل قطع شد و هم اکنون در زندان مانز آلبانی در اسارت رجوی است و تمامی اعضای خانواده به خصوص والدین سالمندش در چشم انتظاری بسر می برند.
آقایان زعفر و رحیم از برادران عضو اسیر رجوی جبار صبائی در دیدار صمیمانه با مسئول انجمن نجات در تاریخ 9 شهریورماه 1401 با عرض تبریک و شادباش در خصوص رهایی محمود دهقان و اعلام حمایت از انجمن آسیلا گفت: سوای از مشغله های کاری فاصله منزل و محل کارمان با دفتر انجمن نجات واقع در رشت خیلی دور است وگرنه هر روز برای پیگیری وضعیت برادرمان جبار به انجمن نجات می آمدیم. خصوصا اینکه پدر و مادرمان خیلی تاکید دارند که جبار را از یاد نبریم و در فکر رهایی ایشان باشیم .”
مسئول انجمن هم ضمن استقبال از حضور برادران دردمند و چشم انتظار در دفتر انجمن نجات گیلان، از وقایع آلبانی و آخرین وضعیت کمپ مانز موسوم به اشرف 3 برایشان صحبت کرد و نور امید در چشمان شان پدیدار شد.
زعفر که بعنوان برادر بزرگتر پیگیرتر از سایر اعضای خانواده است پس از شنیدن صحبتهای آقای پوراحمد گفت: ” کم و بیش از طریق سایت نجات در جریان اوضاع و احوال آلبانی قرار میگیریم و فرار و جدایی بچه ها را می شنویم و امیدوارم برادر نازنینم جبار هم با یک تصمیم قاطع از رجویها جدا شود و به نزد ما برگردد . ”
در دقایق پایانی دیدار صمیمانه فی ما بین فرصتی دست داد تا برادران صبایی بتوانند با محمود دهقان تماس تصویری داشته باشند .
دقتکار