نامه دختر حمید رضا نوری اسیر در کمپ مجاهدین خلق آلبانی

پدر جان سلام من سمانه هستم. دخترت!

امیدوارم حال شما خوب باشد. من که خیلی دلم برای تان تنگ شده است. چند نامه برای شما ارسال کردم ولی جوابی نگرفتم. می دانم در کمپی که زندگی می کنی عواطفی نسبت به خانواده وجود ندارد، می دانم از هر گونه آزادی محروم هستی. من از بچگی شما را ندیدم و خیلی دلتنگتان هستم. می شود شما را روزی در آغوش بگیرم؟ پدر جان در کمپ مجاهدین خلق جای زندگی کردن نیست، زندگی کردن در بیرون از کمپ است. خیلی از دوستانت زندگی بیرون از کمپ را تجربه کردند، با دنیای آزاد در ارتباطند و زندگی آزاد خودشان را دارند. پدر عزیزم شما هم می توانی یک زندگی آزاد داشته باشی. آزاد زندگی کردن حق هر انسان است. من همچنان منتظر روزی هستم که خبر آزادیت را به من بدهند و بگویند که توانسته ای از کمپ بسته مجاهدین خلق در آلبانی به سلامت بیرون بیایی و آزاد و رها زندگی می کنی.

دوستتان دارم – سمانه نوری

سمانه نوری

 

خروج از نسخه موبایل