رسم باند رجوی چنین است که تا میتواند در برابر نامه های سرگشاده خانواده های اسرای خود که خطاب به عزیزان دربند این فرقه تبهکار و وطن فروش نوشته و منتشر میکنند و تعداد این نامه ها بسیار زیاد است، خود را به کری، کوری و لالی بزند. البته مسلم است که اگر امکانی بود و خانواده ها مطمئن میشدند که نامه هایشان مستقیما بدست فرزندان شان میرسد و در مقابل، آنها میتوانند به این نامه ها جواب دهند ، این نامه ها شکل سرگشادگی پیدا نمیکرد و بطور خصوصی رد و بدل میشد و موضوع با سادگی و در مسیر طبیعی خود فیصله می یافت. کاری که سران جاه طلب و مستبد این باند، به هیچ عنوان بر نمی تابند و خانواده ها را مجبور میکنند که این نامه ها را رسانه ای کنند.
راه حل دیگر تبادل نامه ها این است که رسانه های مجاهدین استحاله یافته عین نامه و جواب آنها را بطور شفاف در رسانه های خود منتشر کنند که باتوجه به ماهیت عمیقا مستبدانه باند تکفیری- تروریستی رجوی، امری ناممکن بنظر میرسد!
در فعل و انفعالات یاد شده، زمانی هم پیدا میشود که نامه ای باند رجوی را عصبانی کرده و مجبور می شود تا در برابر آن واکنش شدید و کاملا بیقواره ای نشان داده و از طرف و بنام مخاطب نامه ، خزعبلاتی بر علیه عضو مشخصی از خانواده ها تهیه و منتشر نماید و برعلیه خانواده خط و نشان بکشد.
از قول یکی از این مخاطبین اسیر که گویا 40 سال دربند رجوی بوده و هست، در واکنش به یک عضو خانواده که بیتابی نموده و متن نامه ای خطاب به این عزیزش منتشر کرده ، بجای جواب دادن به نامه، ادعا شده که رژیم در حال سرنگونی است و این نامه ها بمعنی به تعویق انداختن این سرنگونی است و اساسا از طرف رژیم نوشته میشود!! رژیمی که از نظر تدوین کنندگان این متنها ، در این راستا به انجمن نجات و خانواده های الدنگ که مزدور وزارت اطلاعات هم شده اند روی میآورد! نامه ای که به ادعای آنها نمیتواند یک اسیر مجاهد را که همه چیز و از جمله خانواده اش را فدای سازمان مسعود و مریم کرده از راه رفته اش منصرف نماید!
متنی که صدها و هزاران بار در ملاقات های روی داده در عراق گفته شده و یا رسانه ای گردیده و همواره حکم کپی برابر اصل را داشته است.
بدتر اینکه دراین جوابیه، عضو خانواده مورد بحث متهم شده که چون نامه ای به عمویش در تشکیلات رجوی نوشته ، شامل کسانی خواهد بود که باید بروند فکری به حال خود و فردای حسابرسی ملی بکنند…
بدین ترتیب ما اعضای خانواده های اسیران رجوی باید حواس مان باشد که از عقوبت این نامه نویسی ها در امان نخواهیم بود! پس تکلیف ما خانواده ها در قبال نامه نگاری هایی که از حقوق ابتدائی هر انسان است، از طرف باند جنایت پیشه رجوی روشن است!
حالا مشکل بزرگ ما خانواده های اسرای رجوی را مشاهده میفرمائید خواننده محترم؟ ومشکل خودتان را که سلطه گر جهانی در تلاش بی وقفه ایست که وانمود کند که با قبول قیمومیت رجوی ها و شرکاء ، به رفاه و خوشبختی دست خواهیم یافت! اما حکم تاریخ چیز دیگری است وآنطور نخواهد بود که رجوی ها در آرزوی آن هستند.
ما با درک سختی های موجود بر سر راهمان، با تلاش های خستگی ناپذیر و مضاعف خود در راستای این حکم محتوم تاریخی حرکت خواهیم کرد.
خواست دائمی ما موفق شدن فرزندان و عزیزانمان به برقراری زندگی خاص و نرمال انسان ها برای خود، داشتن ارتباطات حضوری، تلفنی ومکاتبه ای با آنهاست و در تحقق این خواست شریف، وجدان های باشرف و ارگان های ترقی خواه را در سراسر جهان به یاری می طلبیم و علیرغم کارشکنی های دولت آلبانی و بی توجهی معنادار آنها به ما و فرزندان اسیرمان ، ضرورت انجام وظیفه قانونی دولت این کشور و انجام تعهدی که در موقع تحویل گرفتن فرزندان ما سپرده است، به مقامات ذیربط این کشور یادآوری مینمائیم!
گروهی از خانواده های آذربایجان شرقی