همه ی ما و شما و حتی جدیدالورودها هم می دانند که در تشکیلات مجاهدین یک طیف وجود داشتند به نام بچه های منطقه، این طیف به آنهایی اطلاق می شد که از سال 60 به کردستان عراق رفته، ابتدا در تیم های ترور داخل و آوردن نیرو فعال بودند، سپس در واحدهای عملیاتی (رزمندگان مجاهد) و بعد از آنها در گردانهای مجاهدین سازماندهی شدند.
همین طیف درسرفصل تشکیل ارتش خصوصی صدام موسوم به ارتش آزادیبخش ملی چارچوب و اسکلت اصلی این سیستم نظامی مجاهدین بودند.
یکی از افتخارات این طیف که تا هم اکنون هم به آن افتخار می کردند و از جهتی هم به تضاد و تناقض حل ناشدنی برایشان مبدل شده بود، قضیه شناسایی های پشت خط مقدم نیروهای رژیم در زمان جنگ ایران و عراق توسط دوربین و فیلم گرفتن از تمامی سیستم نظامی رژیم در جبهه بوده است.
این طیف از فرقه آقای رجوی مستمرا آنرا جزءِ شجاعت های متهورانه ی خود ثبت می کردند و اما از آنجائیکه روی هیچکدام از آن سوژه های شناسایی شده مجاهدین عمل مستقیم نمی کردند و یا ماگزیمم 5% آنرا عملیاتی می کردند و همچنین این سوژه های شناسایی شده در کادر و توان سیستم نظامی فرقه جا نمی شده، این طیف از اعضای مجاهدین همیشه متناقض بودند و نمی توانستند پشت صحنه آنرا درک کنند.
اما…
اخیراً رژیم فیلم های بصورت سریالی از شبکهTV اول خود در خصوص جلسات ارائه جاسوسی مجاهدین به استخبارات صدام در زمان جنگ ایران و عراق پخش نموده است. این اسناد انکار ناپذیر گویا توسط دوربین های مخفی امنیت صدام گرفته شده و اکنون در اختیار رژیم قرار گرفته.
در این اسناد تصویری معامله و مذاکره جاسوسی در مقابل پول نقد انجام می شود و افسران اطلاعات عراق و نماینده مجاهدین که اغلب عباس داوری جانشین رجوی در عراق است بوده اند. در بخش هایی از این ارائه جاسوسی دقیقاً به آن شناسایی های دقیق توسط دوربین فیلم برداری که بخشی از اعضای مجاهدین را دچار تناقض چند دهه ای کرده بود پاسخ داده شد و صراحتاً به بروز کردن آمار سلاح و تجهیزات و نیروی نظامی رژیم به صدام اعتراف شده، آقای رجوی درست گفته بود که معامله خود کرده چون او شخصاً در این اراعه جاسوسی با سپهبد حبوش مسئول اطلاعات صدام می گوید ما جدا از سیستم نظامی شما نبوده و نیستیم و حاضر به انجام هر کاری برای آقای صدام حسین هستیم.
پرونده سیاه، یازدهم ژوئیه 2007