این گروه مستبد و فرد محور که توقع زیادی از نتایج اتفاقات اخیر در ایران بنفع خود داشت، حال که مشاهده میکند بویی را که به مشامش میرسید مربوط به کباب آبدار نبوده ، کم کم دارد ننه من غریبم درمیآورد و میخواهد ثابت کند که تشکیلات مهمی دارند و از این رو حسادت مخالفان یا رقبایش برانگیخته شده و در نوشته ها و گفتارهایشان به او حمله میکنند تا بلکه پایگاه اجتماعی؟! اش را تضعیف کنند!
خودشان بهتر از دیگران میدانند که فردپرستی و زیرپاگذاشتن پرنسیب های دموکراتیک تشکیلاتی ( حق انتخاب کردن و انتخاب شدن در کنگره ها و پلنوم های وسیع ) که لازمه هر سازمان مردمی است، از مشخصات بارز تشکیلاتشان بوده و با قاطعیت میتوان گفت که در این عرصه منحصر بفرد میباشند. از این بابت است که دیگران را متهم میکنند که تشکیلات پذیر نیستند و فرد محورند.
مثلا خانم قلم بدستی از این گروه بت پرست، ادعا دارد که وجه مشخص استبداد، تشکیلات گریزی و فرد محوری است. به زبان ساده تعریف صحنه سیاست در ایران بر محور فرد استوار است.
البته باید به او خاطرنشان کرد که تشکیلاتی خوب و اصولی است که بر پایه خرد جمعی برپا شده باشد و دستگاه رهبری و بخصوص رهبر اول آن باید با رای اعضای تشکیلات انتخاب شده باشد که در سازمان استحاله یافته مجاهدین خلق خبری از این کارها نیست و مسعود رجوی متوهم، جاه طلب و بوالهوس با یک فرمان کمیته مرکزی نیم بند این سازمان را برچید و با لطایف الحیل زنانی را بجای آنها نشاند که نه میتوانستند و نه قادر بودند که جلوی زیاده خواهی های بی حد و مرز او را بگیرند و این کار میتواند هر تشکیلات مردمی را هم فلج کرده و از کار بیاندازد چه برسد به تشکیلات مجاهدین که از ابتدا هم نواقص فراوانی در آن بود .
بدین ترتیب، بسادگی قابل مشاهده است که کار این خانم در نوشتن مطلبی با محتوای مخالفت با فردپرستی، چیزی جز خاک پاشیدن بر چشمان کسانی نیست که نوشته او را میخوانند و دراصل قانع کردن آنها به این موضوع است که فردپرستی کار زشت و خطرناکی است که مخالفین یا رقبای مجاهدین خلق انجام میدهند و مجاهدین از این عادت وعملکرد زشت مبرا هستند و البته نام این عمل فرار به جلو میباشد!
او در توصیف حال مردم فعلی و گذشته ایران مطرح میکند که یکی از مهمترین دلایل این نرسیدن به آرزوی دستنیافتنی آزادی، نبود تشکیلاتی منسجم با برنامه مشخص بوده که هدایت و رهبری خواستههای مردم را هدف مقدم خود بداند. نکته مهم عدم وابسته بودن حزب یا تشکیلات به فرد است. به این مفهوم که برنامه حزب و یا تشکیلات مقدم بر فرد باشد ، که میتوان با نکاتی از آن موافق بود ولی نمیتوان قبول کرد که تشکیلات رجوی که دهه هاست برعلیه منافع ملی فعالیت می کند، تشکیلاتیست که واقعا دغدغه خلق داشته باشد و مهمتر اینکه قائم به فرد- قبلا به شخص مسعود و فعلا به مریم خانم- میباشد و یاوه گویی های این خانم مصداق بارز فرار به جلو (ضعف خود را به طرف مقابل نسبت دادن- وارونه نمائی) میباشد.
تلاش این خانم که وانمود میکند که تشکیلات مقدم بر فرد است، در دستگاه جهنمی مجاهدین رجوی جایی ندارد و او این مهم را بهتر از من میداند . پس به معنای واقعی کلمه دروغ گفته وعوامفریبی میکند که خوشبختانه این عوامفریبی تاثیری در ذهن حتی انسان های زیر متوسط ندارد و فرهیختگان این ملت را وامیدارد که میزان تنفر خود از این سازمان جهنمی را بیشتر نموده و به رجویست ها بگوید:
عنقا شکار می نشود دام بازگیر!
رضا اکبری نسب