مصطفی بهشتی عضو انجمن حمایت از ایرانیان مقیم آلبانی (آسیلا) در سلسله مطالب منتشر شده توسط این انجمن با عنوان نیمه پنهان از ناگفتههای هولناک درون تشکیلات مریم رجوی میگوید:
من بدلیل بیماری آلرژی و آسم به محل امداد قرارگاهمان مراجعه کردم، مسول امداد (خ-و) در مقر ششم بود. مشکل را به وی گفتم و او که خودش هم امدادگر بود به من گفت روی تخت دراز بکش و شلوارت رو دربیاور تا معاینه کنم بعد درب را از داخل قفل کرد.
گفتم برادر … من مشکل تنفسی دارم چرا لباس در بیاورم. گفت بدن تو نیاز به اکسیژن داره. بعد یک عدد قرص و یک لیوان آب به من داد و گفت بخور تا خوب شوی.
من بعد از خوردن قرص دچار بیحالی و خواب رفتم. بعد از ۲۰ دقیقه یک باره از خواب بیدار شدم و دیدم برادر … در حال دست زدن به آلت تناسلی من هست. وقتی متوجه شد من بیدار شدم دستپاچه شد. گفتم چکار میکنی، چرا با من این کار را میکنی؟
ترسید و خواهش کرد که به مسئولین نگویم. من از اتاق بیرون اومدم و سراغ مسئول مستقیم خودم رفتم و به او گفتم. مسئول ناراحت شد و گفت: میلاد اگر این حرف را به مسئولین بالا بگویم قبول نمیکنند با اینکه من هم خیلی از این موارد در سازمان دیدم و آخرش هم خودمان را محکوم کردند.
آخر مگر دکتر سوگند نخورده که محرم بیمار باشد؟ اگر سازمان در مقابل جداشده ها سکوت میکند و با ما سر جنگ دارد فقط بخاطر این است که ما حقایق را افشا نکنیم.