نامه ای برای برادرم رضا زنگنه اسیر مجاهدین خلق در آلبانی

رضا جان سلام.

حالت چطور است امیدوارم خوب باشی. اگر از احوالات این جانب خواسته باشید ملالی نیست جز دوری شما. همه خانواده دلتنگت هستند. ما که شماره تماسی از تو نداریم تا از حالت باخبر شویم.  حساب سالهایی که با خانواده تماس نداشته ای را داری؟ خبر داری چند سال است با خانواده خودت تماس نگرفتی!

رضا جان، خیلی نمی دانم نامه هایم را می خوانی یا نه؟ خیلی حرفها با تو دارم.

برادر جانم این راهی که می روی به بن بست ختم می شود. خودت را آزاد کن. آزاد زندگی کن و از دنیای آزاد لذت ببر. تا کی می خواهی در آن کمپی که هیچ گونه آزادی نداری اسیر باشی؟! چشمانت را باز کن و ببین در کجا قرار داری. یادت می آید روزی که برای کار به ترکیه رفتی گفتی با سرمایه زیادی از ترکیه برمی گردم. اما در این سالها فقط خودت را از بین بردی. چندین سال است که از خانواده ات دور شده ای. تنها خواسته ما به عنوان خانواده ات این است که خودت را نجات بدهی و به آغوش خانواده ات برگردی.

برادرت – محمد زنگنه

برادر رضا زنگنه
محمد زنگنه
منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا