چندی پیش در سایت فرقۀ رجوی موضع گیری شخص مسعود رجوی با عنوان “سخنگوی سازمان مجاهدین خلق” در قبال انتشار عکسهای خانوادگی پهلوی منتشر شد.
بر همگان مشخص است که این قبیل کارها فقط از ماهیت و مرام همین فرقه تروریستی بر می آید و احتمال آن می رود که همین فرقه خودش دست به چنین کاری زده باشد.
سخنگوی رهبر فراری این فرقه که همان شخص رجوی است در یک فرار به جلو مدعی شده است که در طی این سالیان در مرام مجاهدین خلق هیچ گاه نبوده که اسناد و مدارک شخصی کسی را منتشر کند. ولی بعد از چند ساعت به خاطر فضاحت و آبروریزی که این حرف برایش نزد حتی هواداران و اعضای خودش به بار آورد آنها را از روی سایت حذف کردند زیرا همه ما بارها و بویژه در بیست سال اخیر شاهد انتشار انواع عکس ها و اطلاعات شخصی مربوط به زندگی خصوصی افراد و حتی اعضای خود این فرقه و نشان دادن عکسهای کاملا شخصی و خصوصی آنها را به علت مخالفتشان با خطوط و عملکردها و سیاستهای رجوی بوده ایم.
من که نزدیک به سی سال با این فرقه به طور حرفه ای کار کردم می خواهم به رجوی ملعون یاد آوری کنم پس چه کسی بود که در قرارگاه بدنام اشرف در نشستی که همۀ افراد پادگان اشرف در آن نشست بودند در مورد آقای قربانعلی حسین نژاد (غلام روابط) که مترجم ارشد و استاد زبان عربی شخص رجوی بود و او را همیشه در نشستهای عمومی استاد خطاب می کرد و این بر کسی در تشکیلات پوشیده نیست در حالی که دختر ایشان هنوز در تشکیلات بود، بعد از آنکه از سازمان بیرون رفت و جدا شد در جلوی چشم دوهزار نفر چه چیزهایی آن هم به دروغ و با تهمتهای جنسی به او زد؟ یعنی کسی که تمام زندگیش را در طبق اخلاص گذاشته و در راه خط مشی بسیار غلط مسعود رجوی فدا کرد در حالی که همسرش و دو برادرش در جنگهایی که او به راه انداخت در صفوف سازمان کشته شدند و خود او کاندیدای سازمان در سال 58 برای اولین دوره مجلس شورای اسلامی بعد از انقلاب بود که اسمش در لیست کاندیداهای سازمان مجاهدین خلق در آن موقع در نشریۀ مجاهد منتشر شد.
وقتی که اقای حسین نژاد که با تحلیلها و خط مشی و رفتارها و عملکرد مسعود رجوی مخالف شد و از تشکیلات جدا گردید آنوقت مسعود رجوی در یک نشست عمومی چه اراجیفی پشت سر ایشان گفت در صورتی که در آن نشست بیش از نود درصد افراد از این بیانات رجوی ناراحت و عصبانی شدند و به مسئولان خودشان اعتراض کردند.
قطعا مسعود رجوی فراموش نکرده است که هنگامی که در نشستهای عمومی در اشرف در عراق در مورد مسائل دینی و آیات قرآن و نحوۀ خواندن آنها و جملات عربی همانند خر در گل گیر می کرد صدا می زد: «استاد غلام» آیا این درست است؟ یعنی تنها کسی را که در این زمینه قبول داشت و از او می پرسید استاد غلام بود.
مورد دوم در رابطه با خانم بتول سلطانی بود که مسعود رجوی باز در یک نشست عمومی عکسهای خصوصی او را با انداختن آنها روی پرده بزرگ پلاسما به همه نشان داد در صورتی که در آن عکسها خانم سلطانی در اتاق خودش بود، یا عکس او را در یک مهمانی و یک مورد در کنار مردی که حتی ممکن بود از محارمش باشد نشان داد.
مسعود رجوی با ناجوانمردانه ترین و کثیف ترین شیوه عکسهای خصوصی این خانم را که در تشکیلات عضو شورای رهبری بود و تمامی سالهای جوانی خود را در تشکیلات گذارنده بود فقط به این علت که بیرون رفته و دست به افشاگری علیه او زده بود و مشخصا افشاگر تجاوزات وی به زنان عضو شورای رهبری بود به جای جواب دادن و پاسخگو بودن بدون هیچ اشاره ای به افشاگریهای ایشان فقط به نشان دادن عکسهای خصوصی او همراه با به کار بردن کثیف ترین الفاظ و ناسزا و تهمت و تمسخر کرد.
اگر بخواهم بگویم از این نمونه ها زیاد است که در آنها دست نوشته های بسیاری از افراد تشکیلات را که به سازمان مجاهدین خلق تا بن استخوان اعتماد کرده بودند و مسائل خصوصی خود را برای سازمان می نوشتند به دستور شخص مسعود رجوی منتشر می شد.
من مطمئن هستم که انتشار این عکسهای خانواده پهلوی هم کار خود سازمان و دستگاه فرقه ای تحت رهبری مسعود و مریم رجوی است و با این فریبکاری ها و شارلاتان بازیها و تلاش برای پاکیزه نشان دادن خود با توهین به شعور مردم و حتی اعضای خود سازمان، کارهای کثیف مسعود رجوی را لاپوشانی کند بطوریکه حتی افراد و مسئولان دستگاه خود سازمان سریع متوجه این موضوع شده و این تلاش برای رفع و رجوع کارهای کثیف و پاک نشان دادن چهرۀ شناخته شده مسعود رجوی را از روی سایتهای این فرقه برداشتند. این کار نشان می دهد که حتی اطرافیان خود رجوی هم با دیدن این همه دروغ و شارلاتان بازی و کلاشی احساس شرم می کنند.
ننگ و نفرین بر مسعود و مریم رجوی و فرقه و راه و اندیشۀ کثیفشان باد.
غفور فتاحیان – پاریس