فرقه مجاهدین خلق از ابتدای تاًسیس تا به امروز به دلیل بی اصالت و بی ریشه بودن ایدئولوژی آن همواره جهت پیشبرد اهدافش از ترور و خشونت بهره گرفته است. ترور و خشونت وجه ثابت این فرقه در برخورد با مسائل مختلف میباشد.
از لحاظ دوران تاریخی، عملیاتهای تروریستی این فرقه را میتوان به دو دوره تاریخی تقسیم نمود: دور اول عملیاتهای تروریستی این فرقه، مربوط به دوران حکومت ننگین شاهنشاهی میشود. این فرقه در این دوران نیز برای رسیدن به اهداف خویش تعدادی عملیات نظامی انجام داده است. که به عنوان مثال از ترور مستشاران آمریکایی در دهه ی 1970 م.میتوان نام برد.و اما فرقه تروریستی مجاهدین خلق 26 سال پیش یعنی در 30 خرداد 1360 رسما ًوارد دور دوم ازعملیاتهای تروریستی خود گردید.
امروز 26 سال از شروع دور دوم عملیات تروریستی این فرقه میگذرد. این تاریخ (30 خرداد 1360) سرآغاز دور دوم عملیاتهای کور و تروریستی این فرقه میباشد.از آنجا که هیچ منطق و راهبرد انسانی بر تشکیلات این فرقه همواره حاکم نبوده است لذا این فرقه همواره با ترور و خشونت تصمیم داشته که اهداف خویش را پیش ببرد و خود را به مردم ایران تحمیل نماید.که علیرغم همه تلاشها، توطئه ها و جنایات، این فرقه هر باربا بی اعتنائی مردم ایران روبرو گشته و ملت آگاه ایران همواره دست رد بر سینه ناپاک تشکیلات ضد مردمی این فرقه زده است.
حال اگر امروز 26 سال پس از شروع این دور از عملیات مسلحانه (تروریستی) این تشکیلات نگاهی به دستاوردهای این دور از عملیات تروریستی این فرقه بنماییم به روشنی مشخص است:نه آنکه این دور از خشونتها هیچ تاًثیر مثبتی بر جامعه ایران نگذاشته بلکه هیچ کمکی نیز حتی به مسئولین این فرقه در جهت دستیابی به اهداف شومشان نکرده است. تنها نتیجه این دور از خشونتها هزاران کشته، مجروح و مصدوم بوده است.در جریان این دور از عملیات تروریستی فرقه مجاهدین خلق هزاران انسان بیگناه کشته شدند. صدها کودک، زن و مرد اعم از پیر و جوان در خون خویش غلطیدند بی آنکه هیچ گناهی مرتکب شده باشند. تعداد زیادی خانواده بی سرپرست گشتند و کانون گرم هزاران خانواده از هم پاشیده شد.مسئولین این فرقه شرایطی را بوجود آوردند که نه تنها این شرایط کمکی به رهایی مردم ایران نکرد بلکه باعث بسته تر شدن فضای جامعه گردید.فرقه مجاهدین هزاران انسان را که حاضر بودند همه چیز خود را برای مردم و کشورشان فدا کنند با فریب و دروغ به عراق کشانید و در آنجا همه آنان را پیر و فرسوده کرده و همه انگیزه ها را از آنان گرفت. انسانهایی که خود به اصطلاح برای آزادی وطن، آنجا رفته بودند خود اسیر تار و پودهای عنکبوتی تشکیلات فرقه رجوی شدند. هزاران کودک بی گناه در این دوران از والدین خویش جدا گشتند و در کشورهای مختلف بی سرپرست رها گردیدند و مورد انواع سوء استفاده ها قرار گرفتند.
همچنین به کارنامه سیاه این فرقه، جاسوسی و همکاری با دشمنان میهن را نیز باید اضافه نمود. مسئولین فرقه در این دوران هیچ حد و مرزی را برسمیت نشناختند. در کارنامه روزانه دور دوم عملیاتهای ترویستی فرقه مجاهدین جنایات بسیاری نهفته است. در هر روز از روزهای این دوران 26 ساله شاهد جنایات و ددمنشی های این فرقه میباشیم. در این دوران روزی را نمیتوان پیدا کرد که رهبر و مسئولین این فرقه مرتکب جنایتی نشده باشند.
در واقع این جریان و فرقه ضد میهنی لکه ننگی در تاریخ با شکوه ایران زمین به شمار می آید و نام این فرقه در لیست سیاه این دوران تاریخی ایران ثبت گردید. اما دیگرعمر این دوران سیاه و ظلمانی به سر رسیده و این فرقه در حال کشیدن نفسهای آخر خویش میباشد. دیری نخواهد پایید که شاهد فروپاشی ستونهای لرزان این تشکیلات شیطانی خواهیم بود. امروزدیگر تمامی زوایای چهره کریه این فرقه، رهبر و مسئولین آن بر همگان مشخص شده و این فرقه هیچ چیز جز ننگ ابدی برای خود باقی نگذاشته است. اما اکنون که این فرقه در سراشیب سقوط و نابودی قرار گرفته نباید جنایات این فرقه را به فراموشی سپرد بلکه سران این فرقه جنایتکار شباید در یک دادگاه بین المللی به پای میز محاکه کشانده شوند و جوابگوی این همه ترور و آدمکشی که در کارنامه خود دارند باشند.
محسن عباسلو، کانون آوا، بیستم ژوئن 2007