نامه ای از ابراهیم خدابنده
ابراهیم خدابنده، سایت دکتر بنی صدر، بیست و دوم ژوئیه 2007
مقاله ای در روزنامه فرانسوی لیبراسیون به تاریخ 24 مه 2007 نوشته کریستوف ایاذ توجه فوق العاده مرا به خود جلب کرد.
http://www.liberation.fr/transversales/portraits/255706.FR.php?mode=PRINTERFRI
این مقاله اشاره به یک مرد 48 ساله ایرانی- فرانسوی به نام رافائل- کریم جوانی دارد که حدود 20 سال است در تبعید در فرانسه بسر میبرد. بر اساس این مقاله این مرد عضو سابق سازمان مجاهدین خلق تحت رهبری مسعود و مریم رجوی که قصد دارد رژیم ایران را سرنگون کند می باشد. این مرد کتابی به نام الله و من نوشته است. در این کتاب جنجالی او تشریح میکند که چگونه بعد از جدایی از سازمان مجاهدین، خلق از اسلام و خدا نیز جدا شده است. جوانی یک مسلمان شیعه ایرانی بوده که حالا نه تنها به سازمان مجاهدین خلق یا حتی اسلام، بلکه به خود خدا هم پشت کرده است.
نگارنده به عنوان یک عضو سابق سازمان مجاهدین خلق، زمان و انرژی بسیاری به جهت مطالعه بر روی فرقه ها گذاشته ام، ( از مقطع جدائي از مجاهدين تاكنون ). من به این نتیجه گیری محض رسیده ام که سازمان مجاهدین خلق یک فرقه مخرب با تمامی خصوصیات فرقه های مدرن همانگونه که توسط جامعه شناسان و روان شناسان تشریح شده است می باشد. این فرقه تحت بیرق اسلام شیعی فعالیت میکند، اما در حقیقت مانیپولاسیون روحی را اعمال نموده و از تکنیک های مجاب سازی تحمیلی و متدهای روانی برای کسب کنترل کامل بر روی ذهن و جان اعضا و پیروان خود استفاده میکند.
یک نمونه از نتیجه تخریب اجتماعی عملکرد فرقه ها را میتوان در مورد آقای جوان مشاهده نمود. او نه تنها سازمان را نفی کرده بلکه هر گونه مذهب و حتی خدای تبارک را نیز رد می نماید. او بعد از اینکه نسبت به فرقه ای که ادعا میکرد یک تشکیلات مذهبی است سرخورده شده است ایمان خود را به خدا هم تماما از دست داده است.
من معتقدم که این مورد نیاز به بررسی دقیق توسط رسانه ها و همینطور مددکاران اجتماعی به عنوان یک نمونه از اینکه چگونه فرقه ها میتوانند به روابط اجتماعی و اخلاقی آسیب برسانند ؛ دارد.