افشاگری فیلم سینمایی سرهنگ ثریا درباره ماهیت مجاهدین خلق، خشم و عصبانیت آنها را به دنبال داشته است؛ آنها از ابزارهای رسانهای خود برای انکار واقعیت مطرح شده در فیلم بهره میبرند و تلاش میکنند صدای حقیقت به گوش جهانیان نرسد.
سرهنگ ثریا محصول سازمان هنری رسانه ای اوج و اولین فیلم بلند سینمایی لیلی عاج است که سال ها به عنوان نویسنده و کارگردان تئاتر فعالیت داشته. او در این فیلم سینمایی بر اساس یک ماجرای واقعی داستان چند خانواده را روایت کرده است که در جوار اردوگاه اشرف، کمپی به نام آزادی را تشکیل دادند. هدف آن ها از تاسیس کمپ، ملاقات با اعضای خانواده خود و نجات آن ها بود که در بند مجاهدین خلق گرفتار شده اند.
اشرف نام پادگان نظامی مجاهدین خلق است که صدام در کشور عراق در اختیار آن ها قرار داده بود. عنوان این مقر برگرفته از نام اشرف ربیعی، همسر اول مسعود رجوی از اعضای این سازمان تروریستی است که در دهه شصت توسط نیروهای سپاه پاسداران به همراه موسی خیابانی نفر دوم این سازمان کشته شد. رجوی بعد از آن با مریم قجر عضدانلو (رجوی) ازدواج کرد و در کشور عراق گروه خود را با هدف فعالیت های تروریستی، عقیدتی، رسانه ای و جاسوسی سامان داد.آموزش نظامی اعضای گروه برای انجام عملیات های علیه ملت ایران و عراق به همراه آموزش دیگر نیروهای تروریستی منطقه از جمله طالبان و القاعده دیگر فعالیت مجاهدین در پادگان اشرف بود.
این مرکزِ آموزش و تربیت تروریست ها پس از اعتراض مردم عراق و صاحبان زمین های غضب شده، این کشور را ترک کردند و حالا از داخل اردوگاهی محافظتشده در منطقهای بین پایتخت آلبانی (تیرانا) و شهر ساحلی دورس مشغول فعالیت های رسانه ای علیه ایران هستند.
فیلم سرهنگ ثریا داستانی واقعی از دل کمپ آزادی را روایت کرده است و نشان می دهد، مجاهدین خلق چگونه روح آدم ها را سرقت می کنند تا جایی که حاضر می شوند به خانواه خویش سنگ پرتاب کنند.
سرهنگ ثریا در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و مورد توجه مخاطبان، منتقدان و اصحاب رسانه قرار گرفت. بغض و اشک ثریا عبداللهی به همراه خانواده هایی که فرزندشان اسیر مجاهدین خلق هستند، توجهات را بیش از پیش به سمت فیلم جلب کرد و بار دیگر واقعیت این گروه و جنایت هایش سر فصل موضوعات رسانه ای قرار گرفت.
پس از ترورهای ناجوانمردانه دهه شصت، عملیات مرصاد، ماجراهای قرارگاه اشرف و … در مناسبات سیاسی و اتفاقات اخیر اجتماعی که چند ماهی است در ایران رخ داده نام مجاهدین دوباره پررنگ شده. آنچه در همه اتفاقات مذکور مسلم است دشمنی و ماهیت این گروه است که هنوز هم علیه مردم فعالیت میکنند.
سینمای ایران به تناوب سراغ مجاهدین خلق رفته است و حالا وجهی تازه از آن ها توسط فیلم “سرهنگ ثریا” بازنمایی شده و توانسته تلنگری دوباره به مخاطب درباره انحراف مجاهدین بزند. سازندگان فیلم در رسانه های مختلف از جمله شبکه جهانی جام جم خطاب به ایرانی ها گفتند فریب شعارهای این گروه را نخورید و مواظب دام آن ها باشید.
از قضا تشت رسوایی این گروه سال ها است افتاده و غالب مردم به همراه طیف های فکری و سیاسی موضعی منفی در قبال مجاهدین دارند. آن ها اما در پی تطهیر خود هستند و هر بار نقشه ای تازه رو می کنند. کما این که ثریا عبداللهی در یک برنامه تلویزیونی توضیح داد فرزند او در دهه هشتاد به دام مجاهدین افتاد. این نشان می دهد گروه مذکور همچنان خیال خام برای ایران در سر دارد و البته نسل جوان را هدف قرار داده است. از این روست که افشاگری فیلمی چون سرهنگ ثریا را بر نمی تابد و در رسانه های خود، با ادبیاتی توهین آمیز، داستان آن را قلب واقعیت می داند حال آن که بر اساس مستندات موجود و نیز روایت شاهدان زنده، آن چه در فیلم به نمایش در آمده، عین واقعیت است.
در فیلم سرهنگ ثریا چرایی تقابل مجاهدین مقابل خانم ثریا عبدالهی و دیگر خانواده های ایرانی نشان داده می شود و حالا در خارج از فیلم شاهد صف بندی دوباره مجاهدین در برابر ثریا و دیگر خانواده ها هستیم.
همه تلاش مجاهدین خلق این است تا صدای سرهنگ ثریا به گوش جهانیان نرسد و برای این منظور بلافاصله ساز و برگ رسانه ای شان را به خط کرده اند. بی شک اکران جهانی فیلم، ماهیت آن ها را بیش از پیش عیان می کند؛ همان طور که تهیه کننده فیلم گفته است: “حداقل تاثیری که اکران جهانی سرهنگ ثریا میتواند داشته باشد این است که سازمانهای بینالمللی با ماهیت مجاهدین خلق آشنا شوند و از حمایت آنها دست میکشند. اینطور میشود که اسرای آنجا راه گریزی خواهند یافت تا به آغوش خانوادههای خود برگردند. البته مخالفان هم پروپاگاندا و تبلیغات خود را دارند و تلاش میکنند تا فیلم دیده نشود. اما باید بگویم در ایران کسی نیست که از مجاهدین متنفر نباشد.”