سلام به برادر عزیزم. طاعات و عبادات قبول درگاه حق. امیدوارم سلامت باشی. پدر الحمدالله خوب است، برادران و خواهرانت و دیگر اعضای فامیل خوب هستند و برایت سلام میرسانند.
برادر مهربانم در ماه مبارک، ماه میهمانی خدا هستیم. واضح و خودمونی تر بگم خداوند بساط جشن بر پا کرده است، این جشن را خدای مهربان برای ما آماده کرده که ما در این جشن سرنوشت خودمان را رقم بزنیم به بهترین حال.
علی جان از خدا بخواهیم کمکمان کند کـه در این ماه رمضان تمرین کنیم ترک هرآنچه که باعث سیاهی دل و جانمان شده است.
ماه مبارک رمضان، ماه میهمانی خدا، ماه خوبی هاست. ماه رحمت و آمرزش و ماه خیر و برکت است. علی جان در این ماه مبارک از خدای بزرگ و مهربان بخواهیم هر چه بساط ظلم و ستم است از روی زمین برداشته شود. امیدوارم این ماه، ماه برچیده شدن بساط شیاطینی امثال فرقه منفور رجوی و اربابانش باشد.
برادر خوبـم در این اوایل سال، دراین ایام مشغله ام زیاد بود و کمتر فرصت نوشتن پیدا کردم. خودت بهتر میدانی که پدر بیمار است و به مراقبت بیشتری نیازدارد . اما کوتاهی کردن در نوشتن نامه دلیل بر فراموش کردن برادرم نیست. حرف برای گفتن زیاد دارم. دلنوشته هایم زیاد است. من انتظار دارم و این انتظار زیاد هم نیست. منتظر عیدی از جانب تو بودم. برای یک بار هم شده در این سی و چند سال منتظر یک دستخطی یا تماس تلفنی از تو بودم.
برادر خوشکلم از تو میخواهم و انتظار دارم و میگویم که بدانی ایام بی تو، بهار بی تو، برای اعضای خانواده ات رنگی ندارد و به این گفته من ایمان داشته باش. خانواده ات تو را میخواهند. علی جانم ما هنوز چشم به راه تو هستیم، قلب ما از دوری تو شکسته است. عزیز دلم به صاحب این ماه خسته ایم و افسرده، غم دوری، دیوانه مان کرده است .تنها دیدار تو شیرینی این درد است. چشمان ما در این سی چند سال هنگام سال تحویل و همیشه گریان بوده از دوری تو که عزیز جان هستی خسته و بیجان شده ایم .
یوسف گمگشته مادر ای کاش نسیمی لااقل بوی تو را برای ما به ارمغان بیاورد یا نامه ای از تو به ما برسد یاتماس تلفنی که مرهمی باشد بر این زخم چندین و چند ساله عزیزم. علی جان در این ایام پدر خیلی بیمار بود. لحظه ای نیست که تو را صدا نزند و تو را از خدا نخواهد. خیلی این لحظات بر من سخت می گذرد. وقتی شاهد التماس و ناله کردن پدر به درگاه خداوند هستم داداشی گلم، مهربانم رمضان یك تحولِ درونی است که باید گم شده های درونی را پیدا کرد.
بـه مرحمت خدا در روزها و شبهای ماه مبارک باید خودمان را پیدا کنیم ولی میدانی مشکل کجاست مشکل این است که سالهاست برادرم پرواز كردن را فراموش كرده است. خود را گم کرده است و توانایی هایش را فراموش کرده است. یاری خواستن از خدا را فراموش کرده است. علی جان در مکتب ما نا امیدی معنا ندارد، نباید نا امید بود و ما هم نا امید نیستیم. منتظر پرواز برادرمان میمانیم که بال پرواز و عقل و ایمان و جان و روح خود را از هر قید و بندی آزاد کند. علی جانم از خدا بخواه و مطمن باش یاری ات می‌کند.
چون خودش گفته هر كه هستی و هرچه هستی من از مادر بهت نزدیكترم و خودت می دانی که فرزند چقد برای مادر عزیز است. و هیچوقت از محبتش به فرزند کم نمی شود. علی جان این دعا را حتما خوانده ای و بهش ایمان داری :
« لاَ تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنتَ الْوَهَّابُ »
بارالها، دل های ما را بـه باطل میل مده پس از آنكه بـه حق هدایت فرمودی، و بـه ما از لطف خویش اجر كامل عطا فرما …..
برادر نازنینم ما منتظرت هستیم در این ماه خوبی ها. التماس دعا دارم در لحظه های قشنگ ربنا، ما را هم دعا کن عزیزم. در پایان مجددا بهار طبیعت و بهار قرآن را به برادر خوبم تبریک می گویم و صورت ماهت را میبوسم. دوستت دارم خواهرت کوچکت زهرا.
۰۹۱۱۲۸۴۲۲۸۲/۰۹۰۳۱۳۲۷۵۲۶