یک بار دیگر توطئه سازمان مجاهدین خلق بر علیه یکی از اعضا نقش بر آب شد

حمید محمد آتابای موفق شد برگه اقامت آلبانی خود را بگیرد

در مقاله امروز که با همت حمیدمحمد آتابای نوشته شده، به خیانتهای سران سازمان ضد انسانی مجاهدین خلق اشاره میکنیم که اعضا خود را نزدیک به 4 دهه با شستشوی مغزی فراوان و با ترفندهای مختلف، وفادار به فرقه نشان داده اند. و زمانی که آن فرد با واقعیتهای موجود فرقه رجوی آشنا شده و قصد جدایی از آنها را دارد ، سران مفلوک این فرقه ضاله بدون آنکه حتی یک لک و یا یک ریال به او بدهند ، هویت واقعی او را نیز از سیستم اداری آلبانی حذف می کنند تا وی مجبور به برگشت به این سازمان تروریستی شود. غافل از اینکه خانواده با آغوش باز از فرزند خود استقبال می نماید. در ادامه افشاگریهایی از حمید محمدآتابای که شاید قبلا هم به آن اشاره شده باشد ولی اکنون بصورت تکمیلی در اختیارتان قرار میگیرد اشاره می کنیم.

دهم شهریور ۱۴۰۱ طرح فرار از سازمان مجاهدین به اصطلاح خلق را اجرا کردم ولی موفق نشدم و پس از دو روز بازجویی های مکرر و تهدید و تطمیع و با گذاشتن تعهدات اجباری که شخص مسعود رجوی با خدعه و نیرنگ از اعضای سازمان می‌گرفت، علی رغم تمام این کثافت کاری های مسعود رجوی پسند وقتی عزم جزم کردم به دیدار خانواده عزیزم بشتابم و زندگی را تجربه کنم دیگر برنتابیدند و روی سگشان را نشانم دادند.

من روز قبل گوهر بی بدیل، از انگشت شمار فهمیده ترین، برگزیده ترین ، ووو… توصیفات دروغین رجوی بودم. اما …
چون خواستم با خانواده عزیزم چت کنم یک روزه ره صد ساله را پیمودم و مزدور شدم. عجبا از عرش تا چاه چون تسلیم سازمان نشدم. دیگر خواستم آزاد باشم. غل و زنجیرها را از دست و پایم باز کنم و دیگر بار متولد شوم قرار شد که دیگراشرف را ترک کنم …
کینه ای که در دل سران سازمان بارآورده بودم، باعث شد در شقاوت وصف ناپذیری نه تنها حتی تا تیرانا مرا نرساندند، نه تنها حتی یک لک واحد پول آلبانی ، یا بقولی یک ریال ندادند بلکه دم درب اشرف اسارت گاه انسان های بیگناه مغز شویی شده رهایم کردند به این امید که شاید این نقطه تسلیم شوم، اما نور تولدی تازه، بوی خوش زندگی حتی در غربت و تنهایی اما در تماس با خانواده و در کنار خانواده با عزمی جزم سر بلند و مفختر به خانواده عزیزم زندگی را انتخاب کردم .

هر کسی فرار میکرد یا اعلام خستگی و پس از یک سال و نیم حبس کشیدن کثیف ترین کار سازمان با کسی که میخواست اشرف را ترک کند، برای اینکه سوژه را مزدورخودشان نگه دارند او را با چندرغاز میخریدند. اما افتخارم این بود یکی از معدود نفراتی باشم که ، نه تنها هیچ چیزی از انها نگرفتم که هیچ و سر خم نکردم این باعث شد که همه پرونده ها و مدارک مرا در وزارت کشور نابود کنند. از کارت اقامت پنج ساله ام که دولت آلبانی به هرکسی جدا گانه میداد، کارت بیمه پزشکی که دکتر فامیلی البانی داده بود، مدارک و پرونده ها، همه را در اداره مهاجرت از بین برده بودند.

اما اما اما
خورشید پس ابرها نماند. روسیاهی به سازمان مجاهدین ماند و با تلاش آقای داشامیر و سایر دوستان برگه اقامتم را امروز گرفتم و توطئه های سازمان کثیف سازمان مجاهدین نقش بر آب شد .

حمید محمد آتابای
حمید محمد آتابای و داشامیر مرصولی
حمید محمد آتابای
حمید محمد آتابای

نویسنده: حمیدمحمد آتابای – آلبانی
گردآوری و تدوین: محمد اتابای – گلستان

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا