طی روزهای اخیر آقای میری حسینی برادر سرباز برده ، حسین حسینی گرفتار در اردوگاه فرقه رجوی در آلبانی با حضور در دفتر انجمن نجات استان آذربایجان غربی از اولین تماس برادرش بعد از اسارت در دست فرقه رجوی با وی سخن گفت.
آقای حسینی که ساکن شهر سلماس است ، در دیدار مسئول نجات استان آذربایجان غربی گفت: قبل از همه از تمامی تلاش های انجمن نجات به خاطر انتشار پیام های ویدئویی خانواده ما در فضای مجازی و ظلمی که توسط مجاهدین بر علیه برادر سربازم طی سالهای طولانی گذشت تقدیر و تشکر می کنم. این فشارهای رسانه ای انجمن نجات بود که رهبران مجاهدین را مجبور کرد شرایط هرچند محدود و کنترل شده برای تماس برادرم حسین با ما را فراهم کنند. برادر من جزو معدود کسانی است که هم در اسارت صدام بوده و هم اکنون نیز در اسارت گروه تروریستی مجاهدین به سر می برد. لذا این ظلم مضاعفی است این جنایتکاران در حق برادر من مرتکب شده اند.
آقای میری حسینی می گوید: بعد از صحبت با برادرم حسین، احساس دوگانه ای دارم. از یک سو خانواده ما خوشحال است که بالاخره توانست بعد از چند دهسال صدای حسین را بشنود. اما آنچه که در این تماس، من و خانواده مان را آزرده خاطر کرد و به فکر فرو برد، وضعیت روحی و روانی حسین بود که هیچگونه سازگاری با خلق و خوی ما نداشت.
آقای میری حسینی ادامه داد: وقتی خبر فوت پدر و مادرمان را بعد از چندین سال دوری به حسین دادم او هیچ احساسی نداشت، نه همدردی و نه کوچکترین ناراحتی. از اینکه در دل و زبان حسین هیچ احساس و عاطفه ای برای خانواده اش نمی یافتم، رهبران مجاهدین را در دلم لعن و نفرین می کردم که راستی آنان با برادر من و امثال او چه کردند؟
مسئول انجمن نجات نیز گفت: این همان بلایی است که فرقه ها بر سر فرزندان ما می آوردند. آنها را با فریب از جامعه و اجتماع انسانی جدا کرده و در قرنطینه نگهداری می کنند. سپس آنان را با “تحمیل روانی و بازسازی فکری”، تبدیل به ربات هایی می کنند که دیگر از احساسات انسانی و آنچه که خدا در وجودشان گذاشته است خبری نیست. برده هایی تمام عیار که صرفا برای پیشبرد اهداف شیطانی و جنایتکارانه رهبران فرقه ها کاربرد دارند. این آن خسارت جبران ناپذیری است که فرقه ها می توانند در اجتماع انسانی ببار بیاورند. به همین دلیل هم ما مصمم به نجات فرزندان اسیر خانواده ها البته به کمک خودشان از دستان فرقه ناپاک رجوی هستیم.
آقای میری حسینی مجددا رشته کلام را به دست گرفت گفت: دقیقا به همین دلیل است که اکنون مصمم تر از گذشته خانواده ما خواهان ملاقات حضوری با برادرم حسین است تا بتوانیم او را از این شستشوی مغزی و زندگی برده وار نجات دهیم.
وی ادامه داد؛ برادرم خیلی سرد و بی روح صحبت می کرد. پرسیدم زن و بچه داری گفت اینجا از این جور چیزها خبری نیست. ازدواج و داشتن زن و فرزند ممنوع است. گفتم پس، بعد از این همه سال تو چی داری؟ نه زن داری نه بچه داری نه پول، خانواده ات را هم که از تو گرفتند. در جنایتات شان هم که تو را شریک کردند. اگه این مدت را چوپانی می کردی مطمئنا برای خودت کسی بودی و خانواده ای داشتی و سالم زندگی می کردی.
در پایان این دیدار مسئول انجمن نجات گفت: امید به آزادی تمامی اسیران دربند فرقه رجوی تنها چیزی است که نباید آن را از دست داد. تمام تلاش ما این است که توجه صلیب سرخ جهانی و ارگانهای حقوق بشری را برای کمک به خانواده های دردمند در قبال فاجعه انسانی که از خاک عراق شروع و اکنون در آلبانی ادامه دارد جلب کنیم تا تنها خواسته خانواده ها که همانا ملاقات حضوری با عزیزانشان تحت نظارت صلیب سرخ جهانی در خاک آلبانی است محقق شود.
علی صدر