ایرانیان طالب جنگ نیستند"
" ما بلای ویگرانگری که بعنوان حمایت بر سر ملت عراق آمده است را شاهدیم هرگونه تجاوزی به ایران محکوم است "
"آقای داعی الاسلام ما خواستار جنگ نمی باشیم"
سوسن نوروزی , بیست و چهارم اوت 2007
همانطور که انتظار میرفت حسن داعی الاسلام، نه که نام برازنده وی، حسن داعی الجنگ می باشد هدفش از شرکت در برنامه تلویزیونی VOA تایید برنامه های جنگ طلبانه فرقه رجوی بود.
او سالهاست هزینه پژوهشگریش را در وارونه پیمودن مسیر حقوق مسلم ایرانیان از سیا دریافت می دارد و درسالهای اخیر نیز با بالارفتن هزینه هایش همانطوریکه آشکار شده بدلیل سیری ناپذیری اش از مادیات دنیوی، در کنار مستمری دریافتی از سیا، بر سر سفره سرمایه غارت شده ملت رنجدیده عراق نیز به همنشینی مریم رجوی رفته و به تقسیم غنایم آن رنجدیدگان پرداخته است
او در جلسه گفتگوی تلویزیونی خود با VOA از اقرار به فرقه ای بودن خود، سخت طفره رفت.
این ایرانی واخورده که میان مدافعین حقوق بشری جایگاهی ندارد، سرسختانه و عاجزانه برای ایرانیانی که در وطن به امرار معاش مشغول و در شرایط اقتصادی بسیار بد قرار دارند، بعنوان مدعی مدافع حقوق ملت مظلوم ایران، همچون سرور خود (رجوی های وطن فروش) که از درک واقعیات های ایران عاجز اند، از ارباب بزرگتر خود (جناح جنگ طلب آمریکا) طلب آتش جنگ با ایرانیان را می نمود.
در این برنامه بکرات شاهد بودیم که داعی الجنگ تهاجم و انگ زنی به طرف مقابل را همچون اسلاف خود، در دستور کار قرار داده بود.
متاسفانه در این گفتگمان، هیچ نشانی از بحثی منطقی که نتیجه ای مثبت را حاصل شود مشاهده نگردید، چرا که طرف مدعی پژوهشگری، بکرات موضع بحث را نادیده گرفته و
آن را به یک نمایش فرقه ای منحرف می نمود و برای موجه نشان دادن آرمان های سیاه فرقه ای خود، سعی در ترور شخصیت سیاسی طرف مقابل داشت و به نظر میرسید که از این شاهکار خود نیز احساس رضایت دارد. در چهره او بوضوح خوانده میشد که قادر نیست کوچکترین درکی از عواقب وخیم نظرات خود در جنگ افروزی برای سرنگونی رژیم را برای ملت ایران همانند هم مسلکان اش داشته باشد.
همانطور که از خصوصیات فرقه پرستانه این فرد انتظار میرفت تنها هدفش تبیین افکار رهبران مجاهدین (حال که خود جرئت و شهامت شرکت در گفتمان ها و مناظره را ندارند، بنابراین از چهره های پنهان خود استفاده می نمایند) بود و در تمامی طول برنامه پایمال شدن حقوق ملت ستمدیده را از طرف مدعیان دروغین مدافع حقوق بشری مورد تایید قرار داده و آنرا حرکتی به نفع مردم ایران قلمداد می نمود! متاسفانه در این راستا 3 مورد تلفن بنام ایرانی های طرفدار جنگ در تایید نظرات ایشان از صدای آمریکا پخش گردید.
حال مشخص نیست که طبق معمول اشغال خطوط تلفن برنامه VOA توسط افراد وابسته به حسن داعی الجنگ بوده که از ساعتی قبل تر با یک برنامه ریزی منسجم انجام گرفته بود؟ و یا بطور اتفاقی فقط کسانی موفق شدند به حمایت از نامبرده با آن برنامه تماس بگیرند و خواهان جنگ آمریکا علیه ایران بودند؟ و نیز آیا افراد تماس گیرنده از ماهیت حسن داعی الجنگ و نیت شوم نامبرده اطلاع داشته اند یا نه؟ نکته حائز اهمیت اینکه، بسیاری از مردم در ایران با حسن داعی الجنگ (الاسلام) و اهداف خائنانه او آشنا نیستند و ایشان نیز زیرکانه خود را حامی و طرفدار حقوق ایرانی معرفی نمود.
چون موفق نشدیم تا از صدای آمریکا خواسته امان را بگوش جنگ طلبان برسانیم و متاسفانه هر آنکس که می تواند با صدای آمریکا تماس بگیرد و حتی اکثر شرکت کنندگان در نشستهای آن برنامه، خواستار مداخله بیگانگان بر وطن امان می باشند در غیر اینصورت خط ارتباطی دچار اشکال گردیده و قطع می شود!.
بدین وسیله از مدافعین و فعالین حقوق بشری در خواست داریم تا به هر وسیله ممکنه در مجامع آمریکایی و اروپایی صدای اکثریت ملت ایران باشند.
ما خواستار استقلال سیاسی و اقتصادی و تمامیت ارضی کشورمان بدست حکومت گرانان عادل هستیم، حضور بیگانه هرگز استقلال و آزادی و شرایط اقتصادی بهتری را برای ملت ایران تضمین نمی کند همانطور که بر ملت عراق و افغانستان و…… نیز چنین شد.
ما ایرانیان شوک های عصبی وارده از جنگ 8 ساله را از یاد نبرده ایم، زخم های جبران ناپذیر آن دوران در خاطرهمه مانده است، حال که سالهاست تمام شرایط سخت را تحمل نموده ایم و نیاز مند حمایت مدافعین واقعی حقوق بشری جهت احقاق حقوق و نیز آزادی های قانونی و بر حق خود می باشیم و معتقدیم با حرکت های اصولی و برنامه ریزی شده قادر هستیم به حقوق از دست رفته خود دست یابیم، دیگر طالب جنگ دیگری در سرزمین امان نیستیم، تا باز هم به بهانه جنگ هر صدایی خاموش گردد و نیز تکه نان مانده در سفره ها ی 90 % مردم برداشته و به جبهه های جنگ روانه گردد.
ما دیگر تحمل اینکه جوانان به جبهه های جنگ اعزام و کشته شوند را نداریم و میدانیم که شرایط جنگی مسائل اقتصادی و سیاسی را در ایران سخت تر خواهد نمود.
این فرد خائن (حسن داعی الجنگ) در سالهایی که دوستانش بهمراه صدام حسین در جنگ با ایران شرکت داشتند را ندیده و نمیداند که در آن دوران چه ستمی بر ملت رفته است او از درک احساسات ایرانیان از دوران جنگ غافل است او نمیداند که بعد از 18 سال که از اتمام جنگ میگذرد هنوز ویرانه های جنگ در بخشی از خاک میهن چهره ای زشت را در میان خاک ایران به یادگار نهاده است، هنوز افراد شیمیایی مانده از دوران جنگ بسهولت در جامعه مشاهده می شوند و نمیدانی چگونه از آن دوران با او سخن بگویی و بدلیل دفاعش از کیان ایران چگونه قدردان او باشی؟ باری داعی الجنگها از درک دوران جنگ عاجرند آنها خواستار نابودی ایران انند.
این وحشی های بی صفت و بی هویت حتی در این شرایط دشوار (که میدانند هیچ ایرانی دیگر پذیرای آنان نیست) ویران شدن ایران را در والاترین آرزویشان قرار داده و به هر بهانه ای آنرا تشریح نموده و بر آن تاکید می ورزند.
بنام بسیاری از ایرانیان از مدافعین حقوق بشری در خواست داریم تا در جهت جلوگیری از بروز حادثه ای مشابه عراق و افغانستان و… در ایران تلاش نمایند.
سوسن نوروزی بیست اوت 2007
———————-
حضور یک عضو پشت پرده مجاهدین خلق در میزگرد صدای آمریکا
سایت مجاهدین دبلیو اس، بیست و چهارم اوت 2007
یک وابسته سازمان مجاهدین خلق به نام حسن داعی الاسلام با نام دستکاری شده حسن داعی در برنامه میزگردی با شما شبکه صدای آمریکا با عنوان گفتگو با جمهوری اسلامی یا تحریم کامل در تاریخ 19 آگوست شرکت کرد. در این برنامه که با حضور هوشنگ امیر احمدی تحلیلگر و کارشناس روابط ایران و آمریکا پخش گردید، طرفین طی یک مناظره ماهواره ای نقطه نظرات خود را درباره امکان تعامل و گفتگوی ایران و آمریکا و یا تحریم کامل گفتگو ابراز داشتند. هوشنگ امیر احمدی از موضع موافق مذاکره با ایران و حسن داعی به عنوان مخالف در این رابطه گفتگو کردند. حسن داعی الاسلام در بخشی از اظهاراتش ضمن رد هر گونه مذاکره و تعامل از سوی آمریکا با ایران، امیراحمدی را به وابستگی و اخذ کمک های مالی از جمهوری اسلامی متهم کرد. امیراحمدی ضمن رد این اتهامات یادآوری کردند که ایشان مواضع سازمان مجاهدین خلق را نمایندگی می کند، و این خط چیزی جز سوق دادن چالش ایران و آمریکا به سوی جنگ نیست. لازم به ذکر است چند روز پیش محمد حسین سبحانی از اعضای جداشده سازمان مجاهدین خلق طی مقاله ای در سایت اینترلینک ضمن بازخوانی نقش افراد خانواده داعی السلام در سازمان مجاهدین خلق، مسئولیت و وظایف تشکیلاتی حسن داعی السلام از سوی مجاهدین در آمریکا را مورد بررسی قرار دادند. سبحانی ضمن اشاره به سوابق حسین و فاطمه داعی السلام در سازمان مجاهدین درباره نقش حسن می نویسد:
"اما بعد از حسین داعی الاسلام و فاطمه داعی الاسلام، هم اکنون نوبت به حسن داعی الاسلام برادر دیگر از این خانواده رسیده است. حسن داعی الاسلام نیز که از اعضای فرقه محسوب می شود، مدتها به دلیل اینکه اقامت در کشور آمریکا را رها نکرده و به عراق برای اقامت دائم در فرقه نرفته بود، مورد سرزنش کامل مسعود رجوی قرار داشت. اما هم اکنون به دلیل سیاست های جدید سازمان بعد از سرنگونی صدام حسین و تسلط وی به زبان انگلیسی مورد توجه و استفاده فرقه در آمریکا قرار گرفته است."
سبحانی همچنین اشاره کرده است که حسن داعی السلام فعلا در نقش یک ملی – مذهبی وظایف تشکیلاتی خود را در آمریکا دنبال می کند و این در حالی است که مجاهدین هیچ گونه توضیحی درباره وابستگی و خویشاوندی او با فاطمه و حسین داعی السلام نمی دهند. سبحانی در این رابطه نوشته است:
"در حالیکه تاریخ مصرف افرادی مثل علیرضا جعفرزاده و علی صفوی رو به اتمام است، حسن داعی الاسلام فعلا بعنوان "ملی مذهبی" جا زده می شود و در محافل آمریکا مورد استفاده فرقه قرار می گیرد، بدون اینکه از سابقه خانوادگی وی در درون فرقه سخنی به میان آورده شود."
—————–
رهبران فرقه ها تاریخ و مدت مصرف اعضا را مشخص می کنند
محمد حسین سبحانی، کانون قلم، شانزدهم اوت 2007
با کمی دقت در قوانین نوشته و نانوشته در درون فرقه ها می توان به عمق خطر آنها برای جامعه پی برد. یک گروه یا سازمان سیاسی که با مشی خشونت و استراتژی مبارزه مسلحانه آغاز بکار کرده، بزودی با توجه با ساختار خود، ویژگی های فرقه گرایانه را تمام و کمال در درون خود جذب و نهادینه خواهد کرد. طبعاً در این دگردیسی، اعضای فرقه نیز مانند اعضای جوامع، خود از نخستین قربانیان می باشند. رهبران فرقه ها برای پیشبرد خطوط ایدئولوژیک و خشونت طلبانه خود به افرادی کاملاً مطیع و رام احتیاج دارند، طبعاً در این مسیر افرادی که می توانند یا می توانستند مانع یا تهدیدی برای اجرای این خطوط یا تعرض به جایگاه رهبری در درون فرقه باشند، باید زودتر از دیگران قربانی یا خاموش شوند. این امر بطور مشخص در درون فرقه مجاهدین بعد از انقلاب ایدئولوژیک در سال 1364 آغاز و در سال 1368 بعد از طلاق های اجباری تکامل پیدا کرد تا رهبری فرقه بدون مانع و تهدیدی از جانب هم قطاران خود یک سازمان سیاسی را به یک فرقه تمام عیار تبدیل کند.
بر همین اساس در شرایط کنونی، روابط و مناسبات در درون فرقه مجاهدین به شکلی درآمده که افراد از عناصری خلاق به عناصری مصرفی تبدیل شده اند. یکی از نمونه های بارز این امر حسین داعی الاسلام در درون فرقه مجاهدین می باشد.
حسین داعی الاسلام با نام مستعار علی قادری از اعضای قدیمی و ارشد سازمان مجاهدین خلق و از زندانیان سیاسی رژیم شاه می باشد که بعد از آزادی از زندان در بخش اجتماعی سازمان تحت مسئولیت محمد ضابطی فعالیت خودش را با سازمان ادامه داده است. وی بعد از شروع مبارزه مسلحانه در 30 خرداد 1360 به همراه مهدی فتح الله نژاد و منصور بازرگان تحت مسئولیت ابراهیم ذاکری سازماندهی شاخه سیاسی، نظامی سازمان رادر منطقه کردستان ایران و سپس عراق را بر عهده داشت. وی در سال 1364 در موضع عضو مرکزیت سازمان و معاونت مهدی ابریشمچی را در بغداد در موضع مسئولیت بخش پشتیبانی سازمان بر عهده داشت. اما وی بعد از سال 1368 و طلاق های اجباری در سازمان تحت برخورد قرار گرفت و از جایگاه خلاق و نظریه پردازی کنار گذاشته شد.
هنگامیکه تاریخ مصرف و استفاده حسین داعی الاسلام تمام شد، از سوی رهبری فرقه خواهرش فاطمه داعی الاسلام را برای جلوگیری از جدایی حسین داعی الاسلام، به عضویت شورای مرکزی، و بعدها به عضویت شورای رهبری سازمان در آورد.
البته یکی از دلایل رشد تشکیلاتی فاطمه داعی الاسلام نشان دادن ارتقاء دروغین جایگاه زنان در سازمان مجاهدین بعد از طلاق های ایدئولوژیک در درون فرقه بود، اما واقعیت امر چیز دیگری بود که در این مطلب فرصت پرداختن به آن نیست.
البته در شرایط کنونی فرقه این ارتقاء دروغین در مورد گروهی از زنان از جمله فاطمه داعی الاسلام نیز رو به پایان است. زیرا اساساً از نظر رهبری اعضای قدیمی و با سابقه در درون سازمان مجاهدین، چه زن و چه مرد، به دلیل کسب تجربه و یادگیری فن نمی توانند برای همیشه مورد اعتماد باشند و باید به صورت تبعیدی در بخش های تدارکاتی مانند آشپزخانه یا کارهای ساختمانی مورد استفاده قرار گیرند.
اما بعد از حسین داعی الاسلام و فاطمه داعی الاسلام، هم اکنون نوبت به حسن داعی الاسلام برادر دیگر از این خانواده رسیده است.
حسن داعی الاسلام نیز که از اعضای فرقه محسوب می شود، مدتها به دلیل اینکه اقامت در کشور آمریکا را رها نکرده و به عراق برای اقامت دائم در فرقه نرفته بود، مورد سرزنش کامل مسعود رجوی قرار داشت. اما هم اکنون به دلیل سیاست های جدید سازمان بعد از سرنگونی صدام حسین، و تسلط وی به زبان انگلیسی مورد توجه و استفاده فرقه در آمریکا قرار گرفته است.
البته این روش در مورد سایر افراد فرقه در خارج از کشور بعد از کنار گذاشتن افراد قدیمی گسترش پیدا کرده است و آنهایی که روزی در چارت تشکیلاتی سازمان مجاهدین "خارج از کشوری" محسوب می شدند و "سرکوفت" می خوردند الان "اعضای" واقعی فرقه محسوب می شوند و برای پیشبرد خطوط فرقه در خارج از عراق مورد استفاده قرار می گیرند. این امر بعد بعد از سرنگونی صدام حسین دیکتاتور سابق عراق و فعالیت فرقه مجاهدین در خارج از عراق گسترش پیدا کرده است.
البته دراین تردیدی نیست که حسن داعی الاسلام نیز مانند، قبلی ها، از جمله برادر و خواهرش یعنی حسین داعی الاسلام و فاطمه داعی الاسلام، بعد از مصرف توسط رهبری فرقه به دور انداحته خواهند شد. لازم به یادآوری است که در همین کشور آمریکا و محل مصرف حسن داعی الاسلام کم نبوده اند افرادی که با مدرک دکترا، قهرمان ورزش، پرفسور، سابقه دار زمان شاه و… بصورتی مصرف شده اند که الان دیگر رمقی از هیچ کدامشان باقی نمانده است.
مطمئناً وضعیت حسن داعی الاسلام و امثال وی نیز به این صورت خواهد بود و در حالیکه تاریخ مصرف افرادی مثل علیرضا جعفرزاده و علی صفوی رو به اتمام است، حسن داعی الاسلام فعلا بعنوان "ملی مذهبی" جا زده می شود و در محافل آمریکا مورد استفاده فرقه قرار می گیرد، بدون اینکه از سابقه خانوادگی وی در دیرون فرقه سخنی به میان آورده شود. البته در آینده نزدیک به دلیل مصرف زیاد رهبری فرقه از حسن داعی الاسلام در آمریکا، رابطه مخفی وی با سازمان مجاهدین بر ملا خواهد شد و باز او نیز به مانند بقیه از جمله برادر و خواهرش به دور انداخته خواهد شد.