نظام طبیعت نظامی بر پایه علت و معلول است و هیچ مسئله ای در جهان _ به خواست پروردگار _ بدون دلیل رخ نمی دهد و البته بین علت و معلول ها نیز دلایل کافی عقلی و منطقی وجود دارد.
سالهاست که مجاهدین به دلیل فعالیت های بارز تروریستی در لیست سیاه اروپا و آمریکا قرار گرفته است و هر سال نیز با وجود پنهان کاری در ارتکاب اعمال تروریستی دم خروس باعث می شود که همچنان در لیست ابقا شوند.
حضور "سازمان مجاهدین خلق" در لیست مذکور حداقل فایده ای که برای بازماندگان قربانیان ترور این گروه دارد این است که این گروه برای رفتار ضد بشری خود با محدودیت بیشتری مواجه شوند و مشکل تر از گذشته می توانند به ارتکاب اعمال ننگین خود مبادرت ورزند.
اما برای خدم و حشم سازمان در جا زدن در لیست تروریستی همانند انفجار بمب اتمی یا خورشید گرفتگی با اهمیت و حیاتی جلوه نموده است، متولیان این گروه علیرغم این که سعی در بی اهمیت جلوه دادن قضیه دارد، ماندگاری در لیست تروریستی اتحادیه اروپا و آمریکا چنان برایشان سنگین و حقارت بار است که بی اختیار سعی در اتصال تمام امور عالم به لغو یا عدم لغو این حکم دارند.
چنان که اگر این مسئله اتفاق نیفتد زمین و زمان در جهل و بدبختی و تبعیض خواهد ماند، نویسندگان بی سواد و پیرمردان قلم به دست مجاهدین آنچنان ناشیانه بین وقایع عالم و بود و نبودشان در لیست تروریستی ارتباط برقرار می کنند که هر انسان عاقلی را به قهقهه وا می دارد.
فرضاً استدلال می کنند که اگر قرار است حکومت به دست آنها بیفتد یا رژیم سرنگون شود و مردم انقلاب کنند لازمه آن لغو برچسب تروریستی است، اگر قرار است شورای امنیت به قول مریم رجوی سیاست مماشات با رژیم را کنار بگذارد، اگر قرار است مردم عراق در استقلال و آزادی زندگی کنند لازم است زمینه های این استقلال را آنها فراهم کنند و مقدمه موارد فوق خروج سازمان از لیست تروریستی است.
اگر قرار است مجاهدین در باره شیر مرغ تا جان آدمیزاد افشاگری کند، لغو برچسب در ابتدا باید صورت گیرد، توسعه ایران، آزادی ملت ایران، آزاد شدن سهمیه بندی، توسعه اقتصادی و تجاری، توقف اعدام ها، آسفالت جاده ها، کمک رسانی به سیل زدگان، پیروزی در میادین ورزشی و… همه و همه از نظر آنان مقدمه ای مؤکد دارد و آن هم لغو برچسب تروریستی از پیشانی سیاه این گروه می باشد و بس.
خنده دار است که همانند دیوانگان افسار گسیخته برای تحقق این خواست خود به هر دری می زنند، هر آواز و فریادی را امتحان می کنند، هم کاسه هر انسان نمایی می شوند، دوره می افتند و راهپیمایی 50 نفره و همایش عظیم 2 و 3 هزار نفره برقرار می کنند، فحشی می دهند و تخریب شخصیت می کنند و برای مقامات رسمی و منتخب ملت عراق عربده کشی می کنند.
به راستی این مفلوکان گمان می کنند که فرضاً از این لیست نیز خارج شدند چه گلی به سر ملت خواهند زد؟ آیا خروجشان از لیست تروریستی همانند باز کردن قلاده سگی هار یا گسستن بند اسبی چموش نخواهد بود؟!
آیا انسانیت و جامعه انسانی اعم از ایران و کرد عراق و شیعه جنوب و مرکز عراق آسایش خواهند داشت وقتی قاتلان بالفطره آزادانه در جامعه بگردند و از حامیان تروریست ها پول بگیرند و آدم بکشند و بمب گذاری کنند و اما نقاب بره را از چهره همچون گرگ خود برندارند. حقیقتاً سلامتی انسان های زیادی در باقی ماندن مجاهدین و در جا زدن آن در لیست تروریستی است، پس جایتان خوب است، خوش باشید و به حیات انگلی تان ادامه دهید.
مهدی عسکری، کانون هابیلیان، بیست و ششم اوت 2007