منتور کیکیا روزنامهنگار برجسته آلبانیایی با سی سال سابقه کار رسانهای است. در سابقه وی خبرنگاری تحقیقاتی در رسانههای مکتوب آلبانی و ریاست اتاق خبر در چندین شبکه تلویزیونی ازجمله شبکه تلویزیونی ملی تاپچنل و یورونیوز آلبانی دیده میشود. او در حال حاضر تحلیلگر مسائل سیاسی و امنیتی و مجری برنامهای در تلویزیون امسیان است. وی در گفتگو با هابیلیان، ضمن اشاره به تاریخچه خصومتورزی و نفرتپراکنی مجاهدین خلق علیه ایران، اظهار کرده است که آلبانی نمیخواهد بخشی از این تاریخچه باشد. این روزنامهنگار باسابقه، با تکرار روایت رسمی دولت آلبانی مبنیبر درکاربودن نیت انساندوستانه برای پناهدادن به مجاهدین خلق در سال 2013، تصریح میکند که کمپ تیرانا دیگر “جزیره”نیست و ساکنان اجازه ندارند در آنجا کاری جز پناهگرفتن انجام دهند. آنچه در ادامه میآید، متن کامل این مصاحبه است که در اختیار مخاطبان هابیلیان قرار میگیرد.
بهعنوان اولین سؤال، لطفاً درباره دلایل و جزئیات اقدام اخیر دولت آلبانی در حمله به مقر گروه مجاهدین خلق در تیرانا برای مخاطبین ما توضیح دهید. ارزیابی شما از این اقدام چیست؟
دفتر دادستانی ویژۀ [مبارزه با فساد و جرایم سازمانیافته] آلبانی (اسپاک) فرایند رسیدگی شفافی را درخصوص نظارت بر اقداماتی که ممکن است از خاک آلبانی -مشخصاً اردوگاه سازمان مجاهدین خلق- در قالب رهگیری غیرقانونی دادههای رایانهای؛ ایجاد تداخل در دادههای رایانهای؛ ایجاد تداخل در سیستمهای رایانهای؛ و سوءاستفاده از تجهیزات صورت بگیرد، در دستور کار دارد. ازینرو، با توجه به شواهدِ دال بر احتمال وقوع این اقدامات از اردوگاه مجاهدین خلق در مانز، دادگاه حکم بازرسی از ساختمانهای محل اقامت اعضای این گروه را صادر کرد.
در مقام ارزیابی، فکر میکنم این حق مقامات آلبانیایی است که در هرکجا و از هرکس در قلمرو جمهوری آلبانی بازرسی کنند. اینکه آیا خشونت به کار رفته فراتر از حد مجاز بوده یا خیر،مسئله دیگری است. آنچه مسلم است، اعضای مجاهدین خلق حق نداشتند مانع این شوند که نیروهای پلیس به وظیفه خود عمل کنند. این اقدام آنها باعث بروز حوادثی شد که شاهدش بودیم.
پس از اجرای عملیات در مقر گروه مجاهدین خلق، مقامات آلبانیایی از احتمال وقوع چندین عمل مجرمانه در آنجا، ازجمله تحریک به جنگ سخن گفتند. اگر این اتهامات ثابت شود چه اتفاقی برای مجاهدین خلق رقم خواهد خورد؟
اعمال مجرمانۀ احتمالی، آنهایی است که در بالا به آن اشاره کردم. در حالیکه پلیس دستگاههای الکترونیکی زیادی را، درمجموع حدود 150 دستگاه، ازجمله رایانه، لپتاپ و یواسبی، کارت حافظه و غیره را کشف وضبط کرده که هماکنون برای تحقیق و بررسی در اختیار دادستان است. من هم تعبیر “تحریک به جنگ” را شنیدهام، اما معتقدم که هدف دادستانی از بازرسی، ازبینبردن احتمال شکلگیری حملات سایبری از محل اردوگاه مجاهدین خلق، چه علیه ایران یا سایر کشورها، بوده است. اردوگاه دیگر “جزیره” نیست که دولت در آن نفوذی نداشته باشد، آنگونه قبل از عملیات بود. این مکان بخشی از قلمرو آلبانی است و ازین رو نمیتواند منبع تهدید -به هر شکل آن- باشد و برای مچاندازی با فرد، نهاد یا دولتی دیگر مورد استفاده قرار بگیرد. بااینحال، حتی چنانچه اتهامات به لحاظ قانونی تأیید شود، فکر نمیکنم قرار باشد هیچ یک از اعضای مجاهدین خلق به زندان بروند. معتقدم هدف از این بررسی و مداخله، توقف این فعالیت مخرب و ازبین بردن احتمال تکرار آن بوده است.
مقامات آلبانیایی اظهار داشتهاند که هرگونه تصمیم مبنیبر ادامه اسکان مجاهدین خلق منوط به اجرای تعهدات این گروه، یعنی فعالیت نکردن علیه ایران است. به نظر شما، با توجه به بیشاز چهار دهه سابقه مجاهدین خلق در خصومتورزی علیه ایران، آیا میتوان مداخلات این گروه را صرفاً با وضع قوانین سختگیرانه مهار کرد؟
این موضع رسمی تیراناست که مجاهدین خلق را در آلبانی اسکان دادند، نه برای ادامه فعالیت سیاسی علیه دولت تهران، بلکه تنها برای پناه گرفتن؛ زیرا جان آنها در عراق در خطر بود. آنها آزادانه در تیرانا تردد می کنند و شهروندان آلبانیایی رفتار نژادپرستانه یا اعمالی که نشان دهنده نفرت باشد، نسبت به آنها از خود نشان نمیدهند. اما باز هم تأکید میکنم که آنها فقط برای پناهگرفتن آنجا هستند و نه برای انجام اقدامات دیگر. سازمان مجاهدین خلق سابقهای پر از جنگ و نفرت با دولت ایران دارد، اما دولت آلبانی و خود مردم آلبانی در را به روی آنها باز نکردند تا جزئی از تاریخچهشان شوند. من عملیات پلیس و تحقیقات دفتر دادستانی را دقیقاً در همین راستا ارزیابی میکنم. آنها مجاهدین خلق را مهار کردند تا به منافع سایر دولتها و کشورها از جمله ایران آسیب نرسانند.
بهنظر شما، در صورت استمرار فعالیتهای مخرب مجاهدین خلق علیه تهران در خاک آلبانی، چه تهدیدات امنیتی ممکن است متوجه کشور شما شود؟
من فکر نمیکنم مجاهدین خلق به خودی خود تهدیدی برای شهروندان آلبانی و امنیت آن باشند. آنچه خطر محسوب میشود و در زمان پذیرش آنها ابتدا توسط سالی بریشا و سپس ادی راما، نسبت به آن هشدار داده شد، وارد چالش شدن با دولت ایران بود. حملات سایبری علیه مؤسسات عمومی و نهادهای مرتبط با امنیت آلبانی این را ثابت کرد. به همین دلیل، با تصمیم دولت برای اخراج سفیر و کارکنان سفارت ایران از تیرانا، روابط دیپلماتیک به نقطه صفر رسید.
با این حال، مداخله دولت آلبانی بهمنظور متوقف کردن حملات منشأگرفته از اردوگاه مجاهدین نشان دهنده عزم آلبانی برای برخورد با هرنوع اقدام علیه سایر کشورها شامل ایران از داخل قلمرو خود و مجبورکردن سازمان مجاهدین خلق به پایبندی به توافقنامه اقامت و سکونت در آلبانی است. به نظرم، ازین پس اردوگاه مجاهدین تحت نظارت مستمر دولت خواهد بود.
چرا دولت آلبانی در سال 2012 درخواست دولت آمریکا برای پناهندگی دادن به اعضای مجاهدین خلق را قبول کرد؟ باتوجه به این واقعیت که طبق اعتراف رهبران گروه، کشور دیگری در آن زمان حاضر به پذیرش آنها نبود؟ به عنوان یک شهروند آلبانیایی، این تصمیم را چطور ارزیابی می کنید؟
ورود گروه مجاهدین خلق به آلبانی اقدامی نبود که با استقبال افکار عمومی مواجه شود. منتقدان زیادی بودند که می گفتند این کار غلط است، دقیقاً به این دلیل که مطمئن بودند منبعد دولت تهران تهاجمی خواهد شد. خود دولت آلبانی میدانست که این کار هزینه دربرخواهد داشت، همانطور که عملاً داشت.همچنین معتقدم انداختن مشکل به گردن کشور شما درست نیست. اما دو دلیل برای حضور آنها در اینجا وجود دارد:
برای درک اینکه چرا درخواست آمریکا را آلبانی پذیرفت درحالی که سایر کشورها نپذیرفته بودند، باید درک کنیم که روابط آلبانی با ایالات متحده بسیار خاص است. آلبانیاییها مدیون آمریکاییها هستند و آلبانی متحد نزدیک ایالات متحده است. هرچند، پذیرش درخواست آمریکا تحت تأثیر این واقعیت هم بود که مردم آلبانی در تاریخ خود در مواقع نیاز توسط کشورهای دیگر مورد استقبال قرار گرفتهاند. و به این دلیل است که در مواقع مشابه، مثلاً زمانی که دولت میخواست درخواست آمریکا انتقال بقایای سلاحهای شیمیایی سوریه را به آلبانی بپذیرد، شاهد اعتراض عمومی نبودیم.
بااینحال، مجاهدین خلق را در آلبانی نپذیرفتند تا به جنگ خود با دولت ایران ادامه بدهد، بلکه به آنها برای زندگی امن پناه داده شد. من معتقدم هیچ دولتمرد آگاهی در آلبانی نمیپذیرد که از خاک آلبانی حملات به ایران طرحریزی شود. حتی در بین شهروندان آلبانی نیز نفرتی از مردم ایران وجود ندارد.