فرقه ی ضد ملی وایران ستیز رجوی به مناسبت 30 تیر که سالگرد منحوس تشکیل شورای به اصطلاح مقاومت است، بیانیه ای صادر کرده و در قیاسی مع الفارق با اعلام اینکه این روز با سالگرد قیام ملی وخونین 30 تیر 1330با موضوعیت پشتیبانی از پروسه ی ملی کردن صنعت نفت ایران – که دراساس گام بزرگی برای کسب استقلال ایران نیمه مستعمره بود- مقارن بوده ، منتی هم برگردن زنده یاد دکتر مصدق گذاشته وخود را – که تا خرخره در وابستگی به دشمنان متخاصم وخیانت به کشور غرق شده – پیرو ایشان معرفی کند و تشکیلات جهنمی شان را هم ارز وهم شأن تشکلی معرفی نمایند که حماسه ی 30 تیر 1330 را آفرید:
دانه ی فلفل سیاه و خال مه رویان سیاه هردوجانسوزند اما این کجا وان کجا؟!
در تعریف وتمجید از شورای ضدایرانی رجوی آورده اند که اعضا و مسئولان شورای ملی مقاومت فارغ از هر سمت و مسئولیتی در سازمان ، در وهلهٔ اول خود را رزمنده جبهه نبرد آزادی مردم ایران میدانند و اینکه شاخههای این شورای کذایی در سراسر جهان گسترده است، شورای ملی مقاومت حضوری تمامعیار دارد… که دروغ بیشرمانه ای بیش نیست ودراین شورای کذائی درطول مدت حضور خائنانه اش ، نه تنها هیچ قدمی درراه آزادی برداشته نشده، بلکه آنچه که کرده درخیانت به مردم ایران وهرآنچه نشانه ای ازبشریت و ترقی خواهی داشته، بوده است.
اساسا ، نام این تشکل مافیایی را که دراصل یکی ازنام های مستعار باند رجوی است ، نمیتوان شورا نامید و با توجه به ماهیت سازمان مجاهدین استحاله یافته ، نمیشود قبول کرد همه اعضای آن که عضوباند رجوی میباشند، دارای حق رای مساوی دراین تشکل برده دارانه داشته باشند ودرستتر این است که گفته شود که هرمصوبه با نظر مسعود – واینک احتمالا مریم – تهیه وتصویب میشود و پرواضح است که نام تشکلی را که مصوباتش توسط یک فرد تهیه و توسط همان فرد تصویب میشود هرچه که باشد، شورا نیست!
به ادعای بیانیه این به اصطلاح شورا، آزادی عقیده، بیان و مطبوعات و آزادی تشکیل احزاب و جمعیتهای سیاسی و امنیت قضایی همه آحاد مردم و حقوق تصریح شده در اعلامیه جهانی حقوقبشر تضمین میشود. همه امتیازهای جنسی و قومی و عقیدتی لغو میشوند و اعتقاد یا عدم اعتقاد به یک دین یا مذهب هیچگونه امتیاز یا محرومیتی برای کسی در بر نخواهد داشت.
جواب ساده ومنطقی این ادعا این است که اگر به این مسائل اعتقادی دارید ، چرا آنرا دروهله ی اول درتشکیلات خود اجرا نمی کنید؟
چرا پذیرفته بودید که رجوی به تنهایی صدها زن دراختیار داشته باشد ودیگران این حق را برخود حرام بشمارند؟
چرا این زن و شوهر متکلم وحده اند ودیگران حق هیچگونه اظهار نظر وانتقادی ندارند؟
چرا استفاده از احکام اقلیت های مذهبی درتشکیلات شما ممنوع است وچگونه است که آن دسته ازاعضای شما که جزو اقلیت های قومی به حساب می آیند ، حق استفاده ی کتبی وشفاهی اززبان مادری خود را ندارند واگر تخلفی دراین مورد – تخلفی که
عین حق است- صورت گیرد، متخلفین با شدت زیادی مورد تنبیه وتحقیر قرار میگیرند؟
درزمانی که قول برآورده کردن این حقوق را به مردم میدهید، چرا اعضایتان را که زندگی شان را صرف تامین آمال ضدبشری رجوی کرده اند ، ازاین حقوق محروم کرده اید؟!
دوستان را کجا کنی محروم تو که با دشمن این نظر داری؟!
آیا با بررسی این موارد منصفانه نیست که قضاوت شود که شما وعده ی سرخرمن میدهید وعمیقا دروغگو و دجال تشریف دارید؟
رضا اکبری نسب – ازاعضای خانواده های گرفتار تشکیلات رجوی