فاجعه 11 سپتامبر 2001 نتیجه مماشات با تروریسم

فاجعه تاسف بار 11 سپتامبر که قربانی گرفتن تعداد زیاد انسان بی گناه را بدنبال داشت بخوبی خطر تروریسم را به جهانیان نشان داد.

در این واقعه طالبان به عنوان یک جریان عقب افتاده که بهترین پناهگاه برای تروریستها بود راهی را طی کرد که در آن از حمایت کشورهای مرتجع منطقه و مماشات کشورهای بزرگی چون ایالات متحده امریکا بیشترین استفاده را برد.

حمایت مالی عربستان و کمکهای مختلف پاکستان و خوش خدمتی کشورهای بی ارزش حاشیه خیلج فارس از این جریان ضد تاریخی باعث شد که گروه خطرناک القاعده در این بستر بسرعت فضای برای سازماندهی و عملیات پیدا کند.

نادیده گرفتن خطر طالبان و القاعده بخاطر بوجود آمدن “نظم طالبانی” در افغانستان باعث شد تا نسبت به جریان خطرناک القاعده حساسیت کمتری بعمل آید و نتیجه اینکه دامنه فعالیت بن لادن و افراد مسخ شده او به نیویورک برسد و این فاجعه را بوجود بیاورد.

امروز هم جامعه جهانی نسبت به جریانات تروریستی فعال بدلایل سیاسی اهمیت چندانی نمی دهد و بخصوص تحت بهانه جلوگیری از ” پیشروی شیعه در خاورمیانه” با جریاناتی همچون وهابیون و باقی ماندگان صدام و فرقه مجاهدین با مماشات رفتار می کند.

به عنوان مثال این جریانات افرادی را در اختیار دارند که به لحاظ سیاسی ” دوزیستی ” می باشند و در ظاهر نشانه ای از فرقه مجاهدین ندارند ولی اهداف آنرا دنبال می کنند که در امریکا علیرضا جعفر زاده و حسن داعی السلام این فرقه را با عناونی قلابی کارشناس و محقق نمایندگی می نمایند و در منطقه نیز حامیانی از قبیل سلطان آل بندر و علاوی و بقایای صدام و شیوخ مرتجع عرب و حاشیه خلیج فارس را دارند.

مماشات یعنی عدم حساسیت به نشانه های تروریست می باشد در مورد طالبان وقتی این جریان عقب مانده در منطقه بامیان مجسمه های چند هزار ساله بودا را را به نشانه مبارزه با بت پرستی منفجر می نمود خود نشان دهنده ماهیت ضد تمدن و عقب مانده آن بود و امروز وقتی در فرقه رجوی کانون خانواده که از پیدایش آدم و حوا معمول بوده و در تمامی جوامع بشری به عنوان اولین هسته اجتماعی محسوب می شود با شعار مبارزه با فساد از هم پاشیده و کاملا از بین برده، نادیده گرفته می شود همان نتیجه سیاه طالبان را بدنبال خواهد داشت امروز مسعود رجوی با رنگ کردن موی خود از مخفی گاه پیام می فرستد و شعار سرکوب مخالفان خود را می دهد و بن لادن هم با سیاه کردن ریش خود همان بازی را از مخفیگاه انجام میدهد.

حادثه شوم 11 سپتامبر بر پایه عملیات انتهاری صورت گرفت و کسانی که به این توانمندی دست یافته اند هر زمان که منافع آنها در خطر بیافتد حتما از آن استفاده خواهند کرد و کمترین توجه ای به جان انسانها ندارند بعنوان مثال در جریان دستگیری مریم قجرعضدانلو (مریم رجوی) در سال 2003 در پاریس این فرقه خطرناک با فرماندهی شخصی به اسم نادر ثانی 11 نفر را در اروپا وادار به خودسوزی کرد که سه نفر جان خود را از دست دادند و عدم توجه به فرقه ای که در قلب اروپا برای دستگیری یک تروریست عده ای را به آتش می کشد خطراتی را به دنبال خواهد داشت که ابعاد آن نامشخص است.

اکنون در سالروز واقعه ای که مردم بی گناه امریکا هدف قرار گرفتند سوال مهم این است که مماشات دولت امریکا با جریان خطرناکی مثل مجاهدین آنهم در کشور آشفته ای مثل عراق و نادیده گرفتن اقدامات فرقه مجاهدین که از یک طرف با بقایای صدام حسین در ارتباط می باشد و از طرفی از توسط عربستان و سلطان آل بندر تغذیه مالی می شوند و با جریانات فرقه ای و وهابیون در ارتباط می باشند همان خطر را در ابعاد دیگری برای امنیت عراق و همچنین سربازان امریکایی ندارد؟

کانون آوا

11 سپتامبر 2007

 

خروج از نسخه موبایل