فصل خزان و مرگ در فرقه رجوی

باز هم زن نگونبخت دیگری قربانی سیاست های مرگبار مریم رجوی در آلبانی شد و پس از سالها بیماری روحی و جسمی در اسارتگاه اشرف 3 درگذشت. شمار بالای اعضای فوت شده سازمان در هفته های اخیر، نشانگر بحران روحی بزرگی است که پس از حمله پلیس به این مقر بر اعضای مجاهدین وارد شده است. سالها مریم آنان را فریب داد که دولت آلبانی با آنان همراه است و هرکس فرار کند را بازداشت و روانه زندان و یا به تشکیلات مسترد می کند. برای اینکار، انواع دسیسه ها اجرا شده بود تا پلیس به جداشدگان هم شک امنیتی کند و آنان را مورد آزار و اذیت و بازداشت قرار دهد، و با اینکار، هم دست انجمن آسیلا برای افشاگری بسته و محدود شود و هم اجازه فرار به کسی ندهد و آنها را در شک و تردید نگه دارد. در عین حال، مریم با وعده های مداوم سرنگونی قریب الوقوع، تلاش می کرد به آنان روحیه بدهد تا باز هم بیشتر در اسارت بمانند. رخدادهای پاییز گذشته که یک دسیسه غربی-صهیونیستی برای تجزیه ایران بود، تبدیل به موهبتی برای مریم شد تا اسیرانش را هرچه بیشتر بفریبد که “نگران نباشید، در ایران یک انقلاب وسیع جریان دارد و بزودی جمهوری اسلامی براندازی می شود و ما هم بردوش کانون های شورشی به ایران خواهیم رفت”. همین توهم، نه تنها ساکنان اشرف را دلخوش ساخته بود، بلکه خود مریم را چندین ماه به خودفریبی واداشته بود. اما فرار او به پاریس و ضربه مهلک پلیس آلبانی به ساکنان اشرف، همه امید و آرزوها را بر باد داد و 9 ماه رویای شیرین را به کابوسی ترسناک مبدل ساخت.

مریم که با وجود آگاهی از تهدید، به بهانه برگزاری یک گردهمایی به فرانسه گریخته بود، هرگز تصور نمی کرد روزگار وی در آلبانی و شاید در اروپا بسر رسیده باشد، به همین خاطر حتی در پاریس هم احساس امنیت نکرد و به بهانه برگزاری جلسه و دیدار، به ایتالیا گریخت و مدتی در آنجا ساکن شد تا آب ها از آسیاب بیفتد و خطر بازداشت اش در پاریس منتفی شود. کشته شدن بهترین فرمانده عملیات های چریکی مجاهدین در آلبانی، و آنگاه محدود شدن فعالیت آنان در مقرشان که توأم با حضور دائمی پلیس در این محل بود، اندک امید باقیمانده اعضای کهنسال فرقه را از بین برد و میل به زندگی را در آنان به خط پایان رساند. از آن زمان، کمتر هفته ای است که خبر مرگ و میر از درون پادگان اشرف به گوش نرسد. هرچند در سالهای گذشته نیز آلبانی به آرامگاه فرقه تبدیل شده بود، اما در دو ماه گذشته، این حوادث شدت گرفته و فصل خزان مجاهدین کلید خورده است.

فصل خزان و مرگ در فرقه رجوی
فصل خزان و مرگ در فرقه رجوی

امروز خبر ممنوعیت ورود مریم به آلبانی و شایعه انتقال مجاهدین به کانادا، چیزی جز ترسیم پایان عمر این فرقه بر روی “نقشه راه” نیست. اما اگر این خبر صحّت داشته باشد، بدون شک مریم هرگز خواهان انتقال همه افراد به کشور دیگر نخواهد بود، چرا که بخوبی می داند “آن فاجعه” ای که دو دهه پیش از آن دم می زد و می گفت “خروج مجاهدین از عراق” یک فاجعه است، بوقوع خواهد پیوست و بسیاری از اعضا که در آلبانی گرفتار زندگی تشکیلاتی بودند، در کانادا اسیر چنین زندگی برده واری نخواهند شد، و اساساً، هیچ دولتی در کشورهای مطرح غربی هم اجازه تشکیل پادگان مستقل در خاک خود به آنها نخواهد داد و دوران “اشرف نشانی” و “اشرف نشینی” به پایان خواهد رسید و هرکجا بروند، هر فرد باید مستقیم تحت نظارت وزارت کشور باشد و چیزی به اسم فرقه گرایی و زندگی جمعی نخواهند داشت. به همین علت، مریم از انتقال مجاهدین به خارج از عراق هم بشدت هراس داشت و اگر حمایت دولت آمریکا از آنان نبود و مقامات مختلف آلبانی گرفتار فساد مالی و رشوه گیری نبودند، تشکیلات مجاهدین خیلی زود از هم می گسست. اما دیگر آن دوران کهن به سر آمده و مریم هم اینرا بخوبی می داند و نمی خواهد پای همه به کانادا یا هرکشور دیگر برسد. از این رو پیشاپیش گفته شده کسانی در ابتدا منتقل می شوند که دارای گذرنامه و مدارک کافی باشند.

معنای این سخن چیست؟ 1- مریم درصدد است تا در اولین گام، همان 104 نفری را فراری دهد که تحت پیگرد (کیفرخواست دادگاه) هستند و سالهاست پاس و مدارک پناهندگی شان آماده است. 2- گروه بعدی یقیناً فرزندان و نزدیکان سران فرقه از جمله “نرگس عضدانلو، نسرین مسیح، ربیعه مفیدی، اشرف ابریشمچی، دختر مهوش سپهری و یا بدری پورطباخ، مینا رضایی، منیژه کریمی و مهناز کرمی و امثال آنها…” خواهند بود که به مکان امن تری در اروپا یا کانادا منتقل خواهند شد. 3- آخرین دسته که مریم به آنها نیاز دارد، برخی افراد قدیمی مورد اعتماد، بویژه زنانی هستند که اطلاعات مهمی از حرمسرای مسعود رجوی و جنایات مریم قجر با خود دارند و مریم تلاش می کند به هر قیمت در درون تشکیلات نگهشان دارد و اگر نتواند آنان را با خود همراه کند، در همان آلبانی به کشتن خواهد داد تا در آینده سد راه نباشند… شاید برخی زنان که این اواخر یکی بعد از دیگری فوت کرده اند، از همین گروه بوده باشند.

فصل خزان و مرگ در فرقه رجوی
فصل خزان و مرگ در فرقه رجوی

در هر صورت، مریم بخشی دیگر از مجاهدین را قبل از خروج از آلبانی به کشتن خواهد داد، مگر اینکه از اسارت رهایی یابند و یا متوجه اینگونه دسیسه ها بشوند و دست به اعتراض بزنند. خانواده ها و انجمن آسیلا در این رابطه مسئولیت کلیدی و افشاگرانه زیادی خواهند داشت.

حامد صرافپور

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا