اندر احوالات دیدارهای پولی مریم رجوی

خبر ملاقات مجدد مایک پمپئو و مریم رجوی که روز جمعه 14 مهر انجام شده بود را که خواندم، کمی خنده ام گرفت. البته این ملاقات ها آنچنان حایز اهمیت نیستند که بخواهم مطلبی در موردش بنویسم. این دیدارها سودی دوجانبه برای دو طرف دارد و بس و تغییر خاصی در دنیای خارج از دنیای طرفین دیدار ایجاد نمیکند. مایک پمپئو که به عنوان وزیر خارجه سابق امریکا، چند ساعتی وقت می گذارد و در واقع پول رسم و منصب سابقش را می گیرد و چند کلمه ای برای خوشایند مریم رجوی می گوید و می رود. مریم هم که مثل همیشه خبر این دیدارها را طوری در تشکیلات نشر میدهد که انگار بعد از این دیدار اتفاق خاصی می افتد و گشایشی در کار فرقه در حال سقوطش ایجاد می شود.

البته بعد از دیدار دفعه قبل اتفاقات زیادی رخ داد اما نه به نفع فرقه. عرض کنم که از دیدار قبلی این دو نفر مهمترین اتفاقی که افتاد حملۀ پلیس آلبانی به کمپ مانز یا همان اشرف 3 بود. پلیس آلبانی با قدرت و قاطعیت تمام به اشرف 3 وارد شد و سران مجاهدین چاره ای جز اطاعت نداشتند.

سپس اینترنت در اشرف 3 محدود شد، هر گونه ورود و خروج با کنترل پلیس انجام میگیرد، تمام افراد برای ورود و خروج سوال و جواب می شوند، تمام کامپیوترها و سرورها ضبط شده و برای چک به اداره پلیس ضد تروریسم منتقل گردید، قطعاً شنود روی مکالمات انجام میگیرد و دهها محدودیت دیگر.

احتمالاً ساکنان اشرف 3 هم اکنون در فاکت های عملیات جاری خود این را میخوانند که این دیدارها چه دردی از دردهای بی درمان آنها را حل کرده است که این دومی باشد؟! شک نکنید که ساکنان اشرف 3 از من و شما بهتر متوجه بی خاصیت بودن این دیدارهای نمایشی می شوند و به تجربه درک کرده اند که اینگونه دیدارها فقط جنبۀ خبری داشته و هیچ مشکلی از آنها حل نخواهد کرد. در واقع برندۀ این نوع دیدارها طرف آمریکایی است زیرا قبل از دیدار با او قراردادی بسته شده است تا نحوۀ دیدارش محقق گردد، از جمله هزینه رفت و برگشت با بهترین پرواز برای جناب وزیر سابق و احیاناً همسر و اعضای خانواده اش، اقامت شان در یکی از بهترین هتل های موجود در آن شهر، غذاهای مورد علاقه شان، خریدهای جذاب و تمام هزینه های دیگر که ممکن است در جریان این سفر و دیدار انجام گیرد شامل قرار داد فی مابین می باشد، البته اشتباه نکنید دستمزد جناب وزیر سابق جداگانه حساب می شود و نباید آنرا قاطی مسائل دیگر کرد. معمولا این نوع دیدارهای چند دقیقه ای برای مریم رجوی حدود دویست تا سیصد هزار دلار آب می خورد.

اگر دقت کرده باشید بجز طرف مجاهدین خلق هیچ رسانه ای این نوع دیدارها را پوشش نمیدهد زیرا ارزش خبری ندارد، حتی دفتر روابط این نوع افراد هم هیچ بیانیه ای صادر نمیکنند و واکنشی ندارند.

این مقامات ارشد سابق، اگر قرار بود کاری برای مجاهدین خلق انجام بدهند، آن زمان که در پست بودند و قدرتی داشتند انجام می دادند نه الان که فقط می توانند در حد حرف، از فرقه حمایت کنند.

بالاخره دنیای بده بستان است و معامله ، طرف مجاهدین پول میدهد و طرف آمریکایی خدمات ارائه میدهد، خدماتی که هیچ سودی نداشته و برای مجاهدین خلق ذره ای مشکل حل نخواهد نمود. بالاتر از همه این افراد مگر آقای جان بولتون نبوده و نیست. او در دوران ابتدای ریاست جمهوری دونالد ترامپ که مشاور امنیت ملی وی گردیده بود کلا مجاهدین را فراموش نموده و برعکس در یکی از جنجالی ترین موضعگیریهایش در کاخ سفید بیان کرد که دولت وقت آمریکا هیچ تمایلی به تغییر نظام ایران ندارد!

در درون کاخ سفید بودن یک موضوع است، در بیرون از کاخ سفید بود چیز دیگری، این همان تناقضی است که ساکنان اشرف 3 مدام با آن درگیر هستند و باعث فشار به آنها می شود زیرا آنها بهتر می فهمند که بعد از این نوع دیدارها هیچ چیزی تغییر نکرده و همه چیز به قوت خود باقی خواهد ماند و ای بسا اوضاع برایشان بدتر از قبل هم بشود.

بخشعلی علیزاده

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا