دوشنبه 17 مهرماه 1402 به دیدار خانواده علی اکبری، یکی از خانواده های فعال عضو انجمن گیلان رفتیم. این دیدار به دعوت آقا فردین از برادران چشم به راه حمید علی اکبری، از اعضای گرفتار در فرقه رجوی صورت گرفت.
به منزل پدری ایشان واقع در روستای کرفستان شهرستان رودسر رفتیم و در یک فضای بسیار صمیمانه با امید به رهایی عزیز اسیرشان و بازگشتش به دنیای آزاد و کانون گرم خانواده، با این خانواده صمیمی به گپ و گفت نشستیم.
بنده به مجرد ورود به منزل به یاد مرحومه مغفوره رقیه جعفری مادر بدرود یافته حمید افتادم و بسیار متاثر شدم که به رغم فعالیت تحسین برانگیزش نتوانست دلبندش را ملاقات کند و چشم انتظار در مهرماه 1388 دارفانی را وداع گفت و به آرامش رسید.
در دیدار فوق الذکر بسیار مورد لطف و میزبانی صمیمانه اعضای خانواده قرارگرفتیم و جملگی آرزو کردیم که انشاالله بتوانیم جشن بزرگی را برای رهایی و بازگشت عزیزشان در این منزل پدری شان داشته باشیم.
بنده به اتفاق خانم دقتکار همچنین از میزبانی بسیار دوست داشتنی شان تشکر و قدردانی کردیم و در ادامه یک گزارش کامل از اتفاقات اخیر در آلبانی خدمت شان عرض کردیم که در صدرش تاسیس انجمن نجات در آلبانی بود که بسیار مورد توجه شان قرار گرفت و نسبت به آزادی برادر اسیرشان خشنود و امیدوارتر از قبل شدند .
آقا فردین که به اتفاق فرزندش ابوالفضل در اجتماع نهم تیرماه مقابل سفارت ترکیه در تهران مشارکت داشت، گفت: “من در مصاحبه با خبرگزاریهای مختلف گفتم و تکرار میکنم که خیلی برادرم را دوست دارم و برای رهایی او ازچنگال رجویها از هیچ کوششی فروگزار نمیکنم و در تلاش هستم تا به آلبانی سفر کنم تا ضمن ملاقات با برادرم او را از چنگال رجوی ها نجات بدهم.”
هر کدام از اعضای خانواده با بیان خاطرات خود از حمید به وجد آمدند و اشکها و شادیهایشان درهم آمیخت و آرزو کردند که درآینده ای نه چندان دور برادرعزیزشان را در آغوش بگیرند.
در خاتمه دیدار آقا فردین و خواهرش زینب با ضبط یک پیام ویدئویی از برادرعزیزشان خواستند که صف رجویها را ترک کرده و به آغوش خانواده بازگردد.
پوراحمد