امروز شرایط در غزه بسیار اسفناک و غیرانسانی است که مردم صلح دوست و عدالتخواه سراسر جهان برای آن به تکاپو افتاده اند. برای رجوی ها اما، این اولویت اول نیست که در مورد فلسطین و … نظریه پردازی کنند و نسخه بپیچند. سران سازمان، ابتدا افرادی را که در بند و حصار اشرف 3 نگاه داشته اند آزاد کنند. غزه را میگویند بزرگترین زندان روباز جهان که اربابان رجوی تدارک دیده اند، اشرف 3 هم زندان روبازی است که رجوی تدارک دیده است.
از دیر باز گفتیم و نوشتیم که دم این رجوی ها به اسرائیل بند است و حتی در شیوه های بازجوئی و زندان های رجوی از موساد مدد می گیرند و اعضای خود را زندانی و شکنجه می کنند، نوکری اطلاعاتی رجوی ها برای این دولت غاصب نیز اظهر من الشمس است، حمایت های مالی این دولت غاصب نیز همواره پشت این فرقه وطن فروش رجوی بوده است.
شرایط اکنون جنگ میان فلسطین و اسرائیل و هجوم بی امان اسرائیل به غزه و کشتار بی امان آنها به نحوی است که کسی نمی تواند جای ظالم و مظلوم را عوض کند وگرنه رجوی اولین کسی بود که اربابش را مبرا از هر جنایتی کند. به این دلیل و برای برون رفت از زیر بار انتقادها که شما که سر هر مسئله کوچکی نخود آش می شوید و اظهار نظر می کنید، چرا کشتار مردم مظلوم فلسطین را محکوم نمی کنید، رجوی ها پیام های نصفه و نیمه ای را منتشر کرده اند که جالب توجه است. مریم رجوی در پیام خود قطع آب، برق، سوخت و غذا را بر خلاف قوانين بينالمللی و انساندوستانه دانسته است اما نکته جالب این است که از فاعل این عمل غیرانسانی نام نبرده است.
مسعود رجوی هم از قبر خود پیام دیگری فرستاده است و در قسمتی از آن انگشت اتهام را متوجه دولت ایران کرده است، گویا اسرائیل در این قضیه در کنار مردم بی دفاع غزه ایستاده است که نامی از آن نبرده است و …
اینکه در دو پیام این دو رهبر خود منتسب و دیکتاتور ، نامی از اسرائیل برده نشده است، داستانی مفصل و با پیشینه قدیمی است، همین چند وقت پیش بود که مریم رجوی از سفارت اسرائیل در آلبانی صدایش در می آمد:
” سه شنبه نوزدهم مهر 1401، اعلام شد که مریم رجوی 27 سپتامبر و به مناسبت آغاز سال جدید یهودی با حضور در سفارت تل آویو در آلبانی با خانم گالیت بالج سفیر رژیم صهیونیستی در آلبانی دیدار و گفتگو کرد..”
به دنبال آن العالم از دیدار سفیر رژیم غاصب خانم گالیت بالج ، از کمپ اشرف 3 و خانم مریم رجوی خبر داد.
البته که مزدوری رجوی ها برای اربابان اسرائیلی بر هیچ کس پوشیده نیست و اگر به سوابق تروریستی و وطن فروشی رجوی ها در قضیه افشای برخی فعالیت های هسته ای ایران نیز توجه کنیم، همکاری رجوی ها و اسرائیلی ها بیش از پیش آشکار می گردد.
در 24 مهرماه 1401 نوشتیم که :
” پس حرف ما درست است که سالها گفتیم که در مورد فرقه رجوی با مریم و چند آلت دست روبرو نیستیم، طرف حساب مردم ایران در رویارویی با این فرقه، با آمریکایی ها، عربستانی ها، و اسرائیل است. مریم رجوی عروسک خیمه شب بازی است که سرنخ ها در بالا در دستان این سه کشور است. و منابع مالی که روزانه توسط این فرقه صرف زندگی لاکچری مریم رجوی و دخل و خرج مهمانان و هدیه های دلاری می شود ، آبشخورش این سه کشور است. حال چرا علنا در سایت های خود به این ملاقات های پشت پرده اشاره نمی کنند را باید در ماهیت پلید و وطن فروشانه رهبران این فرقه جستجو کرد که در سایت های خود از آزادی مردم ایران و برنامه های خود برای ایران فردا صحبت می کنند، اما تمام راهکارهای دجالانه خود را از اربابان خود می گیرند. وطن فروشی و وابستگی که شاخ و دم ندارد. به همین کارهای دجالانه ، شغل مقدس ؟؟!! وطن فروشی می گویند. این ائتلاف سه گانه که اکنون با برگ مجاهدین، بازی می کنند و مجاهدین که آلت دست این مثلث شوم شدند ، باید بدانند که مردم ایران اگر می خواستند به شغال ها باج بدهند نیازی به واسطه و پیغام و پسغام نداشتند. کسانی که امروز تروریست ها را در آغوش گرفتند و به به و چه چه می کنند نیز باید بدانند که اگر هم روزی قرار باشد حکومت ایران تغییر یابد ، بی شک در آن تابلوی جدید نامی از مجاهدین و دیگر نوکران این اربابان خود منتسب جهانی نخواهد بود. ما که بارها از رهبران مجاهدین می خواستیم که منشاء مالی و منابع مالی خود را شفاف بیان کنند تا ما بدانیم که با چه کشورهایی طرف حساب هستیم اما گوششان بدهکار نبود، اما اکنون ائتلاف مالی – اطلاعاتی – تبلیغاتی ، آمریکا ، … و اسرائیل نشان دادند که اربابان این فرقه هستند. اتوبان جدید آلبانی – تل آویو، گذرگاهی تازه رونمائی شده است که تمام گفته های قبلی ما مبنی بر وابستگی این فرقه به اسرائیل را نشان می دهد. مریم رجوی باید بداند که مردم ایران ، نفرت شدیدی نسبت به کسانی دارند که با سوابق وطن فروشانه سالهای خود ، بخواهند با الفاظ پر طمطراقی چون : آزادی و ایران و وطن و … بازی کنند و چنگال های خونین و جنایتکارانه خود را در پس پرده پنهان کنند.”
زندان های رجوی اکنون در آلبانی هم که قرنطینه نامیده می شوند ، بی شک در روش های ضدانسانی خود و سرکوب اعضای سازمان کما فی السابق از روش های موساد بهره می گیرند.
حیات شکنجه گران و ظالمان در گرو حیات دیگر ستمکاران است، اینکه فرقه رجوی تا به امروز توانسته است در آلبانی زنده بماند و نفس بکشد، بی شک بخشی از آن به مدد سفیر تل آویو در آلبانی است، اگر مردم غزه امروز زیر چکمه های اسرائیل له می شوند، اعضای سازمان نیز در اشرف 3 زیر چکمه های سرکوبگر رجوی ها در مرگی خاموش بسر می برند، این صدور بحران رجوی ها و انگشت اتهام درمورد مسائل غزه به این سو و آن سو دراز کردن، فرار از بحران های شکننده و خردکننده درون تشکیلات خود آنهاست، ریزش شدید نیروئی در درون سازمان امروز اصلی ترین بحران فرقه رجوی است، نه غزه و پرداختن بدان از مشکلات رجوی ها خواهد کاست و نه مسائل لبنان و سوریه، دردی از دردهای بیشمار مریم رجوی و مسعود رجوی حل خواهد کرد، بحران اصلی رجوی ها امروز ، مطالبات روز افزون اعضای سالخورده سازمان است که درخواست جدائی دارند، همه از تکرار مکررات در درون این فرقه خسته شدند و نمی خواهند هر روز انتظار مرگ یکی از دوستان خود را بکشند، آزادی تک تک اسیران رجوی ها خواست صدها و هزاران خانواده است، خانواده ها دیگر تحمل فراق را ندارند، همه چشم انتظار آزادی عزیزان خود هستند، ظلمی که در درون حصارهای اشرف 3 روی فرزندان ایران ، اعمال می شود، نقض حقوق بشر است ، شدت این نقض حقوق انسان ها در هیچ کجای این کره خاکی نظیر ندارد، اگر قرار است ظلمی برچیده شود، اگر رجوی ها اینقدر که مدعی حقوق بشر هستند، در گفته های خود صداقت دارند ، ابتدا خود درب های بسته ی این فرقه را باز کنند و دست از جنایت و آدمکشی در درون این حصارهای بلند و سیاه بردارند. هستند کسان دیگری در این جهان که دیگر مسائل را حل کنند، آزادی حق همه ی انسان ها است، هیچ چیز در این کره ی خاکی باارزشتر از آزادی نیست.
محمد رضا مبین