حمایت زوج رجوی از بچه کش ها در فلسطین

روز چهارشنبه 26 مهرماه، ساعاتی پس از انجام فجیع ترین اقدام ضدبشری از سوی اشغالگران قدس که طی آن بیمارستان المعمدانی غزه هدف قرار گرفت و صدها زن و کودک نسل کشی شدند، مریم رجوی در یک پیام دوپهلو به موضعگیری پرداخت و بجای محکوم کردن صریح و قاطع این جنایت ضدبشری (که حتی حامیان دولت جعلی قادر به دفاع از آن نشدند و نرم و ملایم از آن تبرّی جستند)، به جمهوری اسلامی هجمه کرد تا اربابان صهیونیست خود را از زیر تیغ محکومیت جهانی برهاند و وابستگی خود به آنان را بیش از پیش آشکار و رسمی کند.

مریم که در کنار مسعود رجوی طی چند دهه خود را حامی مردم فلسطین جلوه می داد و با یاسر عرفات و محمود عباس ارتباط نزدیک برقرار می کرد، در طی دو هفته گذشته حتی یکبار در کنار مردم سرزمین های اشغالی قرار نگرفت و همانطور که پس از سقوط صدام به او لگد زد، اینبار هم برای اثبات خوش خدمتی به صهیونیست ها، به مردم فلسطین لگد زد و به صورت موذیانه، بدون اینکه کلامی از نسل کشی و کودک کشی گسترده اشغالگران (که مردم جهان را به نفرت و حیرت واداشته) بر زبان آورد، به محمود عباس تسلیت گفت و تلاش کرد جنایت صهیونیست ها را با شارلاتانیزم سیاسی به ایران ربط دهد و چهره شیطانی و خونخوار آنها را شستشو دهد. البته برای مردم جهان و بویژه برای مردم فلسطین پوشیده نیست که جمهوری اسلامی، بزرگترین حامی مردم فلسطین در تمام سالیانی بوده که حتی کشورهای به ظاهر اسلامی پشت آنان را خالی کرده بودند. با اینحال، سران فرقه مجاهدین (که طی دهه های گذشته الگوی بسیاری از اقدامات داعش بوده اند و امروز هم نقش مشورتی برای سایر جریان های تروریستی ایفا می کنند و همکاری آنان با تروریست های سوری، کردی و بلوچی برهیچکس پوشیده نیست) تصور می کنند مردم ایران هم مثل اعضای فرقه در جهل و بی خبری هستند و نمی دانند در جهان چه می گذرد… کیست که امروز نداند مریم رجوی حتی به اعضای معترض سازمان هم رحم نکرده و آنان را با تمام قوا سرکوب، شکنجه و کشتار کرده است؟ و کیست که نداند مریم و مسعود رجوی طی بیش از 40 سال، هزاران نوجوان را قربانی مطامع خود نموده و به قتلگاه فرستاده اند؟

حمایت زوج رجوی از بچه کش ها در فلسطین
حمایت زوج رجوی از بچه کش ها در فلسطین

البته اولین بار نیست که رجوی ها بخاطر قدرت طلبی به اقدامات ضداخلاقی و مشمئز کننده دست می زنند، آنها از ابتدای انقلاب هرکجا منافع شخصی شان ایجاب کرده باشد از خونریزی و خیانت ابایی نداشته اند. مسعود رجوی تا چندین سال تلاش داشت خود را به آیت الله خمینی نزدیک نشان دهد و رسماً بیانیه می داد که ما در خدمت ایشان هستیم، اما وقتی متوجه شد که بنیانگذار انقلاب فریب نمی خورد و او را با وجود داشتن انبار پنهانِ اسلحه ذیصلاح نمی داند، با ایشان بنای کینه ورزی گذشت و به ترور جوانان حامی انقلاب روی آورد. مسعود که برای بدست آوردن موقعیت های برتر سیاسی به بنی صدر نزدیک شده بود و حتی خود را داماد او کرد، همینکه کوچکترین مخالفتی از بنی صدر مشاهده کرد، به او (و همسر خودش فیروزه) خیانت کرد و با پشت پا زدن به آنان، با صدام متحد شد. اما وی به صدام هم متعهد نماند و با اینکه کمک زیادی به مجاهدین کرد و بیشترین بها را برای حفاظت از آنان داشت، همینکه در معرض سقوط قرار گرفت، رجوی از او فاصله گرفت و با آمریکا متحد شد. امروز هم با وجود چند دهه ادعای حمایت از فلسطینیان، براحتی به خون هزاران کودک شهید و حتی به قبر یاسر عرفات لگد زده و با صهیونیست ها همراه شده است.

در طی 25 سال گذشته، بسیاری از شورایی ها مزه همکاری با او را چشیده اند و خود اعتراف نموده اند که تاکنون از هیچ رهبر سیاسی تا به این حد بی اخلاقی و تکبر ندیده اند. البته مریم رجوی هم پشت سنگر “انقلاب ایدئولوژیک” (که سرچشمه بسیاری از انحرافات، خیانت ها و جنایت ها در مناسبات مجاهدین بوده)، به هزاران عضو مجاهدین خیانت کرد و بسیاری از آنان را به قتل رساند و یا وادار به خودکشی نمود که داستان آن را همگان می دانند.

در چنین موقعیتی، باید به آنها که دل به همکاری این زوج تروریست خوش کرده اند یادآور شد که از این مقبره حاجتی برآورده نخواهد شد و لازم است که از اینهمه رویداد تاریخی تجربه کنند و بدانند که مسعود و مریم به هیچ عهدی پایبند نیستند و هرکجا منافع شخصی شان ایجاب کند، به نزدیک ترین متحد و دوست خود خیانت می کنند. فراموش نباید کرد که مسعود رجوی رسماً صدام حسین را تنها متحد خود در جهان می خواند اما خیلی راحت به او لگد زد و پشت کرد. این زوج چه خیانت های دیگری باید داشته باشند که بازماندگان شورا و سایر جریان ها از آن پند گیرند؟ مریم رجوی که تابعیت فرانسه دارد، حتی یک موضعگیری علیه سرکوب مردم معترض فرانسه که مدام در معرض ضرب و شتم بودند و بسیاری از آنان کور و فلج و زخمی شدند نداشت، اما مدام نگران فلان دختر بیهوش شده در متروی تهران بود و برای او اشک می ریخت. امروز هم مجاز نیست در یک جمله کشتار کودکان غزه را محکوم کند چون می داند که تمام امتیازهای او لغو خواهد شد و دیگر نخواهد توانست نمایش های خیابانی و کنفرانس های آنچنانی با هزینه های نجومی برگزار کند. به همین خاطر، چشم به هر جنایتی بسته و تنها کاری که مجوز آنرا دارد، لگد زدن به مردم ایران و جمهوری اسلامی است.

حامد صرافپور

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا