من اکنون 4 سال است که از فرقه ی متحجر و ضد انسانی مجاهدین جدا شده ام و اکنون بعد از رفع شدن فشارهای ایدئولوژیکی فرقه که به بیماری روحی ام منجر شده بود، توانسته ام کمی آگاهانه و آزادانه تر راجع به این گروه فکر کنم. اکنون که خوب می اندیشم باور دارم که قسمت زیادی از بدبختی ها و مصیبت های جامعه ی ایران بعد از انقلاب، به خاطر فعالیت های گروهی است که با اسم اسلام، خلق و انقلاب، بین مردم تفرقه انداختند و با ترورهای گاه و بی گاه شان جان عده ای را گرفتند! و این بی شرمی و خیانت را در هنگام جنگ ایران و عراق به اوج رساندند!
آن روزها فکر می کردم هدف مجاهدین خدمت به مردم ایران است، اما امروز می فهمم که از خیانت هایشان در جنگ ایران و عراق که بگذریم، اگر این ها می خواستند به ایران و مردمش خدمت کنند با دولت ایران سازش می کردند و درون همان دولت، به مردم خدمت می کردند و جامعه را به پیش می راندند، اما افسوس که آن ها از فعالیت های ضد ایرانی و ضد بشری شان، از جذب جوانان ناآگاه،خام و ساده دل ایرانی و از تمام شعارها و انقلاب های ایدئولوژیک شان هدف دیگری را دنبال می کردند و آن همانا دست یابی به قدرت بود! قدرتی که همه را به اسارت بکشد جز مسعود و مریم و من امروز که از این واقعیت آگاهم از تمام مردم ایران به خاطر فعالیت های تبلیغاتی که به نفع مجاهدین می کردم معذرت می خواهم! و اعلام می کنم که رجوی یک خائن واقعی و منحصر به فرد است!
کیوان
