دیدار مسئول انجمن نجات گیلان با خواهران چشم انتظار محمد رضا گویا

مسئول انجمن نجات گیلان روز دوشنبه ۲۲ آبانماه ۱۴۰۲ با خواهران دردمند و چشم انتظار محمد رضا گویا از اعضای گرفتار در فرقه تروریستی رجوی دیدار و گفتگو کرد.

خانواده محمدرضا گویا
خواهران محمد رضا گویا از راست مریم و نسرین و معصومه گویا

در دیدار صمیمانه پوراحمد با خانواده آسیب دیده از ظلم و جور رجوی، خانم ها مریم و معصومه ونسرین گویا حضور داشتند.
مسئول انجمن نجات گیلان درباره رخدادهای آلبانی، آخرین وضعیت شکننده فرقه مجاهدین وهمچنین ریزش فزاینده اعضای ناراضی مطالبی بیان کرد.

خانواده محمدرضا گویا
دیدار مسئول انجمن نجات گیلان با خانواده محمدرضا گویا

خانم معصومه گویا با شنیدن توضیحات پوراحمد گفت: “برادرم در دفاع از وطن و آب و خاک میهن و درمقابله با صدامیان به صحنه جنگ شتافت و اسیر شد. بعدش هم ناجوانمردانه در یک معامله کثیف تحویل رجوی ها داده شد و الان نزدیک به چهار دهه است که در اسارت رجوی است و اجازه تماس با خانواده به خصوص دخترش را ندارد و این دردی است که ما نمی دانیم به کجا رجوع کنیم و کجا دادخواهی کنیم. الان از شما جناب پوراحمد انتظار داریم خواهشا در اطلاع رسانی صدای ما باشید.

خانم مریم گویا از دیگر خواهران چشم به راه در ادامه صحبت‌های دردناک خواهرش گفت :” وقتی دختر محمد رضا به دنیا آمد ایشان در حین خدمت در مناطق جنگی بودند و اسیر شدند. یعنی دخترش که الان ۳۸ ساله شد و یک فرزند ۲ ساله پسر دار را ندیده است. این دردناک نیست که سازمان‌ها و وجدان های به اصطلاح حقوق بشری گوش شان را بسته اند؟!
معصومه گویا که قادر به کنترل اشک‌هایش نبود گفت:” آدم دردش را به چه کسی بگوید جناب پوراحمد. من خودم در دهه هشتاد چند بار برای دیدن نازنین برادرم به عراق و اشرف لعنتی رفتم و یک بار هم هرچند با کنترل رجویها توانستم محمدرضا را ببینم که همش سراغ خانواده خصوصا پدر ومادر را می گرفت و تمایل به بازگشت به کشور و آغوش خانواده را داشت که متاسفانه چنین چیزی با کارشکنی‌ رجویها اجرایی نشد و تو این فاصله پدر ومادر و خیلی از عزیزان دیگر را از دست دادیم و من فقط خدا را گواه میگیرم که چه رنج بزرگی را از رجوی خائن متحمل شدیم. خدا نبخشایدش که هنوز ادامه دارد.

خانواده محمدرضا گویا
خانواده محمدرضا گویا

مسول انجمن نجات گیلان با شنیدن درد دلهای خواهران دردمند گویا خیلی متاثر شد و چون محمد رضا را از نزدیک می شناخت برایشان از خاطراتش با برادرشان گفت و تاکید کرد که با وجود خانواده های فعالی مثل شما و فعالیتهای تحسین برانگیز انجمن نجات آلبانی در بیخ گوش رجوی درزندان مانز، با اضمحلال نهایی فرقه رجوی رهایی تمام اسیران از جمله دلبندشان محمدرضا بسیار نزدیک است و ما با این امید تا به آخر در کنار شما عزیزان بوده و هستیم و خواهیم بود.

خواهرکوچکتر محمدرضا خانم نسرین گویا در خاتمه دیدارخانوادگی که دو ساعت تمام بطول انجامید از آقای پوراحمد تشکر و قدردانی کرد. ایشان اعلام آمادگی کرد تا در صورت فراهم شدن شرایط، برای دیدار با برادرش به آلبانی سفر کند.

دقتکار

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا