طی شش ماه گذشته خواهران و مادر چشم انتظار خانم معصومه اولادی که هم اکنون در قرارگاه اشرف تحت سیطره فرقه مجاهدین بسر می برد ، سه نامه خطاب به خانم معصومه نوشته اند و به تقاضای آنها جهت اطلاع افکار عمومی و نهادهای ذیربط بین المللی و حقوق بشری در سایت انجمن نجات منتشر گردیده است.
محتوای نامه های مذکور در مذمت مناسبات فرقه ای مجاهدین و نیز طرح خواسته مشروع خانواده برای ارتباط گیری و آگاهی از وضعیت خانم معصومه بوده است که تاکنون سردمداران فرقه تروریستی مجاهدین طی سالها مانع هر گونه تماس و یا ارتباط حضوری وی با اعضای خانواده اش شده اند.
با کمال تاسف و شگفتی مسئولان فرقه مجاهدین تاکنون از پاسخگوئی به خواسته مکرر مادر و خواهران خانم معصومه طفره رفته و سکوت کرده اند.
مادر خانم معصومه اولادی اینبار در نامه خویش از آرزوهای سرکوب شده حرف می زند ، از اینکه چگونه رهبران بیرحم و بی احساس مجاهدین از درک عواطف مادرانه ناتوان و درمانده اند و در عین حال از حقوق انسانها سخن می گویند وادای مبارزان راه آزادی را در می آورند.
با مطالعه و تاملی عمیق بر نامه های خانواده خانم اولادی در واقع می توان به صراحت اذعان کرد رهبر کنونی مجاهدین مسعود رجوی با تحریف خواسته ها و اهداف اولیه بنیانگذاران سازمان و با طرح ریزی مناسبات توتالیتاریستی و آمرانه ، مبانی و اصول انسانی و دموکراتیک را به سخره گرفته و پایمال نمودن حقوق مشروع و خواسته منطقی انسانها ، در رفتار و واکنش های بیمارگونه و هیستریک او موج می زند.
خانم قمر مرادی مادر خانم معصومه اولادی در چهارمین نامه خود از پلشتی و پلیدی مناسبات فرقه ای مجاهدین یاد می کند وی بر این تصور است ،رهبران فرقه تروریستی مجاهدین جز فرقه ای شکست خورده ، ناتوان و عاجز بشمار نمی آیند.
ایشان هميشه آرزو دارد و در رويای خود می بیند روزی دختر دلبندش را در آغوش خویش خواهد گرفت.
بی شک چنين اتفاقی خواهد افتاد. به امید آن روز.
آرش رضایی
مسئول انجمن نجات دفتر آذربایجانغربی
1/8/1386
متن نامه مادر خانم معصومه اولادی به فرزندش:
به نامه خدا
دختر عزیز و مهربانم سلام ، ای گل امید به زندگیم سلام ، امیدوارم که زمانی این نامه را می خوانی سلامت و تندرست باشی ، نمی دانم چگونه نامه خود را آغاز کنم که دوری و فراق تو در طول این چند سال باعث شده که حتی صحبت کردن خود را فراموش کنم و لحظه لحظه از عمرم فقط شده نگاه کردن به عکس های تو و گریه و زاری که امیدوارم تا زمان دیدن صورت زیبای تو ، بینائی چشمانم را از دست ندهم معصومه جان فکر نکنی که تو رفتی و ما تو را فراموش کردیم نه اینطور نیست مگر زمانیکه در قبر بگذارندم تو را فراموش کنم. من و خواهرها و برادرهایت یکسره پیگیر آزادی تو توسط مجامع و سازمانهای مختلف هستیم خیلی نامه برایت نوشته ایم ولی متاسفانه هیچ گونه پاسخی دریافت نکرده ایم درست است که فریب عوامل مزدور سازمان را خوردی ولی به قول معروف انسان جایز الخطاست و هیچ عیبی ندارد به قول معروف ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است دیگر فریب حرفهای رهبران و سران سازمان را نخور ، چون زمانیکه سازمان جیره خوار و مزدور صدام و کشور عراق بود هیچ غلطی نتوانست بکند چه برسد به حالا که خلع سلاح شده و هیچ کشوری هم از آن حمایت نمی کند و جالب اینکه رهبران و سران مزدور آن در سوراخ موش پنهان شده اند ما با خانم مرضیه قرصی که به تازگی به ایران برگشته ملاقات کردیم ایشان ازدواج کرده و زندگی راحتی دارند معصومه جان تو هم عمرت را در آنجا تلف نکن و هر چه سریعتر خود را به کمپ برسان از کمپ آمریکائیها نترس آنجا جای خیلی خوبی است و خانمی به نام کلنل تورلاک در کمپ هستند که واقعا انسان خوبی هستند و کسانیکه به کمپ می روند توسط آن خانم از آنجا به کشورشان بر می گردند ما هم در اینجا کمکت می کنیم و هیچ کس هم در بین فامیل از این موضوع خبر ندارد و ما به همه گفته ایم که معصومه برای ادامه تحصیل به خارج رفته است. معصومه جان مانند پدرت که شجاع و با شهامت بود از هیچ کس ترس و وحشت نداشته باش و در اولین فرصت فقط خود را به کمپ آمریکائیها برسان و تقاضای بازگشت به آغوش خانواده را بکن.
به امید روزی که چشمانم قبل از مرگ دوباره روی ماهت را ببیند. انشاء الله
مادر جگرسوخته ات
قمر مرادی