برادرم حسن سلام ، امیدوارم حال شما خوب باشد.
خیلی وقت است که با من و خواهرانت تماسی نگرفته ای! همه نگران حال شما هستند بخصوص مادر . خبری از وضع و حالت نداریم و این برای همه ما نگران کننده است. من می دانم به شما اجازه تماس با خانواده را نمی دهند. می دانم شما را در یک کمپ بسته زندانی کرده اند و هیچ ارتباطی با بیرون از کمپ ندارید. ما که دسترسی به تو نداریم. نامه می نویسیم و منتشر می کنیم شاید راهی پیدا کردی و توانستی این نامه ها را ببینی و بدانی که ما هیچ وقت فراموشت نکرده ایم.
سازمانی که مدعی آزادی و برابری است، آزادی را حتی در حد یک تماس با خانواده از شما دریغ می کند! تا حال با خودت فکر کرده ای چندین سال چگونه زندگی کرده ای؟! خانواده را رها کردی و خودت را در راه بدون هدفی انداخته ای. جاده ای خاکی و پر از دست انداز. ته این راه بن بست است. تا کی می خواهی این راه را ادامه دهی؟
شما بهتر می دانی سازمان مجاهدین خلق به بن بست خورده است. خودت را نجات بده و چشمانت را به دنیای آزاد باز کن. دنیای آزاد خیلی قشنگ است. انسان از دنیای آزاد لذت می برد. برادرم حسن با خانواده ات تماس بگیر .
برادرت – حسین رضایی