رجوی به بهانه انقلاب ایدئولوژیک، جدائی اجباری اعضایی که متاهل بودند را رقم زد، بعد از این دیگر خانواده ها نمی توانستند همدیگر را ملاقات کنند، حتی آنهایی که بچه داشتند دیگر نمی توانستند پدر و مادر خودشان را در یک مکان مشخص ملاقات کنند. بچه های بی گناه نمی توانستند سر یک میز با پدر و مادر خودشان غذا میل کنند، رجوی برای پیشبرد خطش به مادران مسئولیت داد و آنها را در مواضع فرماندهی سازماندهی کرد تا اعتراض نکنند. البته بهانه رجوی این بود که زنان در سطوح مختلف در به اصطلاح مبارزه با نظام ایران نقش به سزایی داشتند لذا ما نباید نقش آنان را نادیده بگیریم. و با این مزخرفات رجوی کانون گرم خانواده را از هم پاشید. سپس در آستانه جنگ آمریکا به عراق در دوره بوش پدر بچه های زیر 15 سال را به کشورهای اروپایی و آمریکایی فرستاد و حالا بعد از چند دهه خاطرات این دسته از بچه ها را می خوانیم و می بینیم رجوی چه ظلمی در حق بچه های سازمان روا داشته است. واقعاً تاسف بر انگیز است. اینها جزیی از محصول انقلاب کذایی رجوی است. جنایت های رجوی انتها ندارد هر چه عمیق تر جنایت های رجوی را بررسی کنیم تازه می فهمیم رجوی چه موجود پلیدی است .
انقلاب وارد مراحل مختلفی شد، یکی از این مراحل برگزاری جلسات اعتراف به گناهان در حضور جمعی از اعضای فرقه بود. این جلسات که به نشست عملیات جاری معروف است، هر شب برگزار می شد و به دنبال آن نشست های بزرگتری برگزار شد به اسم غسل هفتگی. در این نشست ها هر بار فردی را سوژه می کردند و همه می بایستی علیه فردی که سوژه شده موضع بگیرند والا به آنهایی که موضعی نداشتند و سکوت اختیار می کردند مشکوک شده و سپس آنها را مجبور میکردند حرف بزنند. اگر فرد مربوطه حرفی نداشت او را سوژه می کردند. خلاصه در این نشست ها افراد را شکنجه روحی و روانی می دادند ضمن این که اگر فرد سوژه شده اعتراف به گناه نمی کرد به صورت فیزیکی هم برخورد می کردند. همیشه نفراتی برای چاپلوسی و خود شیرینی نزد مسئولین وجود داشتند و به ظاهر خودشان را مدافع انقلاب مریم نشان می دادند! این افراد جزء مفت خورترین افراد سازمان شناخته می شدند. حتی در این نشست ها بعضا کار به برخورد فیزیکی هم می کشید! خلاصه کلام این نشست های اجباری محصولش این بود: خرد کردن شخصیت اعضایی که معترض بودند.
رجوی از خود بتی ساخت که همه باید به این بت تعظیم می کردند. او معصوم و عاری از گناه بود و بقیه همه گناهکار! مریم قجر بارها و بارها گفته بود مسعود نماینده امام زمان است. او به امام زمان پاسخگو است و شماها باید به من پاسخگو باشید و می گفت خون شما مال مسعود و نفس شما مال من است و به طور غیر رسمی رجوی را امام می نامید و ستایشش می کرد. دستوراتی که از بالا می آمد افراد باید بی چون و چرا اطاعت می کردند و حق سوال نداشتند.
یکی دیگر از مواهب انقلاب طلاق این بود که افراد مجرد هم باید در ذهن شان هر چه درباره ازدواج و روابط عاطفی و تشکیل خانواده و جنس مخالف بود را طلاق می دادند. سوال پیش می آمد آنان که زن ندارند چگونه می خواهند طلاق بدهند؟ مریم قجر در این زمینه گفته بود آنهایی که زن ندارند بیشتر درگیر زن هستند. آنهایی که متاهل هستند یک زن دارند اما مجردها در ذهنشان بیشتر دارند بنابراین آنان باید هر چه را که به اسم زن در ذهنشان دارند، بیرون بریزند و خودشان را به انقلاب گره بزنند و همه زنان را باید در محرمیت رجوی قرار دهند.
در ادامه به بحث محرمیت می رسیم که در قسمت بعدی به آن خواهیم پرداخت.
ادامه دارد…
محمد رضا گلی