نویسنده کتاب تقی شهرام ضمن تاکید بر بیان حقایق مطرحشده در مورد تقی شهرام، شایعهپراکنی و پروپاگاندا را عاملی برای مخفی کردن ضعف ساختاری گروه جنایتکار مجاهدین خلق دانست.
احمدرضا کریمی نویسنده کتاب تقی شهرام در مورد مضمون این کتاب در گفتوگو با خبرگزاری میزان اظهار کرد: کتاب تقی شهرام روایتی مستند از زندگی سیاسی این شخصیت تاریخ معاصر ایران است. او یکی از متفکران تغییر ایدئولوژیها در فرقه جنایتکار مجاهدین خلق محسوب میشود. این کتاب در ۱۰ فصل با تکیه به مستندات و نتایج تحقیقات همه جانبه درباره تقی شهرام را مطرح کرده است.
وی دلیل انتخاب سوژه کتاب تقی شهرام را مورد بررسی قرار داد و بیان کرد: من از اعضای جداشده سازمان مجاهدین خلق هستم و برای مدتی همبندی شهرام در سال ۱۳۵۸ بودم و زمانی که او بعد از دستگیری به زندان لویزان منتقل شد، من هم در آنجا زندانی بودم. از این رو شناختی نسبی درباره او داشتم. این دوران یک بازه زمانی ششماهه بود که در فصل پنجم کتاب، اطلاعاتی در مورد آن بیان شده است. این مهم عاملی شد تا به نگارش کتاب پرداخته و جزئیاتی ناگفته را از این شخصیت نگارش کرده و حقایقی را درباره این شخص بیان کنم.
کریمی تأکید کرد: برخی معتقدند که تقی شهرام تنها مبتکر تغییر ایدئولوژی در فرقه جنایتکار مجاهدین خلق بوده است، در حالی اینگونه نبود. او یکی از افرادی بود که در تحولات این گروه نقش داشت، در عین حال در جریان تسویه حسابهای داخلی مجاهدین خلق او تنها تصمیمگیرنده نبود و سایر افرادی که در مرکز بودند هم در این پاکسازیها نقش داشتند، ولی بعدها او را عامل این تحولات خواندند، زیرا توانسته بود با ترفندی خاص از زندان ساری فرار کند و افسر زندان را نیز با خود همراه کرده بود.
این نویسنده بهرهگیری از اسناد را برای نگارش مهم دانست و تصریح کرد: کتاب تقی شهرام به روایت اسناد نگارش شده است و اگر چه تعداد این اسناد به حد کافی نبوده است، اما کتاب تقی شهرام مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت. در بخشهایی از کتاب فصلهای زندگی سیاسی تقی شهرام و اطلاعاتی از ابتدای عضویت او به وسیله موسی خیابانی در پاییز ۱۳۴۸ تا اعدام او در تابستان ۱۳۵۹ وجود دارد که انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی آن را منتشر کرده است.
وی ادامه داد: نام تقی شهرام، برای کسانی که حرکتها و مبارزات سازمانها و گروههای مسلح دهههای ۴۰ و ۵۰ شمسی را پیگیرانه دنبال کردهاند، فرآیندی دوسویه را تداعی میکند. او یکی از افرادی بود که به پیشبرد ماهرانه استحاله در مبانی اعتقادی سازمان مجاهدین خلق تحت عنوان “تغییر ایدئولوژی از اسلام و تشیع به مارکسیسم – لنینیسم” کمک کرد و حذف فیزیکی مخالفان فعال این روند را رقم زد و زمینه قتل مجید شریف واقفی و ترور مرتضی صمدیه لباف را در کارنامه خود دارد.
کریمی به ویژگیهای کتاب تقی شهرام اشاره کرد و افزود: تشابه تاکتیکها و ترفندهای تقی شهرام در دهه ۵۰ و مسعود رجوی در دهههای ۶۰ و ۷۰ از مباحث برجسته و ذکر شده در این کتاب است. از سوی دیگر کتاب سعی دارد تا همه تاثیراتی را که تقی شهرام در زمینههای گوناگون روی سازمان و نیروهای آن داشته، بررسی کرده و درباره آنها صحبت کند. از جمله درباره تاثیرگذاری او در نحوه عضوگیری و بهکارگیری دختران و زنان در سازمان مجاهدین خلق صحبت شده است.
وی ادامه داد: تقی شهرام حتی پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز دستگیر و زندانی شد. در همین باره نکات مهم و ظریفی در این کتاب بیان شده است. نکته دیگری که کتاب تقی شهرام به آن پرداخته و در برخی فصلها به آن اشاره شده است، این بود که مجید شریف واقفی عنصر متدین در گروه نبود و او بر خلاف مرتضی صمدیه لباف حرکت میکرد. در کل همه این افراد به واسطه تشکیلات به هم پیوند داشتند و ایدئولوژیهای آنها با یکدیگر متفاوت بوده است.
وی که عضو سابق فرقه جنایتکار مجاهدین خلق محسوب میشود، در مورد بخشهای متعدد کتاب تقی شهرام اظهار کرد: نکاتی همانند دوران قبل از زندان و ضربه شهریور ۱۳۵۰، مدت زندان در اوین، قصر و ساری، داستان فرار شهرام از زندان با ذکر جزئیات به نقل از خودش و ستوان احمدیان، ورودش به سازمان مجاهدین خلق پس از فرار و دوران تعاملش با مصطفی شعاعیان و کادرهای قدیمی سازمان، ورودش به مرکزیت و سهشاخهای کردن سازمان، فرایند تغییر ایدئولوژی و خروج از مذهب در بیش از نیمی از اعضا، تسویهحسابها و ترورهای داخلی، ترورهای سیاسی و نحوه تعامل با شوروی، سلطه غیابی بر شاخه خارج از کشور، دورانهای نشیب و فراز رهبری در سازمان و نهایتاً اخراج و استعفا، دوران زندان در جمهوری اسلامی و ماجراهایی که در این دوران از سر گذراند، ماهیت شکایتهایی که علیه او به دادگاه انقلاب اسلامی ارائه شد، بررسی روند برگزاری دادگاه و رد صلاحیت آن توسط او، واکنش گروههای مختلف از جمله مجاهدین خلق و پیکار به محاکمه تقی شهرام و سرانجام صدور رأی و اعدام مطرح شده است.
کریمی در مورد بخشهایی از زندگی تقی شهرام گفت: دوران تحصیل او نشان میدهد فردی ممتاز بوده است. اولین بار در سال ۱۳۵۰ به اتهام اغتشاش به زندان افتاد و از زندان قصر به زندان ساری انتقال پیدا کرد، اما پیروی آنها از مارکسیسم که به آنها علم مبارزه را تعلیم میدهد، زمینهساز تغییر نگرشهای این فرد شده بود و مبارزه مسلحانه را انتخاب کرد.
وی رویکرد فرقه جنایتکارمجاهدین خلق را مورد بررسی قرار داد و بیان کرد: این گروه جایگاهی ندارد که بتواند در جریانها نفوذ داشته باشد و برخی نکات که اعلام میشود شایعاتی است که خودشان برای بزرگنمایی از توانمندیهای این فرقه بیان میکنند.
کریمی در مورد تهدید نویسندگان بیان کرد: سطح نفوذ فرقه جنایتکار مجاهدین خلق تنها در سالهای ۵۷.۵۸ و یا ۶۲ تا ۶۳ قابل توجه بود که به ترور افراد منجر میشد، اما بعد از آن تنها به تهدید روی آوردند. حتی ادعا کرده بودند که ترور را کنار گذاشتهاند و خط متفاوتی را در پیشگرفتهاند. من با نوشتن کتاب رونوشت برابر اصل به رسوایی این فرقه جنایتکار دست زدم ولی آنها به تهدید بسنده کردند، به همین دلیل معتقدم که این گروه جنایتکار تنها در عرصه پروپاگاندا و تبلیغات موفق عمل میکنند.